نیوز سیتی!
16 آذر 1402 - 14:48

یادداشت| هفتادسال مبارزه دانشجویی

دانشجویان حماسه 16 آذر 1332 که برای اولین بار شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس را در دانشگاه طنین افکندند و جنبش دانشجویی را بر مبنای استکبارستیزی بنا نهادند.

خبرگزاری فارس- هادی صحرایی؛ 16 آذر سال 32 آغاز راهی نو در مسیر زندگی و حیات جدید ایرانی بود. شاید در آن زمان که شعار استقلال و آزادی‌خواهی و مرگ بر امپریالیسم، در دانشگاه تهران با هجوم ارتش به حریم علم و تکاپو و درفش پاسخ داده شد، کسی گمان نمی‌کرد آن نهال غرس شده توسط دانشجویان دانشگاه تهران بتواند چنان برگ و بار بگیرد که سفارت آمریکا را در 13 آبان 58، تسلیم و تسخیر خود کند. با این تفاوت که این بار، به‌جای دستور شاه برای شلیک سرب داغ به سینه دانشجویان، رهبر جامعه این اقدام را انقلاب دومی بنامد که شاید مهم‌تر از انقلاب اول باشد. تفاوت این دو نگاه به دو اقدام دانشجویان، نشان از تفاوت نگاه «ذلت‌بار» شاه با نگاه «عزت مدار» امام دارد.

دانشجویان حماسه 16 آذر 1332 که برای اولین بار شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس را در دانشگاه طنین افکندند و جنبش دانشجویی را بر مبنای استکبارستیزی بنا نهادند، اصلی‌ترین دلایل اعتراضشان که منجر به شهادت دانشجویان شریعت رضوی، بزرگ نیا و قندچی در صحن دانشگاه تهران شد در ابتدا به ازسرگیری روابط پهلوی با انگلیس 4 ماه پس از کودتای 28 مرداد و اسقاط دولت قانونی دکتر مصدق توسط انگلیس بود که بدون عذرخواهی و شرم، سفارت خود در تهران را گشود. ورود پیروزمندانه نیکسون، فرستاده رئیس‌جمهور آمریکایی که یکی دیگر از سه ضلع کودتا بود به ایران و اعطای دکتری افتخاری و فرصت دهی سخنرانی در دانشگاه به او، دومین دلیل به هیجان آمدن دانشجویان آن زمان بود که آن‌ها را در آن زمان افسرده و سرد، به مبارزه دلگرم کرده بود.

فرار محمدرضای پهلوی از کشور و تنها گذاشتن مردم در روز بحران و همدستی شرم‌آور او با دشمنان برای اسقاط دولت قانونی خود که در تاریخ خیانت‌ها بی‌سابقه است و از سوی دیگر مواضع ذلت‌بار او در مواجه با مسببین کودتا، سومین دلیلی بود که دانشجویان را اسپند روی آتش کرده و غیر از تظاهرات و اعتراض برای آن‌ها راهی نگذاشته بود. از سوی دیگر محمدرضای پهلوی که در مواجهه با حوادث، به‌جای خویشتن‌داری و اقناع مردم، گویی تنها دو گونه برخورد می‌دانست و آنجا که حادثه را غالب می‌دید، فرار می‌کرد و درجایی که احساس قدرت می‌کرد، می‌کشت؛ در این اعتراض به‌حق دانشجویان، چاره را در گماشتن ارتش شاهنشاهی به کشتار دانشجویان دید و آن شد که شد.

حادثه‌ای تلخ که می‌توان در دست‌نوشته‌های دکتر چمران هلاهل آن را حس کرد آنجا که گفت «وز بعد نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بی‌گناه رنگین بود، دکترای افتخاری حقوق دریافت داشت و از سکون و سکوت گورستان خاموشان ابراز مسرت کرد و به دولت کودتا، وعده هرگونه مساعدت و کمک نمود و به رئیس‌جمهور آمریکا پیغام برد که آسوده بخوابد» و در سخنان دکتر شریعتی که گفت «اگر اجباری که به زنده ماندن دارم، نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش می‌زدم ...» می‌شود به عظمت آن جنایت شاهنشاهی و مظلومیت دانشجویان بی‌دفاع پی برد. گرچه خود، در ادامه می‌گوید که باید ماند و این مطلب را به آیندگان منتقل کرد.

پایان پیام/ و

منبع: فارس
شناسه خبر: 1597041

مهمترین اخبار ایران و جهان: