بیماری عصر چارلی چاپلین

خواهرم همان طور که کاور گوشی در برابر آسیب فیزیکی از گوشی محافظت می‌کند حجاب هم در برابر آسیب‌های اجتماعی از ما محافظت می‌کند.

خبرگزاری فارس - تبریز، معصومه درخشان: رفت و آمدها و حضور پر تعداد مامورین پلیس و انتظامات در محوطه مصلی تبریز خبر از برگزاری برنامه‌ای می‌داد که به احتمال خیلی زیاد در سطح ملی بود.

به پوسترها و بنرهای اطلاع رسانی خیابان مصلی نگاه می‌کنم" همایش چادرهای آسمانی"  را که می‌بینم به طرف سالن همایش مصلی می‌روم.

در ورودی سالن همایش عکس تعدادی از شهدای دانش آموز مدرسه زینبیه میانه  که در اثر بمباران صدام جنایتکار به شهادت رسیده‌اند قرار داده شده و در کنار آنها پوستر و بنر نوشته‌ای به حالت ایستاده قرار دارد.

بیماری عصر چارلی چاپلین

همان ابتدا از دور تیتر پوستری مرا به طرف خود می‌کشاند نزدیک‌تر شده و تیتر مطلب را می‌خوانم" بیماری عصر چارلی چاپلین" 

در این پوستر بخشی از نامه چارلی چاپلین کمدین معروف  به دخترش نوشته شده است"   دخترم جرالدین من زمان درازی را در سیرک زیسته‌ام و همیشه و هر لحظه به خاطر بندبازانی که از ریسمانی نازک راه می‌روند نگران بوده‌ام،  اما این حقیقت را با تو بگویم دخترم مردمان روی زمین استوار بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط می‌کنند.

 بدن تو روی صحنه فقط با یک تکه ابریشم حریر پوشیده شده است، برای خاطر هنر می‌توان حتی برهنه روی صحنه ظاهر شد اما وقتی از روی صحنه پایین می‌آیی نه تنها باید لباس بپوشی بلکه باید پاکدامن‌تر هم باشی.

دخترم، هیچکس و هیچ چیز را در این جهان نمی‌توان یافت که شایسته آن باشد که دختری حتی ناخن پای خود را به خاطر آن عریان کند.

برهنگی بیماری زمان ماست، اما تن عریان تو باید برای کسی باشد که که روح عریانش را دوست داشته باشی.

من پیر هستم و شاید صحبت‌هایم برای تو خنده‌دار به نظر بیاید. اما به نظرم بدن برهنه تو باید متعلق به کسی باشد که عاشق روح برهنه تو شود. شاید این نظر برای یک دهه پیش باشد اما تو نترس و نگران نشو، اگر فکرت در این مورد یک دهه به عقب برگردد این تو را پیر نمی‌کند. اما من دوست دارم که تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره برهنه‌ها است."

بخش‌هایی از این نامه را می‌خوانم و وارد سالن همایش می‌شوم، ساعت ۱۰ قبل از ظهر است و تقریبا سالن همایش مصلی پرشده است.

در ورودی سالن چهار، پنج نفر از دختران جوان که انتظامات سالن را بر عهده دارند مهمانان را راهنمایی می‌کنند تا در صندلی‌های خالی بنشینند.

لباس‌های نظامی خانم‌های انتظامات از زیر چادرهایشان مشخص است، تعدادی از آنها روی بازوی لباسشان درجه نظامی دارند. حضور خانم‌های انتظامات با لباس نظامی بیشتر به چشم می‌آید.

برای حضور در همایش‌های زیادی به مصلی آمده‌ام ولی برای اولین باراست خانم‌های انتظامات را با لباس نظامی می‌بینم. سلام و احوالپرسی کرده و اجازه می‌خواهم از حضورشان در آنجا عکس بگیرم که اجازه نمی‌دهند. یکی از آنها راهنماییم می‌کند در ردیف های آخر سالن صندلی خالی وجود دارد.
  یک سوم مهمانان آقایان هستند که در یک قسمت سالن نشسته‌اند و دو سوم بقیه نیز خانم‌ها هستند.

همایش" چادرهای آسمانی" با تلاوتی آیاتی از قرآن کریم شروع می‌شود و سپس در حالی که  به احترام کشورمان قیام کرده‌ایم سرود ملی را همراه با رزم نوازان نیروی انتظامی زمزمه می‌کنیم و سپس صلوات خاصه امام رضا( ع) به همراه تصاویری از حرم مطهر رضوی پخش می‌شود.

مجری برنامه با خواندن اشعاری در مورد عفاف و حجاب برنامه را ادامه می‌دهد و در ادامه سردار علی محمدی فرمانده نیروی انتظامی آذربایجان‌شرقی به مهمانان حاضر در همایش خیر مقدم می‌گوید.
در ادامه کلیپی از صحبت‌های مقام معظم رهبری در مورد ارزش حجاب و تکریم بانوان و نگاه جوامع غربی به زن پخش می‌شود.

بورا ایران دی

در گوشه سمت راست سالن دختران نوجوان به صف ایستاده و خود را برای اجرای سرود آماده می‌کنند. با اعلام مجری برنامه گروه سرود رهپویان یاس به روی سن می روند. دو نفر از این دختر خانم ها چادر سفید به سر کرده و جلوتر ایستاده‌اند.

آنها سرود " اینجا ایرانه" که دختران در جشن فرشته‌ها در حضور مقام معظم رهبری خوانده بودند را اجرا می‌کنند با این تفاوت که این سرود با آهنگ و ملودی جدید به ترکی برگردانده شده بود.

دو دختری که چادر سفید به سر داشتند شروع کردند" بورا ایران دی، غیرتیمیز وار سرافرازوخ

بورا ایران دی، همت ده وحدت ده ممتازوخ
بورا ایران دی حتی بیز قیزلار بیز آنالار
آقانین سپاهیندا، هامی سربازوخ

بورا ایران دی  جانی وئررم، لازم اولسا، آرمانلار ایاقیندا
دییرم کی قالسین بو سوز، دشمنلرین قولاقیندا
وطنیمه کیم چپ باخا، دایانارام قاباقیندا
اللهیم واردی، حجابیم دی منیم دایاغیم
اللهیم واردی، جانلی دی منیم قول بوداقیم
اللهیم واردی، هر نه طوفان بلا گلسه
سرو تک محکم قالار یرده ایاقیم

اللهیم واردی، جانی وئررم، لازم اولسا، آرمانلار ایاقیندا
دییرم کی قالسین بو سوز ، دشمنلرین قولاقیندا
وطنیمه کیم چپ باخا ، دایانارام قاباقیندا

مدد یا زهرا

باشلاردا تاج عزت قالسین  مدد یا زهرا
حریت بایراقی اوجالسین  مدد یا زهرا
روز ظهور آبروم اولسون
صاحب زمان باشیمه ، سایه سین سالسین

جانی وئررم ، لازم اولسا ، آرمانلار ایاقیندا
دییرم کی قالسین بو سوز ، دشمنلرین قولاقیندا
وطنیمه کیم چپ باخا ، دایانارام قاباقیندا

بعد از اجرای این سرود، سرود دیگری را در قالب مداحی با مطلع علی علی جان در مدح حضرت علی علیه السلام همخوانی می‌کنند.

فرصت کوتاهی پیدا کرده و با خانم وظیفه که از فعالان فرهنگی کانون رهپویان یاس است در مورد این گروه سرود می‌پرسم.  او می‌گوید اعضای این گروه سرود نوجوانان دهه هشتاد و نود بوده و  توفیق  قرائت و حفظ قرآن کریم  را داشته و  جزو نفرات برتر علمی آموزشی هستند 
اجرای بین‌المللی در کشور عراق طریق نجف کربلا به عنوان تنها موکب فرهنگی کودک و نوجوان جمهوری اسلامی ایران در طریق از دیگر موفقیت‌های این گروه سرود است.

فعالیت این نوجوانان در چند گروه مختلف طی این ماهها گسترش یافته و جهادی درحال فعالیت هستند  به عنوان مثال در ایام عید غدیرخم در ۴۰ نقطه روستایی و شهری استان آذربایجان‌شرقی اجرای برنامه داشتند و در گرامیداشت هفته  عفاف و حجاب در شهرهای تبریز مراغه جلفا، بستان‌آباد و تیکمه داش به عنوان مبلغ عفت و حجاب فاطمی حضور داشته و به اجرای سرود پرداخته‌اند.

مادرم حجاب را به من آموخت و من به دخترم 

حضور دختران نوجوان و بانوان جوان در مراسم پر رنگ‌تر است، در سالن چرخی می‌زنم. دختر بچه چهار ساله‌ای که چادر کوچولویی سر کرده روی صندلی نشسته و کیک می‌خورد. به مادرش می‌گویم این دختر کوچولو که هنوز به سن تکلیف نرسیده تا چادر سر کند. 
مادرش که خانم انصاری نام دارد نگاهی به من و دخترش کرده و می‌گوید اتفاقا خودش هم چادر سر کردن را دوست دارد، تا می‌خواهیم برویم بیرون سریع می‌رود و چادرش را می‌آورد.

چطور شد شما چادر به عنوان حجاب برتر انتخاب کردید؟ از همان کودکی حجاب را مادرم به من آموخت و من هم به دخترم یاد می‌دهم. مادرم برای حفظ چادرم داستان‌هایی از ائمه اطهار برایم می‌خواند و من دوست داشتم در کنار مادرم به مجالس بروم و حجابم کامل باشد.
تعدادی از خانم‌ها کاغذهایی در دست دارند که روی آنها جملاتی نوشته شده" پای خانواده ایستاده‌ایم، عفت سرآمد هر خوبی است، خواهرم حجاب تو از سرخی خون من رنگین‌تر است".

پسر بچه‌های هفت، هشت ساله‌ای که به همراه پدر به همایش آمده‌اند پرچم‌های سبز، قرمز، بنفش و  آبی رنگ که روی آن " یا اباعبدالله الحسین" نوشته شده  را به دست گرفته و حرکت می‌دهند.

در حالی که ماموران انتظامی با صبر و حوصله مهمانان را برای پیدا کردن صندلی خالی و نشستن راهنمایی می‌کنند در ورودی سالن تعدادی از مهمانان سرپا ایستاده و برنامه‌ها را دنبال می‌کنند.

با دعوت مجری برنامه خانم دکترمحمدی نسب فرزند یکی از شهدای نیروی انتظامی به روی سن می‌رود و مطالبات و خواسته‌های بانوان محجبه را مطرح می‌کند.

با حجاب هستم تا چشم غریبه‌ها منو نبینه

در وسط سالن دختر نوجوانی که چفیه را روسری سرش کرده و چادر ملی پوشیده است به همراه دختر کوچولویی که چادر سفید با گل‌های آبی پوشیده  توجهم را جلب می‌کند. پیش آنها می روم.

دختر کوچولو اسمت چیه؟ رویش را از من بر می‌گرداند.

خانم اسم خواهرم سیده نیل آی است.

اسم خودت چیه؟ من هم سیده ائل ای هستم.

چه خوب که از سادات عزیز هستید.

ائل آی می‌تونم شغل بابات بپرسم؟ بابای من پلیس هست.

بابات گفته حتما باید چادر سرکنی ؟ نه بابام مجبور نکرده چادر سر کنم، من دختر چادری هستم تا چشم غریبه‌ها منو نبینه.

خب چرا چفیه رو روسری خودت کردی؟ ائل آی بلافاصله می‌گوید چفیه یادگار شهداست و به من حس آزاد زندگی کردن میده. وقتی با حجابم هر جایی که بخوام با امنیت کامل میرم و محدودیتی برای کارهام ندارم.

ائل آی کلاس ششم است و به همه دوستانش توصیه می‌کند با حفظ حجاب به حفظ امنیت روانی جامعه کمک کنند.

برنامه با صحبت‌های حاج آقای آل‌هاشم امام جمعه تبریز در باب اهمیت حجاب در جامعه ادامه پیدا می‌کند و سپس دختران نوجوان سرود دیگری اجرا می‌کنند.

دختران نوجوان در حال اجرای برنامه هستند و سه نفر از اعضای گروه در گوشه سالن ایستاده و به اجرای دوستانشان نگاه می‌کنند. پیش آنها می‌روم، سلام بچه‌ها، هر سه به طرف صدا بر می‌گردند. خودم را معرفی می‌کنم و آنها هم خودشان را هستی، مهدیس و مهدیه معرفی می‌کنند.

می‌پرسم چرا به این همایش آمده‌اید؟ ما عضو گروه سرود هستیم و اجرای برنامه داریم. همیشه چادر سر می‌کنید یا فقط موقع اجرای سرود؟ ما همیشه چادر سر می‌کنیم چون چادر حجاب کامل است. چرا مثل بعضی از دختران همسن و سال خود نمی‌گید چادر ما را محدود می‌کنه؟ هستی زودتر از دوستانش جواب میده، حجاب ما رو محدود نمی‌کنه، ما با وجود اینکه دختر چادری هستیم ولی هر فعالیت فرهنگی، هنری و ورزشی انجام می‌دیم و با افتخار چادر سر می‌کنیم.

مهدیس هم در ادامه حرف دوستش می‌گوید:چادر یادگار حضرت زهراست و ما که شیعه حضرت علی ( ع) هستیم باید میراث‌دار و محافظ چادر حضرت زهرا( س) باشیم.

حجاب مثل کاور گوشی است

 هستی مثال جالبی می‌زند، همان طور که کاور گوشی در برابر آسیب فیزیکی از گوشی محافظت می‌کند حجاب هم در برابر آسیب‌های اجتماعی از ما محافظت می‌کند.

شکلاتی که بسته‌بندی شده طرفدار بیشتری دارد تا شکلاتی که روی آن باز و آلوده شده است یا  سیبی که پوست آن گرفته شده زودتر سیاه و خراب می‌شود تا سیبی که پوستش را نکنده‌اند.

پس یک دختر هر چقدر پوشیده‌تر باشد همان قدر ارج و قربش بیشتر می‌شود و در برابر آسیب‌های اجتماعی، ناهنجاری‌ها و بداخلاقی‌های جامعه مصون‌تر است. از دختران نوجوان خداحافظی می‌کنم.

در سمت دیگر سالن دو خواهر کنار مادر نشسته‌اند. از مادر می‌خواهم دختر خانم‌ها را معرفی کند. حسنا ۸ ساله و کوثر ۴ساله. دختر خانم‌های گل شما همیشه چادر سر می‌کنند؟ برای چادر سرکردن کوچک نیستند؟ مادر در حالی که لبخند می‌زند می‌گوید دخترم حسنا همیشه چادر سر می‌کند ولی کوثر نه.

دخترم با تشویق چادر را انتخاب کرده وقتی چادر می‌پوشد برایش جایزه می‌گیرم هر چیزی که دوست داشته باشد و یه دختر بچه را خوشحال کند، تشویق کلامی هم خیلی تاثیر دارد.

او در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: بهتر است خانم‌های با حجاب در صحنه اجتماع بیشتر حضور داشته باشند. همچنین در استخدام‌ها یکی از شروط پذیرش و ملاک‌ها حفظ حجاب و پذیرش آن  باشد.

آخرین سخنران این همایش عابدین خرم استاندار آذربایجان شرقی است که بعد از اجرای سرود دختران نوجوان و به دعوت مجری روی سن  رفته و مباحثی در زمینه نگاه اسلام به زن و حفظ حقوق زن در جوامع غربی نکاتی مطرح می‌کند.

بعد از صحبت‌های آقای استاندار و برای حسن ختام همایش از مادر شهید حسین اجاقی به عنوان شهید مدافع وطن و سپس از تعدادی از فرزندان شهدای نیروی انتظامی، شهدای مدافع حرم و بانوان فعال و نخبه در عرصه‌های ورزشی، علمی و فرهنگی تقدیر می‌شود.

انتهای پیام/ ۶۰۰۲۰