روزی که عباس شهید شد
چشمهای مادر بیمحابا از اشک خیس میشود وقتی از عباسش میگوید، پدر فقط به نفسهای بلند و عمیق بسنده میکند. فکر میکنم خدا دستش را روی قلبم گذاشته و صبر عجیبی به من داده بود.
به گزارش خبرگزاری فارس از کاشان، وقتی قرار است با خانواده شهدا به گفتوگو بنشینم ابتدا تصمیم میگیرم صبوری کنم و حرفها و دلتنگیها و بیقراریهایشان را تاب بیاورم و آنها را دلداری بدهم، اما وقتی با خا ...