نیوز سیتی!
01 اردیبهشت 1401 - 16:37

راز ماندگاری امام علی (ع)

وقت آن است که مکرر از خود بپرسیم چه شد که سلسله ها و سلاله های پادشاهی و استبدادی جز آثاری برای عبرت آموزی آیندگان نمانده، اما علی (ع) را که حقش را ربودند و برای محو نامش از هیچ و کم و زیادی دریغ نکردند هر روز پرآوازه تر، زنده تر می یابیم. حوزه تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، یادداشت- قاسم جعفری، سخنگوی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی: ماه خدا به ایستگاه ارج و عظمتش رسیده است ؛ لیالی و ایام قدر یعنی درک جاه و جلال عرشیان و پرواز روح تا ملکوت خدا. به بیان صریح سوره قدر ملائک فرود می آیند که مهمانان سفره رمضانیه را بر بال محبت و سلامت خود بنشانند و تا همجواری ساکنان آسمانها بدرقه کنند. مقصدی که سفید بختی و ارامش تمام، نشانه روشن آن است؛ « سلام هی حتی مطلع الفجر ». اما حقیقتی چون خورشید می درخشد که این ایام و لیالی با نام ابر مردی فرا زمان و فرامکان عجین است ؛ «علی بن ابی طالب» واژه دلربایی که هر بار شنیدنش دل و جان را در چشمه کوثری اش شستشو می دهد. راستی چه شد که قیصرها و کسراها فراموش شدند و از آنان جز آثاری برای عبرت باقی نمانده است اما علی(ع) ستاره ای را می ماند که هر چه می گذرد به آسمان وجود نزدیک تر می شود و دشت جان ها را روشن تر می کند . و اتفاقا ثقل نوشتار حاضر در همین نکته نهفته است که « رمز ماندگاری علی ع » چیست؟ علی پرورش یافته دست نبی مکرم صلی الله علیه و آله است و به همین دلیل او را " ربیب الرسول " می خوانند. او در همه وقت و همه جا با پیامبر بوده است و در مکتب و سیره قیمه او به تمام معنا شاگردی کرده است. امام علی(ع) ظرافت های رفتاری معلم و مربی خود را با فطانت دریافته است و چون بر این باور بوده است که «{ وَمَا یَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰۤ } النجم: ۳] همه دیده ها و آموخته ها در طول حیات را عملی  کرده است. امام (ع) نقل می کند: « کان النبی ص اذا سئل شیئا فاذا اراد ان یفعله قال نعم و اذا اراد ان لایفعل سکت و کان لایقول لشیئ لا ..» پیامبر خدا وقتی با خواهشی روبرو می شد انجام می داد و اگر به هر دلیل یا مصلحتی نمی خواست انجام دهد سکوت می کرد. یعنی امروز یاد بگیریم اگر هم نمی خواهیم یا نمی توانیم حاجت کسی را برآورده کنیم با ملاطفت و رفتاری انسانی ، مقصود را منتقل کنیم .برخی ها بویژه در ادارات نمی دانند که برخورد نامتناسب با ارباب رجوع یعنی سرآنان را به دیوار کوبیدن و از همه چیز ناامید کردن . البته پر واضح است که مفروض آن است که پاسخ نه ندادن در برابر خواسته های مشروع مد نظر است و الا  به بیان امیر المومنین ع «« لاطاعة لمخلوق فی معصیة الخالق » کسی مجاز نیست برای تبعیت از مخلوقی -  هر کسی که باشد - خدایش را نافرمانی کند. درس دیگری که امام (ع) در  همین حدیث از پیامبر (ص) نقل می کند ماجرای مقایسه خواسته فرد اعرابی از پیامبر خدا و خواسته پیرزن بنی اسرائیل از موسی علیه السلام  است؛ این یکی همت اش به قدر رسیدن به یک شتر با جهاز و ره توشه است و آن یکی همنشینی با موسی در بهشت . برخی ها روزها روزه و شب ها درنمازند اما خواسته شان از خداوند به مختصر متاع و رفاه دنیا بسنده می شود و اما کسانی هم از خدا فقط خدا را می طلبند و به کمتر از آن راضی نیستند . یکی از رازهای ماندگاری علی همین رغبتش به حق و خداخواهی در درجه اعلی است. تا جایی که پیامبر (ص) به اصحابی که به هر دلیلی با علی زاویه گرفته اند و درباره اش درشت گویی می کردند می فرماید ؛ از علی بد نگویید « ..انه ممسوس فی ذات الله » علی ذوب در ذات خداوند است . مجلسی .مرآة العقول . ص ۲۹۶. رسول الله (ص) می گوید؛ «« أبیت عند ربی یطعمنی و یسقین » من نزد خدایم بیتوته می کنم و او مرا از طعام و شراب معنوی می خوراند و می نوشاند . النووی . المجموع.ص ۳۵۶ . با این روایت راز سر به مهر مناجات های علی ع و سپردن اسرارش به دل چاه را باید فهمید . مفهوم دعای کمیل را نه فقط در معانی کلمات بلندش که باید در حالات آسمانی و مجذوب شده صاحبش در ذات باریتعالی جستجو کرد. همین خدایی شدن است که او را مصداق بی نظیر و الگوی حقیقی راستگویان قرار می دهد . از رسول خدا ص در خصوص صادقان در آیه « { یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ ٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَکُونُوا۟ مَعَ ٱلصَّـٰدِقِینَ }التوبة: ۱۱۹] پرسیدند ، فرمود  « اما المأمورون فعامة الناس و اما الصادقون فخاصة ..» همگان مخاطب امر الهی هستند اما صادقان خواصی از اهل بیت و افراد امت هستند. قرآن کریم فلسفه ارسال رسل و انزال کتب را قیام مردم به قسط و عدالت می داند . تنها کسی می تواند اقامه عدل کند که در زمره صادقان باشد . به عبارتی تا ذات درونی انسان قرین عدالت نباشد نمی شود به بسط و نشر آن همت گمارد . با همین مقدمه واضح است که چرا  نام علی ع چنان با عدالت قرین است  که او را صدای عدالت بشری و کشته عدل خواهی دانسته اند . قوام پایه های زندگی بشر به عدالت است چنان که رسول خدا ص فرمود : « الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم » حکومت در چنگ کافر عدل پیشه ماندنی است ولی از دستان ظالم ولو که به ظاهر مسلمان باشد بیرون می جهد. علی (ع) چون به حکومت ظاهری رسید اولین اتمام حجتش با مردم اجرای عدالت و بازگرداندن حاتم بخشی هایی بود که بدون استحقاق به نزدیکان و دوستان خلیفه عطا کرده بودند . علی (ع) می گفت خلافت و حکومتی که بر پایه عدالت و دفع ظلم نباشد به اندازه عطسه بزی نمی ارزد و نعلین پر از وصله ی بی مقدار بر آن قرب دارد. علی(ع) می گفت گر چه خلافت به تصریح رسول خدا ص حق شرعی و خدادادی اوست امر تولی ظاهری آن جز با رضایت مردم و اجماع عمومی مقبول نیست. « و قد کان رسول الله عهد الی عهدا فقال: یابن ابی طالب لک ولاء أمتی فان ولوک فی عافیة و اجمعوا علیک بالرضا فقم و ان اختلفوا علیک فدعهم و ما هم فیه فان الله سیجعل لک مخرجا »( سید ابن طاووس ، کشف المحجة ، ص ۱۸۴ . ) ای علی ولایت امت را که حق توست اگر با رضایت و اجماع همگانی بود بپذیر و اگر اختلاف کردند رهایشان کن تا خداوند فرجی حاصل کند. اخیرا رهبر معظم انقلاب در جمع کارگزاران نظام حرف از تعارض منافع در تصمیم گیری های حاکمان زدند و به مسوولان هشدار دادند که مبادا برای منافعی شخصی در پی تصویب قانون یا انجام تصمیمی یا رد قانون و تصمیمی دیگر برآیید . در ادامه بیان داشتند که تعارض منافع چندین و چند لایه است که آشکارترین آن منافع مادی است؛ عین آن که فردی شرکت واردات دارو یا نهاده های دامی داشته باشد و تصمیمی هم راستا با سود بیشتر خود اتخاذ کند و حال آن که مصلحت و منفعت عمومی چیزی دیگر است. گاه فردی فارغ از منافعشان مالی و مادی برای حفظ جایگاه مدیریتی یا شخصیت اجتماعی خود با  تصمیمی خوب مخالفت می کند و یا بر تصمیمی بد صحه می گذارد. شخصا مواردی را شاهد بودم که عزیزی می گوید اگر فلان کار بشود یا نشود آبروی من در حوزه انتخابیه می رود و جایگاهم تضعیف می گردد . فلان آدم را که رقیب من بوده است چرا می خواهند مثلا فرماندار بگذارند این در حالی است که به شایستگی او برای این پست معترف است و... این سخنان رهبری حکیم انقلاب ریشه در سیره علوی ع دارد آن ابر مرد بی همتا می گوید خوب می دانید که من برای حکومت شایسته ترینم اما مادامی که امور مسلمانان بر مدار خود باشد این ظلم در حق خودم را تحمل می کنم تا هم به فضل و اجر الهی برسم و هم از مکاره بازار کشمکش ها و رقابت شمایان بر جیفه پر زرق و برق دنیا بر حذر بمانم . ( نهج البلاغه / خ ۷۳ . ) وقت آن است که مکرر از خود بپرسیم چه شد که از قیصرها و کسراها، بنی امیه و بنی عباس، سلسله ها و سلاله های پادشاهی و استبدادی جز آثاری برای عبرت آموزی آیندگان نمانده است اما علی (ع) را که حقش را ربودند و برای محو نامش از هیچ و کم و زیادی دریغ نکردند هر روز پرآوازه تر، زنده تر می یابیم و سیره اش را برای عصر حاضر کاراتر در حیات فردی و اجتماعی انسان می بینیم. علی (ع) را دشمنانش هم با همه وجود می ستایند چنانکه عمرو عاص که آتش تمام ظلم های معاویه از گور او برمی خیزد در باره علی می گوید ؛ « شهد العدو بفضله والفضل ما شهد به الأعداء » . و یزید همان جانی بالفطره و صانع فاجعه بی مثل و مانند کربلا که لعنت هر دو سرا را برایش به ارمغان آورد در وصف امام المتقین چنین به اعتراف می نشیند که « کملیحة شهدت بها ضراتها والفضل ما شهدت به الضراء. او پری چهره ای را می ماند که هووها به وصف جمال و کمالش زبان گشوده اند و برتری و فضیلت واقعی جز چنین اعترافی نیست . آری به تعبیر شاعر: خوش تر آن باشد که سر دلبران گفته آید بر زبان دیگران امام العارفین فرزند ابو طالب (ع) به حق جمع اضداد است. او همان شجاع مرد نبرد های بدر و حنین و خیبر است که برای یتیمان در اوج مهربانی پدری می کند و مشک آب پیره زنی را بر دوش می کشد و به جای غضب آلودگی از نفرینش چهره بر آتش فروزان تنور عرضه می کند تا خدایش از این غفلت در حال محتاجان ببخشاید . سیره رفتاری حضرتش اوج قله مواسات با مردمان بود و در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نداشت. علی(ع) بر این باور است که حاکم نباید راضی شود که او را با اوصاف و القابی پر طمطراق بستایند و حال آن که در حوزه حاکمیتش هر چند در دور دستها چهره های تکیده  شکم های گرسنه و تن های برهنه باشد .  همچنان که خود فرموده: « موتوا قبل ان تموتوا » در دنیا شهیدانه زندگی کرد و پیوسته انتظار شهادت کشید .خبر یافتن از شهادت را نه موضع صبر بلکه موطن شکر می دانست و عاقبت به شمشیر جفا و جهل شقی ترین انسان ها به فوز عظیمی که با بشارت پیامبر ص سال ها انتظارش را می کشید نائل آمد . شهادتش اگر چه پایه های آسمان را لرزاند و ارکان هدایت را فرو ریخت اما راه و نام و سیره و مرامش را جاودانه کرد. علی(ع) چون به وجه الله پیوست چون وجه الهی پایدار و مانا شد و اینک باید بویژه ما مسوولان و متولیان امور در سطوح مختلف و بعد آحاد مردم از خود بپرسیم فارغ از اظهار علاقه و گفتار چقدر به علی ع شبیه هستیم و آیا کارنامه مان چنان است که در قیامت عظمی و آنگاه که اسرار نهان عیان شود با او که امام الانس و الجن است و قسیم النار و الجنه است محشور شویم ؟ خوش به حال آنانی که در این رابطه متاعی دارند. انتهای پیام/
منبع: فارس
شناسه خبر: 270313

مهمترین اخبار ایران و جهان: