عموی شهید حادثه تروریستی: تمام روستا را بگردید جوانی به خوش اخلاقی علیرضا پیدا نمی کنید

بغض، گلویش را می فشرد و اجازه صحبت نمی دهد. گاهی صدایش آرام می شود و از لرزش صدا می فهمم که حین گفت و گو چشمانش خیس می شود.

خبرگزری فارس- بجستان؛ سحرگاه آخرین روز هفته، یازده مادر عزادار شدند. مادرانی که تا شب قبل از حادثه سیاه پوش حضرت مادر بودند و اکنون برای فراق فرزندشان اشک می ریزند.

ماجرا به سحرگاه ۲۳ آذرماه بر می گردد. هنوز دوساعتی از بامداد نمی گذرد که گروهکی تروریستی به مقر انتظامی راسک در استان سیستان و بلوچستان حمله و مردم ایران را عزادار می کند.  ۱۱ مادر عزادار می شوند .۱۱ خانواده به سوگ می نشینند و یک ملت را غمگین می کنند.

در این حادثه، نیروهای فراجا فدائیان کشور می شوند. آن ها خون می دهند تا خاک ندهند. در مقابل هم تعدادی از تروریست ها به هلاکت می رسند و یک نفر از تروریست‌ها دستگیر می شوند. در شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) به سراغ احمد اکبری، عموی شهید گروهبان یکم علیرضا اکبری از بجستان رفتیم.

کم کم باید به فکر ازدواج علیرضا می افتادیم

او  می گوید: شهید متولد ۱۳۷۸ و ۲۴ ساله بود. او دو برادر و یک خواهر دارد و پدر آن ها حدود ده سال پیش بر اثر تصادف فوت کرده است و علیرضا به عنوان پسر بزرگتر در حکم پدر خانواده بوده است.

علیرضا هنوز مجرد بود و به خاطر فراهم شدن شرایط کاری اش کم کم باید به فکر ازدواجش می افتادیم.

عموی شهید مدافع امنیت در سیستان و بلوچستان می گوید: علیرضا حدود ۴ سال پیش وارد مجموعه فراجا شد و دوسالی را در مشهد گذراند. او پس از مشهد به سیستان و بلوچستان رفت و حدود دوسالی را در این استان خدمت کرد.

او درباره اولین لحظه شهادت برادرزاده اش می گوید: اولین بار در مزرعه بودم و گوشی تلفنم آنتن نداشت. حین کار، چندباری از سپاه با من تماس گرفته بودند اما متوجه نشدم. بعضی کانال های فضای مجازی آن را اطلاع رسانی کرده بودند. من هم بعدا با یکی از نیروهای سپاه شهرستان تماس گرفتم و او خبر شهادت علیرضا را به من داد.

مادرش هنوز پیکر علیرضا را ندیده...

احمد اکبری ادامه می دهد: خانواده شهید هنوز در روستای مزار هستند. امروز پیکر علیرضا در سیستان و بلوجستان تشییع شد اما خانواده او در روستا هستند و فرزندشان را ندیده اند. ما هم مثل بقیه مردم از خبرها برنامه تشییع پیکر علیرضا را خوانده ایم. آن طور که گفته اند به زودی پیکر این شهید مدافع امنیت به بجستان می آید و خانواده منتظر می مانند تا فرزندشان را در بجستان ببینند.

عموی این شهید اهل بجستان می گوید: علیرضا بسیار بسیار خوش اخلاق بود و اگر از مردم روستای مزار هم بپرسید همگی از اخلاق و روی گشاده شهید یاد می کنند. اگر تمام روستای ما را بگردید جوان خوش اخلاقی مانند علیرضا پیدا نمی کنید. او بسیار خوش صحبت و خوش مشرب بود و از صحبت با او لذت می بردیم. این را همه اهالی روستا می گویند و همگی ما عزادار این مصیبت و دلتنگ او هستیم.

پایان پیام/