نیوز سیتی!
12 خرداد 1402 - 09:08

پرچمی که جای پنجره فولاد می‌شود

چه صفایی همراه با کاروان زیر سایه خورشید و الطاف مهربانی را از خادمان می‌شود، لمس کرد آن هم وقتی پرچم متبرکه را در میان بیماران یک بیمارستان قرار می‌دهید و چه اشک‌ها، نگاه‌های حسرت بار، دل‌های ناامید مشاهده می‌کنید؛ اینجاست پرچم را پنجره فولاد می‌شود.

خبرگزاری فارس مازندران ـ سرویس فرهنگی|گاهی وقت‌ها ما آدم‌ها در دل‌مان آرزویی داریم اما شرایط زندگی باعث می‌شود تا دسترسی برای آن آرزو سخت شود اما حسرت آن بر دل می‌ماند و این باعث کشیدن آه و افسوس از وجودمان می‌شود.

صبح وقتی همراه کاروانی شدیم فکر نمی‌کردم آنقدر این حسرت و آرزو بر دل مانده وجود داشته باشد و آن آه و افسوس، آن‌گونه اشک بر چشم‌شان جاری کند و با دیدن این اشک‌ها با خود گفتم چه حکمتی بود تا کاروانی را همراهی کنم و از نزدیک ببینم شیفتگان ضامن آهو چقدر زیاد هستند.

کاروانی که ۹ سال پیش با اعزام خادمانی از سرزمین " توس" با نام زیرسایه خورشید رهسپار نقطه به نقطه، شهر به شهر، روستا به روستا، کوی به کوی، ایران شدند تا پیام‌آور و نشان‌دهنده الطاف امام رئوف شوند.

و در این همراهی چه مهربانی، صبوری، شور و شوق، از این خادمان کاروان زیر سایه خورشید دیدم که برایم درسی شد که در هر جایگاه و منشی قرار گیریم، دکتر، مهندس شناخته شده، استاد مجرب و یا هر پست و سمتی، خادمی ثامن الحجج، شمس‌الشموس، امام الرئوف، علی بن الموسی الرضا(ع) بزرگترین جایگاهی‌ست که خداوند نصیب‌مان می‌کند.

خادمانی که مسافت یک‌هزار و ۵۰۰ کیلومتر را از مشهد به دیار علویان طی کردند تا پرچم امام هشتم شیعیان را برای تبرک و طواف مردم این سرزمین به ارمغان بیاورند تا آن پرچم واسطه‌ای شود بین آنها با امام رئوف‌شان جهت رسیدن به آرزوهایی که سال‌ها بر کنج دل‌شان مانده بود و یا حتی حاجت روایی حاجت‌مندان، دوایی دردمندان، شفاعت‌خواهی شفاعت‌خواهان شود.

این کاروان زیرسایه خورشید با مسافران سه خادمی علیرضا صالحی، سیدسعید میرجلیلی، عباسعلی یعقوبی، حجت‌الاسلام غواص به رانندگی داود عمادیان و عکاس جوان علیرضا بریمانی سیر خود را همزمان با ولادت بی‌بی فاطمه معصومه(س) شروع دهه کرامت از رامسر آغاز کردند تا در روز ولادت هشتمین اختر تابناک، امام رضا(ع) در شهرستان آمل به پایان رساندند.

 و چه صفایی همراه با کاروان زیر سایه خورشید رفتن و الطاف مهربانی را از این خادمان لمس و مشاهده کردند آن هم وقتی پرچم متبرکه را در میان بیماران یک بیمارستان قرار می‌دهید و چه اشک‌ها، نگاه‌های حسرت بار، دل‌های ناامید مشاهده می‌کنید؛ اینجاست پرچم را پنجره فولاد می‌شود.

و چه نظمی بین این اعضای کاروان با چرخاندن آن پرچم متبرکه در میان بیماران، پزشکان، پرستاران، خدمتگذاران و کادر اداری بیمارستان امام خمینی آمل وجود داشت به شکلی که حاج میرجلیلی مسؤول پرچم بر دست، حاج یعقوبی به مدیحه سرایی، حاج صالحی و حاج آقا غواص توزیع کننده بسته‌های تبرک حرم آقا امام رضا(ع) بودند و با چه با حوصله اتاق به اتاق بیمار می‌رفتند تا هر یک از این بیماران و همراهان‌شان از این پرچم تبرکی با بوسیدن و لمس کردن بهره‌مند شوند.

آقایی که خودش مهمان دعوت می‌کند

خانمی ۶۰ ساله با دیدن خادمان و آوردن آن پرچم با انرژی خاصی گفت: بعد از ۵۰ سال عمر از خدا گرفتن هنوز موفق به زیارت مشهدالرضا نشده بودم تا اینکه بعد گفتن به آقا که «منم غریب مثل شمام نمی‌خواهی نگاهی به من بیاندازی» با خواب یک خانمی یک برای دادن نذرش، این زیارت نصیبم شد و آقا مرا دعوت کرد.

پرچمی که جای پنجره فولاد می‌شود

و اتاق دیگری که از نگاه خادمان جا افتاد و خانمی به دنبال آنها آمد و اصرار داشت تا خادمان به آن اتاق او بیایند و با ورودشان خانم جوانی بر روی تخت به پهلوی چپ دراز کشیده دیدند که به گفته خودش سیاتیکش شدت گرفته و تشخیص پزشک معالج این بود که فلج می‌شوی... در شب ولادت امام رضا(ع) با توسل بر مدیحه‌سرایی صابر خراسانی در فضای مجازی و به نیت بست نشستن زیر پای پنجره فولاد برای شفایش، ثمره‌اش شد آمدن آن خادمان و نصیبش تبرک پرچم گنبد طلای امام رضا(ع) به امید رسیدن سلامت کامل.

واسطه پدر با دعای حرز جوادالائمه بر گردن بیمار

یا آن اتاقی که دو خانم اشک‌ریزان از خادمان الرضا(ع) شفاعت‌ ویژه برای سلامتی برادر بیمارشان خواستند و خادم صالحی برای آن شفاعت‌ دعای حرز امام جواد(ع) را بر گردن آن برادر قرار داد.

پرچم متبرکه گنبد طلا همچنان شیفتگانی داشت که با نوای حاج یعقوبی در راهروها با چرخاندنش در این بیمارستان زمان بودن خادمان را به جای یک ساعت، سه ساعت کشانده بود و چه استقبالی در زمان اهدای تبرک در بین همه آنهایی که سر راه این کاروان زیر سایه خورشید قرار می‌گرفتند و چه لبخند شادی بر لب‌های آنها موقع گرفتن شیشه عطری، گلابی، دعایی، بسته نباتی، آجیل مشکل‌گشا یا پیکسل تصاویر حرم و نام امام رضا(ع) جاری می‌کرد.

حتی آن نابینایی که در راهروی انتظار با عصای سفیدش بر روی صندلی‌اش نشسته بود و خادم صالحی با رفتن به سمتش و دعای حرز امام جواد بر گردنش از آن تبرک بی‌نصیبش نگذاشت.

گزارش: کبریا مقدس

پایان پیام/م

منبع: فارس
شناسه خبر: 1256237

مهمترین اخبار ایران و جهان: