به وقت مهماننوازی...
مادر میگفت پسرش قول داده است باز گردد خم به ابرو نمیآورد به همه گفته بود پسرش به او گفته میرود و زودی برمیگردد همانطور که به او قول داده همان جوری که رفته برگردد همان قدر شاداب و همانقدر با خنده ولی نیامد…
به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، مادر راضی نبود که برود، آخر سن و سالی نداشت و هنوز تجربهای از جنگ و ایستادن مقابل دشمن را نداشت، اما دل پسرش با رفتن بود، میگفت اما ...