نیوز سیتی!
07 شهریور 1402 - 10:43

آیا مساله اصلاح‌طلبان و عدالتخواهان حجاب است؟

یکی از پایه‌های اصلی وضعیت امروز حجاب در کشور ما عملکرد ناشیانه و تندروی‌های روشنفکرنماها در گذشته است.

گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس؛ ابوالفضل اقبالی، پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده: یکی از پرسش‌هایی که باید در مقابل مخالفان قانون حجاب در کشور (اعم از جریان اپوزیسیون، اصلاح‌طلب، عدالتخواه و...) طرح کرد این است که آیا واقعا مساله شما قانونی بودن حجاب (یا به اصطلاح خودتان حجاب اجباری) است؟ یا شما اساسا در پی نفی و تضعیف حکمرانی فرهنگی جمهوری اسلامی هستید و در نهایت می‌خواهید پشمی به کلاه حاکمیت در حوزه فرهنگ باقی نماند؟ نوشتار حاضر مدعی است که اصل حجاب و الزامی بودن آن محل اصلی نزاع جمهوری اسلامی با جریان اصلاحات و عدالتخواهی و... نیست. چرا؟

اولا یکی از پایه‌های اصلی وضعیت امروز حجاب در کشور ما عملکرد ناشیانه و تندروی‌های همین روشنفکرنماها در گذشته است. سردمداران جریان اصلاحات و اعتدال همان اکبر پونزهایی بودند که اول انقلاب موی دختران را قیچی و بر پیشانی آنها داغ می‌نهادند. رئیس‌جمهورشان که این روزها دم از رفراندوم برای حجاب می‌زند مواضع سه دهه گذشته او در نماز جمعه تهران کم از اقدامات امروز طالبان در افغانستان نداشت! دیوارکشی‌های آنها میان زن و مرد در فضاهای عمومی صدای امام راحل را نیز درآورد. پس اینها نه تنها با اصل حجاب و الزامی بودن آن مشکل نداشته و ندارند بلکه حتی خودشان مسببان اصلی انزجار برخی از مردم نسبت به اصل حجاب هستند. یا همین جریان عدالتخواهی که هفته گذشته من با یکی از لیدرهای آن مناظره داشتم، خودشان سر ماجرای خدمات تماس تصویری رایتل و تالیا پاشنه درب دفتر مراجع را از جا کنده بودند که با این سرویس مخالفت کنید چون بنیان‌های اخلاقی جامعه را سست خواهد کرد. یا زمانی که یکی دیگر از لیدرهای‌شان سردبیر روزنامه کیهان بود بر علیه زنان و شخصیت آنها از نگاه اسلام اراجیف می‌نوشت و تحویل جامعه می‌داد. آیا باور کنیم که این دوستان الان در کمتر از دو دهه نسبت به تمام اعتقادات و اصول خود بازاندیشی کرده‌اند؟ ساده‌اندیشی است!

واقعیت آن است که این جریان‌های مخالف‌خوان علیه حجاب با حکمرانی جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگ مخالفند و دلیل این مخالفت نیز از جنس مخالفت طلحه و زیبر با علی(ع) در دوران خلافت حضرت است که انشالله در نوشتار دیگری به تفصیل توضیح خواهم داد. اما چرا می‌گویم اینها با حکمرانی فرهنگی جمهوری اسلامی مخالفند؟ بیایید فرض کنیم از فردا حاکمیت تصمیم گرفت که قانون حجاب در کشور را لغو کنید و به توصیه این دوستان به رویکردهای فرهنگی و تربیتی و به صورت ریشه‌ای به حل معضل بی‌حجابی اقدام کند. آیا فکر می‌کنید اینها دیگر مخالف‌خوانی نمی‌کنند و دست از سر نظام برمی‌دارند؟ زهی خیال باطل! تازه گام‌های بعدی مخالف‌خوانی‌های این دوستان آغاز می‌گردد. در ادامه به برخی از این موارد اشاره می‌کنم:

یکی از راهکارهای فرهنگی و حل ریشه‌ای مساله حجاب، نظام تعلیم و تربیت رسمی است. که مدرسه و دانشگاه کارگزاران اصلی این نظام تربیت محسوب می‌شوند. حال اگر جمهوری اسلامی بخواهد اقدامات مختلف ایجابی و سلبی در این فضاها انجام دهد آیا این مخالفان با آن همراهی می‌کنند؟ مثلا اگر یک معلم در مدرسه و یک استاد در دانشگاه در کلاس به جای تدریس علم(که بابت آن حقوق دریافت می‌کند) به شبهه‌پراکنی و تخریب اعتقادات فرزندان ما بپردازد باید با او چه کار کرد؟ غیر از تذکر و توبیخ؟ یقین بدانید که جریان اصلاحات و عدالتخواه از همین الان مخالف‌خوانی خود را آغاز خواهند کرد. یا فرض کنید در فضای رسانه که یکی دیگر از ابزارهای موثر فرهنگی در جهت مدیریت مساله حجاب است، جمهوری اسلامی تصمیم بگیرد با چهره‌های مشهور و ذی‌نفوذ که علیه حجاب و ارزش‌های دینی اقدامات مستقیم و غیرمستقیم می‌کنند برخورد کند و دیگر به آنها تریبون ندهد! آیا این جریان‌ها همراهی می‌کنند؟ یقین بدانید اینطور نیست. همین الان مخالفت‌های آنها با سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی در رسانه و سینما را می‌توانید در مواضع و نوشته‌های‌شان ببینید! یا فرض کنید فردی مثل مهدی یراحی کلیپ منتشر می‌کند و مردم را رسما به جنگ علیه نظام فرا می‌خواند. آیا جمهوری اسلامی باید با او برخورد کند یا خیر؟ این عده رسما معتقدند خیر! شما هم در پاسخ به او کلیپ بسازید! همینقدر نایس!

یکی دیگر از محورهایی که اینها ادعا می‌کنند که به آن معتقدند اما در عمل تمام تلاش خود را در جهت نفی آن به کار می‌گیرند، راهکارهای اجتماعیِ حل مساله بی‌حجابی است. این افراد مدام ادعا می‌کنند که جامعه خودتنظیم‌گر است و عرف اجتماعی مردم ایران ظرفیت مدیریت این مساله را به صورت مستقل دارد و به جمهوری اسلامی توصیه می‌کنند که پای خود را از قلمرو حجاب بردارد و آن را به عرف و جامعه واگذار کند و جامعه خودش این مساله را مدیریت می‌کند. چه حرف و پیشنهاد خوبی! اما در عمل چه اتفاقی می‌افتد؟ مخالفت صریح این افراد با سازوکارهای تنظیم‌گری اجتماعی! سوال اینجاست که عرف و مردم برای اِعمال تنظیم‌گری خود بر رفتار شهروندان چه سازوکارها و ابزارهایی در اختیار دارند؟ آیا غیر از تذکر و خیرخواهی؟ منِ شهروند عادی جامعه، برای حل چالش بی‌حجابی در میان خانواده و طایفه و محله و شهر خودم چه ابزاری غیر از دعوت به خیر، تذکر و انذار در اختیار دارم؟ خب این افراد در عمل این ابزار را نیز از من سلب کرده‌اند. اینها صریحا با امر به معروف و نهی از منکر مخالفت می‌کنند و علاوه بر تشکیک در مبانی شرعی و فقهی آن، این اقدام را نافیِ انسجام اجتماعی و نوعی دخالت در زندگی خصوصی مردم تلقی می‌کنند! خب پس جامعه چگونه خود را تنظیم کند؟!

یا فرض کنید جمهوری اسلامی در راستای حمایت از فرهنگ و ارزش‌ها و اخلاقیات جامعه بخواهد دقیقا همان مداخلاتی را در فضای رسانه‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی بکند که کشورهای آزاد و متمدنی چون آمریکا و انگلیس و... می‌کنند. جمهوری اسلامی در راستای حقِ طبیعی و مشروعِ دفاع از خود، پلتفرمی را که رسما علیه او اعلانِ جنگ و دستور آتش صادر کرده است و در این مسیر تمام پروتکل‌های خود را نیز زیر پا گذاشته است، در ایران مسدود کند. کاری که آمریکا آشکارا و بدون تعارف انجام می‌دهد! آیا اینها موافقت می‌کنند؟ یا حتی اینها با تولید محتوا در فضای مجازی که دیگر یک اقدام کاملا فرهنگی است موافقت می‌کنند؟ خیر! مساله اینها نه حجاب، نه دینداری، نه حتی اقتصاد و معیشت مردم نیست! با حکمرانی جمهوری اسلامی مخالفند.

پایان پیام/

منبع: فارس
شناسه خبر: 1474800

مهمترین اخبار ایران و جهان: