نیوز سیتی!
06 مهر 1402 - 14:55

چرا حسن روحانی نمی‌خواهد رهبر آشوب‌های خیابانی باشد؟

روزنامه اصلاح‌طلب نوشت: تحت هر شرایطی صندوق رای راه‌حل نهایی است و باید شرایط را به سمت و سویی پیش ببریم که همه چیز از مسیر صندوق رای حل و فصل شود.

فارس پلاس؛ دیگر رسانه‌ها - مشرق نوشت: روزنامه‌های چهارشنبه پنجم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که طلسم شکنی والیبال ایران در کسب طلا، گفتگوی دولت و مجلس بر سر برنامه هفتم توسعه، بنگاهداری؛ غلط اضافه بانک‌ها و آخرین تحولات قفقاز در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده اند.

حسن روحانی، رئیس‌جمهور دولت‌های یازدهم و دوازدهم در جریان دیدارهای دوره‌ای خود با فعالان گروه‌ها و احزاب سیاسی، روز گذشته با اعضای کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران دیدار و گفت‌وگو کرد. حاشیه‌های این دیدار مورد توجه روزنامه‌های اصلاح‌طلب قرار گرفته است.

روزنامه شرق درباره دیدار روحانی با اعضای حزب کارگزاران سازندگی نوشته است:

روحانی با بیان اینکه کنار کشیدن در شرایط فعلی به نفع آینده کشور و نظام ما نیست، افزود: حتی اگر احساس کنیم توان و اثرگذاری حرف و کنش ما فقط ده درصد است، نباید از آن دریغ کنیم. نقد ما بی‌تاثیر نیست. نگوییم همه چیز در اختیار آن‌هاست، پس چه فرقی می‌کند ما حرف بزنیم یا نه؟ می‌بینید که وقتی یکی دو نقد در رسانه‌ها مطرح می‌شود، بازتاب دارد، با وجود اینکه به جای پاسخ، دست به تخریب و تهمت می‌زنند. روحانی در بخشی دیگر از سخنانش گفته است: اگر بدانیم فداکاری ما اثر مثبتی برای نظام دارد باید فداکاری کنیم؛ این فداکاری یا می‌تواند همین نقد کردن با وجود تخریب شدن باشد و یا مشارکت در انتخابات در شرایطی که با هجمه‌ها و فشارهای مختلف مواجه شویم. این کنشگری حتی اگر پرهزینه باشد از انفعال بهتر است.

روزنامه سازندگی نیز در یادداشتی به قلم محمدقوچانی درباره این دیدار می‌نویسد:

اگرچه کارگزاران نهاد انتخابات را اساس جمهوریت نظام می‌داند اما موج اعتراضات سال ۱۴۰۱ سبب شده است بدنه جامعه حتی در جبهه اصلاحات با تردید انتخابات بنگرند. اما با وجود به بن‌بست رسیدن راهکارهای دیگر به خصوص در خیابان هنوز اشتیاقی به انتخابات دیده نمی‌شود و همین سبب محافظه‌کاری اصلاح طلبان در سیاست ورزی شده است. تا جایی که در میانه دو راهبرد کاملاً متضاد مشارکت و تحریم گرفتار شده‌اند!

روزنامه آرمان ملی نیز با اشاره به دو گفتمان متضاد در جبهه اصلاحات روحانی را رهبر جناح رفورم‌گرا خوانده و در بیان تمایزش با هواداران آشوب نوشته است:

دو نوع نگاه نسبت به انتخابات مجلس دوازدهم وجود دارد که هرکدام مبنای یک تفکر هستند و تبعا نیز هوادارانی دارند. دیدگاه نخست از سوی اصلاح‌طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان میانه‌روها مطرح می‌شود که معتقدند تحت هر شرایطی صندوق رای راه‌حل نهایی است و باید شرایط را به سمت و سویی پیش ببریم که همه چیز از مسیر صندوق رای حل و فصل شود. ادوار انتخاباتی گذشته نیز حداقل نشانگر این بوده که این جریانات همواره در انتخابات حضور فعالی داشته‌اند؛ به جز ۲ دوره اخیر که البته در آنها حضور حداقلی داشتند.

در ادامه این گزارش آمده است:

این رویکرد معتقد است که روند قانونی حضور در انتخابات بسیار بهتر می‌تواند به حل مشکلات منتج شود. اما رویکرد دیگر نگاه تندروها، دلواپسان و جریان خالص‌ساز است که معتقد به حضور حداقلی مردم و انتخابات مدیریت شده است که بر پایه آن بتواند اهداف و منویات خویش را پیش ببرد. اساسا نیز نگاه و نظری به مشارکت گسترده ندارد و خود را مصدر تمامی امور و تصمیم‌گیر می‌داند. حال نکته اینجاست که اگر جامعه به سمت رویکرد نخست برود و به حضور در انتخابات رضایت دهد احتمال اصلاح وضعیت موجود وجود دارد؛ اما در غیر این صورت مطمئنا نگاه دوم انتخابات پیش‌رو را نیز از آن خود خواهد کرد و شرایط از حال فعلی نیز سخت‌تر خواهد شد.

روزنامه هم‌میهن نیز در یادداشتی با عنوان «براندازی و سیاست‌گریزی راه‌حل نیست» نوشته است:

بخشی از جوان‌های ما هم مانند ما که در جوانی ساده‌انگار بودیم، فکر می‌کنند براندازی راه‌حل است. البته این موضوع از سوی جوانان هم ناشی از تئوری خشم است، یعنی جامعه‌ای است که الان خشمگین است، جامعه‌ای که احساس محرومیت جدی می‌کند و بنابراین دچار خشم شده است؛ این خشم اگر فروکش کند جوان‌ها هم به این نتیجه خواهند رسید که براندازی راه‌حل نیست. یک راه دیگر هم سیاست‌گریزی است که انزوا، گوشه‌گیری و پناه بردن به سمت تصوف و عرفان و بی‌توجهی است.

در ادامه این یادداشت آمده است:

راه دیگر این است که به‌دنبال منافع فردی و شخصی بروند، انسان‌هایی که غیرت و هویت ملی دارند، این کار را جایز نمی‌بینند. یک راه دیگر در این مسیر همکاری با این آقایان است که البته این آقایان همکاری را نمی‌پسندند، به این معنی که دو سه دهه است بحث خودی و غیرخودی را مطرح کرده‌اند و این حلقه خودی‌شان روزبه‌روز تنگ‌تر می‌شود و طبیعتاً امکان همکاری در این دایره نیست. در این میان یک راه می‌ماند که راه گسترش قدرت بدنه جامعه از طریق مسالمت‌آمیز است که بخشی از آن از طریق انتخابات است اما بخش دیگر از طریق توسعه، تعمیق و نهادینه کردن نهادهای مدنی و گروه‌های اجتماعی مدنی و تقویت جامعه است که بخش مهمی به شمار می‌رود اما متاسفانه جامعه ما به این قسمت توجه ندارد و اساساً قدرت را فقط در مناصب رسمی می‌داند!

پشت پرده اخراج‌ها اغتشاشات است!

لایه‌های رادیکال جریان اصلاحات با بیان اینکه برنامه این جریان تلاش برای فعال سازی دانشگاه و دانشجویان برای ۶ ماه دوم سال بوده تاکید دارند اخراج اساتید به عنوان یک عامل شتاب دهنده کمک موثری از سوی دولت به برنامه های اصلاح طلبان بوده است.

روزنامه اعتماد در گفتگو با محسن برهانی همین خط تحلیلی را پیش برده و نوشته است:

یکی از مهم‌ترین ارکان هر جامعه‌ای، نهاد علم و دانش است؛ نهاد علم و دانش در ایران در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها ظهور و بروز پیدا می‌کند. یکی از ارکان اصلی این نهادها، استادان هستند که قرار است مفاهیم علم و دانش را منتقل کرده و فضای گفت‌وگو را در محیط‌های دانشگاهی و حوزوی و جامعه بپرورانند. اما حوزه‌ها و دانشگاه‌ها صرف نظر از داشتن نقش آکادمیک، دارای پایگاه اجتماعی هم هستند. یعنی علاوه بر اینکه یک استاد بایستی در کلاس‌های خود، سرفصل‌های مشخص و مباحث آکادمیک را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و مقاله و کتاب بنویسد و راهنما و مشاور رساله‌ها و پایان‌نامه‌ها شود، در جامعه نیز باید به وظیفه اجتماعی خود نسبت به مردم، حقوق شهروندی و مناسبات اجتماعی و نظام حکمرانی نیز نقش ایفا کند. نباید این تلقی ایجاد شود که استادان تنها باید در حوزه شغلی خودشان در حوزه و دانشگاه اظهارنظر نمایند بدون اینکه به امور اجتماعی بپردازند و از اظهارنظر نسبت به امور اجتماعی استنکاف کنند.

گفتنی است که رادیکال های اصلاح طلب همچنین از شدت و کیفیت اعتراضات به عنوان عاملی برای تغییر سیاست برخورد با آشوب سخن به میان آورده و تاکید دارند، استراتژی دولت در برابر اعتراض محتمل، فعلا کاربرد مشت آهنین است. اما امکان تغییر آن هست: فقط زمانی که حجم و کیفیت اعتراضات داخلی دانشگاه‌ها بیش از مقدار پیش‌بینی شده اش باشد!

پایان پیام/غ

منبع: فارس
شناسه خبر: 1518807

مهمترین اخبار ایران و جهان: