عزیزِ نخلستان
عزیز میرفت و صدایش را از صمیم دلش برای نخلهایش به یادگار گذاشته بود. باورم نمیشد؛ برگ نخلها با موسیقی آوازش به رقص افتاده بود. انگار که عزیز، براستی عزیزِ نخلستان بود!
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: عروس، پسر زاییده بود. سال ۱۳۳۵. و سومین خانه روستای شهید یاسینی آبادان ولوله شد. زنها کل میکشیدند و مردها بین گله دنبال یک گوسفند چاق و چله میگشتند که برای تولد «عزیز» سر ببرند. ...