نیوز سیتی!
11 اردیبهشت 1401 - 12:54

همراه با مرزبانان روزه دار

اینجا حرف های گفتنی بسیار است. تا زمانی که کسی مرز را آنگونه که هست ندیده باشد، نمی تواند تصوری از دشواری های مرزبانی داشته باشد. مرزبانی و حراست از مرز هم کار هر کسی نیست. اراده ای می خواهد پولادین، باوری می خواهد از جنس حب الوطن من الایمان و شجاعتی می خواهد همچون شیران بیشه تا بتوانی در سرمای استخوان سوز و گرمای طاقت فرسا، مرد و مردانه بایستی و نگذاری تا ذره ای خاک به وطن تعرض شود و بیگانه ای ناشناخته پا به این سرزمین گذارد... به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، ساعت حدود یک عصر است و قرار است سفری کوتاه به مرزهای شمال شرقی و به طور مشخص، نقاط مرزی شهرستان تایباد داشته باشیم. راس ساعت، خودرو مرزبانی در محل قرار حاضر می شود و سفر به سمت مرز تایباد آغاز می شود. با وجود آن که شیشه خودروها به دلیل هوای سرد و بارانی که از شب گذشته مشهد را فراگرفته بالا است، اما نگاه ها و رفتار متفاوت سرنشینان دیگر خودروها به سرنشینان این خودرو مرزبانی متفاوت است. کم کم به خروجی مشهد می رسیم و سفر رسما آغاز می شود. با برآوردهای من، تقریبا ۲ ساعتی را قرار است در راه باشیم. با وجود این که سایر سرنشینان خودرو در حال گفت و گو هستند و گاه بلند هم صحبت می کنند، در میان راه گاهی خوابم می برد. بیدار می شوم و می بینم که هنوز راه باقی است. آیا این سفر به مرز و طی این مسیر نه چندان کوتاه واقعا این همه ارزش دارد؟ نمی خواهم از همان ابتدا قضاوت کنم و سعی می کنم با خویشتنداری، قضاوت در این باره را به پایان سفر موکول کنم. کم کم که به انتهای مسیر که نزدیک می شویم، سکوت در خودرو نیز بیشتر می شود. گویا این رسم مرزبانی است که در اطراف مرز، بیشتر گوش و چشم بود تا زبان؛ و باید سکوت کرد و چشم چرخاند تا چیزی از نگاه ها خارج نماند. از میدان خروجی تایباد، شرایط متفاوتی آغاز می شود. بنا به توصیه مرزبانان همراه، گوشی تلفن در وضعیت تنظیم دستی قرار می گیرد تا همجواری با شبکه تلفن کشور مجاور، هزینه اضافی رومنگ به دنبال نداشته باشد. ضمن این که باز توصیه می شود که از به کار گیری تلفن همراه هوشمند برای گفت وگو و مخصوصا عکاسی در مناطق تحت پوشش نظامی و در محل استقرار مرزبانان خودداری شود. امنیت و دقت کاملا برقرار است  به نخستین ایست و بازرسی قبل از منطقه دوغارون می رسیم. امنیت و دقت در کنترل خودروها کاملا برقرار است و البته رفتار مرزبانان نشان از رافت و در عین حال، اقتدار در برخورد با ورود هر گونه افراد و کالای غیرمجاز دارد. بازرسی ها بر اساس قاعده و قانون و با دقت انجام می گیرد تا جزئیاتی از دید ماموران مرزی مخفی نماند. کم کم معنا و مفهوم هویتی مرز بیشتر روشن می شود: آخرین نقطه ای که می بایست امنیت مطلق در آن برقرار بماند تا مردم شهرها و روستاها در اقصی نقاط یک کشور، خواب راحت و آسایش داشته باشند. در نزدیکی محل رسمی ورود و خروج مسافر و کالا در منطقه دوغارون، تعداد قابل توجهی کامیون و کانتینر ترانزیتی در کنار جاده توقف کرده اند و منتظر هستند تا نوبت خروج از مرز به آنها برسد. البته بنا به اظهارات مرزبانان، به دلیل تعداد زیاد کانتینرها، ضرورت انجام تشریفات گمرکی و نیز توافقات طرفین برای زمان و تعداد وسائط نقلیه ورودی و خروجی، ممکن است این کانتینرها گاه مدت زمان چند روز را منتظر بمانند تا نوبت خروج به آنها برسد. امنیت و دقت کاملا برقرار استامنیت و دقت کاملا برقرار استکنترل تردد در مبادی مجاز در ساعتی به مرز می رسیم که مهلت مجاز برای ورود و خروج از مرز، به پایان رسیده و مرز خلوت شده است. در کنار منطقه آزاد و گمرک دوغارون، پاسگاه مرزبانی قرار دارد. از روی بام و برجک نگهبانی، نقطه سفر مرزی و مرزبانان کشور همسایه قابل رویت هستند. مرزبانان پاسگاه، هر یک در محل مشخص شده و به دقت به کار خود مشغولند تا مبادا جنبنده ای بدون کنترل و نظارت آنها وارد و خارج شود. باد تندی در منطقه می وزد و باران شدیدی نیز می بارد. مرزبانان می گویند هنوز روز خوبی را برای حضور در مرز انتخاب کرده ایم و تازه شرایط سخت آن زمانی بیشتر معنی پیدا می کند که در این منطقه بیابانی، باد شدید منجر به گرد و خاکی می شود که حتی نفس کشیدن را هم دشوار می کند. وقتی فصل بهار در این منطقه این همه تغییرات آب و هوایی دارد، وای به حال زمستان... ترددهای مرزی باید از مبادی مجاز انجام شود و تمام مبادی فرعی و غیر مجاز، در کنترل نیروهای نظامی و انتظام مستقر در مرز است تا در چارچوب مقررات، حفاظت و حراست از مرزها به درستی انجام شود. کنترل تردد در مبادی مجازکنترل تردد در مبادی مجازبه سمت پاسگاه مرزی پس از عبور از ایست و بازرسی، در جاده ای فرعی به سمت پاسگاه های مرزی می رویم. در بخشی از مسیر، خودرو سنگین مرزبانی هم با همه شرایط مساعدی که دارد، روی جاده ای خاکی که به دلیل بارندگی گلی شده، سر می خورد و راننده مواظب است که از مسیر خارج نشود. در اطراف جاده، تدابیری در نظر گرفته شده تا کنترل آن به درستی انجام شود و تردد افراد غیرمجاز که از این پس «معارض مرزی» نام می گیرند، مشخص باشد. تازه ظاهرا این هنوز بخش خوب جاده است که خودرو قادر به تردد در آن است و به گفته مرزبانان، بخش هایی از منطقه مرزی هست که حتی امکان تردد خودرو نیز در آن وجود ندارد... در انتهای جاده گلی، وارد یکی از پاسگاه ها می شویم. قرار است چند ساعتی بمانیم و افطار را هم مهمان اهالی پاسگاه باشیم. اینجا در کنار مراعات مراتب نظامی، بیشتر رفاقت و انسانیت موج می زند. فرمانده و پرسنل کادر پاسگاه بیشتر مراقب سربازان هستند. رفاقتها بیشتر معنی پیدا می کند. می دانند تا مدت زمان زیادی باید در کنار هم باشند تا شب ها و روزها در برقراری امنیت بگذرد. کار هم شوخی بردار نیست. به سمت پاسگاه مرزیبه سمت پاسگاه مرزیتحمل سختی با انگیزه برقراری امنیت این که هر روز چشم باز کنی و همان آدمهای تکراری روز قبل را ببینی و اطرافت بیابان باشد و بیابان و تو هم موظف باشی در این بیابان و در شرایط سخت بمانی، شاید در ابتدا قابل توجیه نباشد. اما بعضی از کارها به سختی آن می ارزد. این که بدانی در پس این سختی، آرامش و آسایش قرار است برای خانواده تو برقرار باشد، به کار مفهوم و انگیزه می دهد. وگرنه واقعا این شرایط سخت، مناسب زندگی روزمره نیست. اینجا دیگر اینترنت و موبایل معنی ندارد و اگر به فرض هوس کنی در دل گرمای سخت یا سرمای استخوان سوز، فلان خوردنی یا نوشیدنی را، باید منتظر بمانی تا نوبت مرخصی برسد و از این منطقه خارج شوی.  از پخت نان تا غذا و همه کارهای روزمره در پاسگاه انجام می شود. بوی نان تازه و غذایی که برای افطار در حال طبخ است، پس از پیمودن مسیری طولانی، گرسنگی را بیشتر می کند... تحمل سختی با انگیزه برقراری امنیتتحمل سختی با انگیزه برقراری امنیتمرزبان مظلوم مرزبان مظلوممرزبان مظلومپاسگاه ها از امکاناتی نظیر گازکشی هم محروم مانده اند. به یاد می آورم فردی را که برای روستایی با حدود ۱۰ خانوار، نامه نگاری ها کرده بودند در اعتراض به این که چرا گاز شهری با روستا نمی رسد. اما در این نقطه پایان ایران، مرزبانان بدون ادعا و با کمترین امکانات رفاهی، به حراست از مرز مشغول هستند. باز به یاد می آورم آن جمله رهبر انقلاب اسلامی را که مرزبانان و شهدای مرزبانی مظلوم هستند... با وجود آن که نزدیک افطار است، اما همه همچنان لباس رزم بر تن دارند. در همین گیر و دار هم گروهی از مرزبانان آماده خروج از پاسگاه می شوند. جیره افطار و سحر را تحویل می گیرند و پس از بدرقه فرمانده که با قرآنی بر دست جلو در پاسگاه ایستاده، راهی محل استقرار خارج از پاسگاه یا به اصطلاح خودشان «کمین» می شوند و گروهی دیگر هم از کمین برمی گردند... باد سردی که در بیرون پاسگاه می وزد، وادارم می کند که دوباره به پاسگاه بازگردم. در این که خودم ببتوانم مدتی را اینگونه زندگی کنم، تردید دارم... افطاری با طعم آماده باش زمان افطار است. مرزبانان آنچه را که برای افطار مهیا کرده اند، در طبق اخلاص می گذارند و ما را هم به اجبا در صدر سفره می نشانند. با گپ و گفت دوستانه در زمان افطار، به گونه ای رفتار می کنند که احساس غربت نکنیم. رسم جوانمردی را به جا می آورند این دلیرمردان. اما همچنان که افطار می کنند هم اسلحه در کنار و لباس رزم بر تن دارند تا همچنان آماده باشند در حراست از مرزها... پس از افطار، فرمانده از محرومیت ها و مظلومیت های مرزبانان می گوید. برخی از محرومیت هایی که نوشتنی نیستند و البته باید آویزه گوش مسئولان باشند. به مظلومیت که می رسد، باز جمله رهبر انقلاب را در مظلومیت مرزبانان یادآور می شود. گویا این جمله، آبی است بر آتش همه سختی هایی که در دفاع از مرزها به جان خریده اند... افطاری با طعم آماده باشافطاری با طعم آماده باشپس از گپ و گفتی کوتاه با فرمانده و مرزبانان، پاسگاه را ترک می کنیم. نه از این جهت که نخواهیم در کنار مرزبانان بمانیم. بلکه از این جهت که طولانی شدن اقامت ما، خللی در برنامه های شبانه مرزداران در کنترل مرزها وارد نکند. به همان گرمی استقبال، ما را بدرقه می کنند و البته می خواهند صدای مرزبانان باشیم. بازگشت خودرو مرزبانی روی جاده لیز سر می خورد و به سمت تایباد بازمیگردیم. در همین زمان که ما راهی هستیم برای حضور در اقامتگاه شبانه مهمانسرا، جوانانی از دل همین خاک و از خانواده های همین سرزمین، در سرمای سخت شبانه و زیر باران، همچنان به حراست از مرز مشغولند. مرزبانانی که اگر نبودند، همواره می بایست منتظر تهدید جدی بودیم که اینگونه نیست. آنها هستند تا سایر مردم در راحت و آسایش باشند. بازگشتبازگشتاینجا حرف های گفتنی بسیار است. تا زمانی که کسی مرز را آنگونه که هست ندیده باشد، نمی تواند تصوری از دشواری های مرزبانی داشته باشد. مرزبانی و حراست از مرز هم کار هر کسی نیست. اراده ای می خواهد پولادین، باوری می خواهد از جنس حب الوطن من الایمان و شجاعتی می خواهد همچون شیران بیشه تا بتوانی در سرمای استخوان سوز و گرمای طاقت فرسا، مرد و مردانه بایستی و نگذاری تا ذره ای خاک به وطن تعرض شود و بیگانه ای ناشناخته پا به این سرزمین گذارد... انتهای پیام/ ۷۰۰۷۹
منبع: فارس
شناسه خبر: 291696

مهمترین اخبار ایران و جهان: