نیوز سیتی!
20 اسفند 1401 - 20:12

جایگاه چین در احیای روابط ایران و عربستان

با میانجی‌گری چین در پایان دادن به بن‌بست هفت‌ساله در روابط ایران و عربستان، شاهد طلیعه‌ای برای ورود به عصر جدیدی از روابط سیاسی در غرب آسیا هستیم. گام بعدی در این راستا می‌تواند پیوستن عربستان به پیمان شانگهای باشد؛ این مهم در کنار معرفی ارز جایگزین برای تبادل انرژی به‌جای دلار، نقاط عطف تاریخ‌سازی را رقم خواهند زد که نتیجه قهری آن ضربه به هژمونی آمریکا در جهان است.

به گزارش فارس؛ یادداشت - بشیر اسماعیلی: در تلاطم موضوعات سیاسی و بین‌المللی این روزها، ناگهان خبری منتشر شد که دست کم در کوتاه مدت انتظار شنیدن آن کمتر وجود داشت؛ توافق میان ایران و عربستان سعودی برای احیای روابطی که هفت سال پیش به حالت تعلیق درآمده بود.

نکته مهم دیگر در کنار احیای این رابطه نقش چین در میانجی‌گری میان ایران و عربستان سعودی بود. چینی ها توانستند در مدت حدود یک ماه به نزدیک کردن مواضع دو کشور نزدیک شوند و این در حالی است که تلاش‌های پنج سال گذشته عراق و عمان در این راستا نتیجه محسوسی نداشت، هرچند تلاش های دو کشور قابل قدردانی است.

به نظر می‌آمد با نزدیک شدن عربستان به چین موضوع تنش میان تهران و ریاض به عنوان معضلی برای پکن خودنمایی ‌کند، به نحوی که چینی ها چاره‌ای جز ایجاد آشتی و تنش زدایی میان متحد قدیمی خود و متحد جدیدشان نمی‌دیدند.

نزدیکی عربستان به چین که از چند ماه گذشته و در سفر مقام های چین به عربستان سعودی علنی شده بود، هفته گذشته در مواضع مقام‌های ریاض مورد تأکید مجدد قرار گرفت. فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان که در لندن حضور داشت، از مناسبات عربستان سعودی با چین دفاع کرد و گفت: چین بزرگترین شریک تجاری ما و بزرگترین شریک تجاری بیشتر کشورهاست. این واقعیتی است که باید با آن کنار بیاییم. چین برای ما شریک مهم و ارزشمندی در بسیاری از زمینه هاست و ما روابط کاری عالی در بسیاری از بخش ها داریم. این را گفته ایم و تکرار می کنیم، به دنبال منافع خودمان در شرق و غرب خواهیم بود.

در دهه‌های گذشته ایران متحدی قابل اعتماد برای چین در حوزه خلیج فارس بوده است؛ جمهوری اسلامی ایران بیشترین ثبات را در سیاست خارجی خود در قبال غرب نشان داد و به کشوری دارای گفتمان مستقل در امور بین‌الملل شهره شده است. قرارداد 25 ساله ایران و چین به عنوان سند راهبردی دراز مدت، نقطه عطف روابط دوجانبه در چند دهه گذشته به حساب می‌آید. در عین حال تبدیل شدن عضویت ناظر ایران به عضویت دائم در پیمان شانگهای، افق پیش روی همکاری‌های چین، روسیه و ایران را در کنار کشور‌هایی مانند هند، پاکستان و چند کشور آسیای میانه برای تغییر هندسه جهانی و جابه‌جایی قدرت از غرب به شرق مثبت نشان می‌دهد.

مفاد توافقنامه ایران و عربستان نوید‌دهنده دوره‌ای از تنش زدایی و برقراری مجدد روابط عادی میان دو کشور خواهد بود. دو طرف توافق کرده‌اند به حاکمیت ملی احترام بگذارند و در امور داخلی یکدیگر دخالت نکنند. همچنین ریاض و تهران برای فعال کردن توافقنامه همکاری امنیتی که در سال ۲۰۰۱  امضا شده بود، به توافق دست یافتند.

توافق مذکور تاکنون با استقبال کشور‌های عربی و حتی جنبش انصار الله یمن مواجه شده است. پاکستان نیز در کنار لبنان از این توافق ابراز خرسندی کرد، در عین حالی که سازمان ملل متحد نیز موضع مشابهی را اعلام کرده است .

البته  در موضع‌‌گیری ای مبهم، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به سؤالی در این زمینه گفت «رابطه میان رژیم صهیونیستی و همسایگانش برای همه بهتر است». پاسخی که از فرط بی ربط بودن به موضوع باعث شد برخی خبرنگاران کاخ سفید مدعی شوند بایدن احتمالاً هنگام ترک کنفرانس خبری به طور کامل سؤال خبرنگار را نشنیده است.

به طور حتم رژیم صهیونیستی از اقدام چین و همراهی عربستان با آن بسیار عصبانی خواهد بود؛ برخی مقام های پیشین این رژیم مواضع منفی توأم با نگرانی و هراس خود را اعلام کردند، از جمله نفتالی بنت نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی که در واکنش به توافق ایران و عربستان از کابینه نتانیاهو انتقاد کرد و گفت «این توافق شکستی مفتضحانه برای رژیم صهیونیستی بود که در نتیجه ضعف و اختلافات داخلی به وجود آمد. توافق ایران و عربستان تحولی خطرناک برای رژیم صهیونیستی و پیروزی سیاسی برای ایران است».

برای چین مهم‌ترین موضوع در سیاست خارجی خود در منطقه خلیج فارس، انرژی است. چین با حفظ رشد اقتصادی دو رقمی خود در سال‌های متمادی و پیش بینی بدل شدن به اقتصاد شماره یک جهان تا سال ۲۰۳۰، انرژی را به عنوان نیازی راهبردی قلمداد می‌کند. در سالیان گذشته با توجه به اینکه خلیج فارس به عنوان بزرگترین دارنده منابع انرژی جهان زیر نفوذ آمریکا قرار داشت و صادرات انرژی از ایران نیز با اعمال سیاست‌های تحریمی محدود می‌شد، راهبرد متنوع کردن تأمین منابع تأمین انرژی در دستور کار چین قرار گرفت.

در این راستا آفریقا و حوزه خزر به عنوان حوزه‌های موازی خلیج فارس در تأمین انرژی چین شناسایی شدند. با وجود این، نیاز روزافزون اقتصاد چین به انرژی باعث شد از اندیشه نفوذ در کشور‌های متحد آمریکا در خلیج فارس غافل نشود.

تجربه همکاری کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس با آمریکا نشان داد به جز بحران‌آفرینی، استثمار و غارت منابع منفعت دیگری در این اتحاد راهبردی برای اعراب رقم نخواهد خورد. سابقه خیانت آمریکا به کشور‌هایی مانند افغانستان و رها کردن متحدان دیرین خود همانند حسنی مبارک در مصر، ریاض را به این اطمینان رساند تکیه کردن تمام عیار به آمریکا برای امنیت ملی اعراب بسیار تهدیدآمیز خواهد بود.

در مطلبی که چندی پیش در زمینه رویکرد مثبت اعراب به سوریه نگاشته شده بود، مطرح شد «تعقل و واقع‌‌گرایی در برداشت عربستان سعودی و شرکای سیاسی‌اش از نقش جمهوری اسلامی ایران در ثبات منطقه و اعتلای جهان اسلام که در گرو پیوند و همبستگی کشور‌های اسلامی است، می‌تواند حرکت بعدی اعراب را در راستای نزدیکی به ایران رقم بزند؛ موضوعی که با کارشکنی و اعمال نفوذ رژیم صهیونیستی و آمریکا مواجه خواهد شد و تحقق آن تنها در سایه عزم راسخ و تغییر در برداشت‌های خصمانه سال‌های اخیر حاصل خواهد شد».

دیری نگذشت این حرکت با پادرمیانی چین در حال تحقق است و گرچه کارشکنی‌های مخالفان آن همچنان بیم‌ها و نگرانی‌های مهمی را ایجاد می‌کند، اما در نقطه کنونی شاهد طلیعه‌ای برای ورود به عصر جدیدی از روابط سیاسی در غرب آسیا هستیم.

گام بعدی در این راستا می‌تواند پیوستن عربستان به پیمان شانگهای باشد؛ این مهم در کنار معرفی ارز جایگزین برای تبادل انرژی به جای دلار، نقاط عطف تاریخ سازی را رقم خواهند زد که نتیجه قهری آن ضربه به هژمونی آمریکا در جهان است.

پیش‌تر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره تغییر هندسه قدرت جهانی فرموده بودند «علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر می یابد و نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد». اینک با همه فشارهایی از از طرف غرب و صهیونیسم جهانی اعمال می‌شود، این علائم در حال بروز و ظهور بیشتری هستند و امید اینکه روند تکوین آنها در آینده نزدیک تسریع شوند.

 

منبع: فارس
شناسه خبر: 1087232

مهمترین اخبار ایران و جهان: