نیوز سیتی!
02 آبان 1401 - 01:01

فارس من | حجاب چطور در عمق جان نسل جوان می‌نشیند؟/ از سلامت معنوی کودکانمان غافل نشویم

چقدر پدر و مادرهای امروز ما در کنار این که تلاش دارند فرزندی موفق به لحاظ تحصیلی و شغلی تربیت کنند، باورهای خدا محوری را هم برای تربیت فرزندانشان مدنظر قرار می دهند؟ امروزه تفکرات اومانیستیِ دنیای مدرن، آینده ای جلوی پای نسل جوان گذاشته که بیشترین آسیب را به او می زند، حتی اگر در ظاهر موفق باشد . این گفت وگو با سیده زهرا موسوی ، مشاور مذهبی خانواده را درباره حجاب، راه های درونی سازی آن در خانواده و زیان های حذف سلامت معنوی در جامعه را بخوانید. گروه زندگی ـ زهره سعیدی:  تکنولوژی های امروزی در سراسر دنیا باعث شده تا تفکرات اومانیستی غرب بیش از هر زمان دیگری فرهنگ و دین دینمداران خصوصا مسلمانان را هدف قرار دهد، به طوریکه نسل‌های جدید شکاف زیادی بین خود و والدینشان می بینند و خیلی مسائل را به خاطر عدم شفافیت و آموزش درست، زیرسوال می‌برند.  خیلی از جوانان و نوجوانان امروز که شاید فکر کنیم به لحاظ فکری دچار انحراف شده اند با یک بصیرت افزایی صحیح در عرصه حجاب و عفاف و دین مداری به مسیر صحیح باز می‌گردند. اخیرا کاربران زیادی از فارس من خبرگزاری فارس درخواست رسیدگی خبرنگاران و روشنگری شان در زمینه حجاب داده اند مثلا یکی از همین کاربران پویشی با عنوان «علت بدحجابی در جامعه توسط رسانه‌ها تبیین و کارشناسی شود» ثبت کرده و در آن از رسانه ها خواستار توجه به این موضوع در زمینه حجاب و شفاف سازی آن برای نوجوانان و جوانان را داشته است. گروه زندگی ـگروه زندگی ـزهره سعیدی:زهره سعیدی:شفافیتعلتبدحجابیدر این رابطه سیده زهرا موسوی، فعال فرهنگی و مشاور مذهبی خانواده مباحثی را با خبرگزاری فارس در میان گذاشته که مشروح آن را می خوانیم: خانوادهآن راسیده زهرا موسوی مشاور مذهبی خانواده *خانم موسوی در ارتباط با مبحث حجاب در جامعه و توجه بدان ، در گام نخست نیاز به چه زیرساخت هایی داریم تا بتوانیم به وضعیت مطلوب برسیم؟ با توجه به اینکه ضدانقلاب در سال اخیر تلاش می کند تا از همین حربه شکاف به وجود آمده بین نسل های  مختلف استفاده کرده و در داخل خانواده ها  نفوذ کند. *خانم موسوی در ارتباط با مبحث حجاب در جامعه و توجه بدان ، در گام نخست نیاز به چه زیرساخت هایی داریم تا بتوانیم به وضعیت مطلوب برسیم؟ با توجه به اینکه ضدانقلاب در سال اخیر تلاش می کند تا از همین حربه شکاف به وجود آمده بین نسل های  مختلف استفاده کرده و در داخل خانواده ها  نفوذ کند.*خانم موسوی در ارتباط با مبحث حجاب در جامعه و توجه بدان ، در گام نخست نیاز به چه زیرساخت هایی داریم تا بتوانیم به وضعیت مطلوب برسیم؟ با توجه به اینکه ضدانقلاب در سال اخیر تلاش می کند تا از همین حربه شکاف به وجود آمده بین نسل های  مختلف استفاده کرده و در داخل خانواده ها  نفوذ کند.در بحث حجاب از دو شاخه باید جامعه را مورد بررسی قرار دهیم، نخست حجاب به عنوان یک قانون در جامعه اسلامی ایران و دوم حجاب یکی از شاخصه‌های مهم سلامت معنوی، اعتقادی و ریشه دار در جامعه مسلمانان که هر دو این دو جنبه ها به دو عامل بسیار مهم مرتبط می شود: یکی تربیت فرزند تا هفت سالگی و دوم تربیت فرزند از هفت سالگی تا پایان عمر. براساس این شاخه هایی که مطرح شد، ما با دو قشر مهم سروکار داریم: یکی مادران و دوم متصدیان و اولیای آموزش و پرورش کشور در مدارس که به طور ریشه ای وقتی نگاه می کنیم، می بینیم که هر دو این گروه ها نسبت به سلامت معنوی نسل جوان آن اندازه که لازم بوده اطلاعات کافی و بصیرت نداشته و توجیه نبودند. *در این زمینه شفاف تر توضیح می دهید، نسل های قبلی ما همان هایی هستند که انقلاب کردند برای اینکه حجاب داشته باشند، حال چطور می‌شود که خودشان نمی توانند نسل محکمی به لحاظ معتقد بودن به حجاب تربیت کنند... *در این زمینه شفاف تر توضیح می دهید، نسل های قبلی ما همان هایی هستند که انقلاب کردند برای اینکه حجاب داشته باشند، حال چطور می‌شود که خودشان نمی توانند نسل محکمی به لحاظ معتقد بودن به حجاب تربیت کنند...*در این زمینه شفاف تر توضیح می دهید، نسل های قبلی ما همان هایی هستند که انقلاب کردند برای اینکه حجاب داشته باشند، حال چطور می‌شود که خودشان نمی توانند نسل محکمی به لحاظ معتقد بودن به حجاب تربیت کنند...بله همینطور است منتها اکثر پدر و مادرهای ما و اولیای مدارس در دهه های اخیر تنها تمرکزشان را روی چند نکته گذاشتند و آن هم این بود که بچه هایشان در مدرسه نمره بیست بگیرند، بهترین دانشگاه قبول شوند، بهترین کلاس ها را بروند و اساتید خوبی داشته باشند و در نهایت انسانی موفق به لحاظ علمی ، اجتماعی، مالی با موقعیت اجتماعی خوب تربیت کنند. خوبیبه هرحال همه اینها چیز بد نیست منتها یک نقص دارد و آن هم نقص سلامت معنوی است . تحقیقات نشان می دهد برخی از افراد موفق در رشته های پزشکی، مهندسی و دیگر رشته ها در زندگی های شخصی خود دچار سرخوردگی، پوچی، بیهودگی و حتی با تفکر خودکشی می شوند، اینها همان هایی اند که وقتی بزرگ می شوند در ازدواج هایشان هم ناموفق اند و نسبت به زندگی نگاه خوبی ندارند. البته همه این هم ربطی به مذهبی بودن یا نبودن ندارد، خیلی از آدم های به ظاهر مذهبی هم دچار این مسائل می شوند و ممکن است به پوچی برسند منتها آدم های مذهبی کمتر دچار این مسائل می شوند چون در کنار سلامت جسم و جان به سلامت معنوی هم توجه می کنند و چه بسا سلامت معنوی مادر سلامت های دیگر است. امروزه خیلی از کشورهای اروپایی  و  آمریکا مراکز درمانی شان به سمت سلامت معنوی بردند چون خودشان فهمیده اند که برای درمان بسیاری از بیماری های جسمی و روانی باید به معنویت پناه ببرند. ازدواج*پس چطور می شود جامعه ما با آن شعارهای زیبای ابتدای انقلاب و علاقه ای که مردم به داشتن حجاب نشان دادند، امروز دچار این خلاءها و شکاف ها می شود. *پس چطور می شود جامعه ما با آن شعارهای زیبای ابتدای انقلاب و علاقه ای که مردم به داشتن حجاب نشان دادند، امروز دچار این خلاءها و شکاف ها می شود.مسائل خیلی پیچیده شده است که نیاز به شناخت درست، آگاهی و مطالعه دارد . سالهاست که اندیشمندان ما روی این مسائل تمرکز نکرده اند که بررسی کنند چه تبعاتی دارد والدینی که اهمیت می دهند فرزندشان به چه  مدرسه ای برود و چه تحصیلاتی داشته باشد و انواع توانمندی های جسمی و علمی را کسب کند اما به سلامت معنوی آنها بی توجه می شوند؟ قطعا مراکز آموزشی ما هم مطالبه ای در  این زمینه نداشته اند! وگرنه مادر و پدر برای ثبت نام فرزندشان  از مسائل مذهبی مدرسه  هم می پرسیدند، در طول سال جلسه با اولیا در این زمینه ها گذاشته می شد تا روح فرزندان هم پرورش پیدا کند. چقدر از پدر و مادرهای ما امروز به این فکر می کنند فرزندی که بزرگ کرده اند و در آینده به قول خودشان می خواهد چه کاره شود، باورهای خدامحور دارد یا اومانیستی تربیت شده است؟ تفکرات اومانیستی و به اصطلاح مدرن امروز آینده ای را جلوی پای نسل جوان ما می گذارد که او را به انحطاط می کشد، در حالیکه اگر مراقبت از این جوان امروز صورت می گرفت، شاید کارش به اینجا کشیده نمی‌شد. *برای پدر و مادرهایی که هنوز هم می توانند مسیری بروند که بچه هایشان سلامت معنوی داشته باشند ، چه چیزی می توان گفت، مدارس چطور می توانند در این زمینه شروع به کار کنند ، فرضمان این باشد که از همین الان می خواهیم گام هایی برای رشد دادن یک نهال برداریم و آن را تبدیل به درختی تنومند و سلامت کنیم. *برای پدر و مادرهایی که هنوز هم می توانند مسیری بروند که بچه هایشان سلامت معنوی داشته باشند ، چه چیزی می توان گفت، مدارس چطور می توانند در این زمینه شروع به کار کنند ، فرضمان این باشد که از همین الان می خواهیم گام هایی برای رشد دادن یک نهال برداریم و آن را تبدیل به درختی تنومند و سلامت کنیم.*برای پدر و مادرهایی که هنوز هم می توانند مسیری بروند که بچه هایشان سلامت معنوی داشته باشند ، چه چیزی می توان گفت، مدارس چطور می توانند در این زمینه شروع به کار کنند ، فرضمان این باشد که از همین الان می خواهیم گام هایی برای رشد دادن یک نهال برداریم و آن را تبدیل به درختی تنومند و سلامت کنیم.این دو قشری که مطرح کردم یعنی والدین و متصدیان آموزش و پرورش در مدرسه ابتدا خودشان باید در مسیر معنوی حرکت کنند.  ما شاهد پدر و مادرهایی امروز هستیم که خودشان هیچ بصیریتی نسبت به مسائل مذهبی ندارند پس نمی توانند الگوی خوبی هم برای بچه هایشان باشند . در ادامه فرزندشان را به مدرسه می فرستند و به باور خودشان خلاءهای وجودی این بچه تنها با علم پر می شود و علم تنها معیار و ملاک قرار می گیرد، اما در نهایت یک فرزندی را در سال های بعد می بینیم که بدون معنویت رشد کرده و سلامت معنوی ، جسمی و روانی اش در خطر است. نکته دیگر بحث قانون مداری است. با توجه به اینکه ما در زمینه حجاب قانون الهی داریم، رعایت این قانون مداری را باید از خانه هایمان شروع کنیم یعنی مثلا اینکه شما در ساعت یازده شب نباید صدای تلویزیون را بالا ببرید چون همسایه ها دچار اذیت می شوند و خودتان هم دیر می خوابید، پس این قانون سر یک ساعتی خوابیدن را در خانه ها پیاده می کنیم، به تدریج قوانین اجتماعی چون راهنمایی و رانندگی را هم بچه ها مثل احترام گذاشتن به قوانین منزل و پدر و مادر رعایت می کنند. وقتی به مدرسه می روند، یک سری قوانین هم آنجا وجود دارد، حال چطور باید انتظار داشته باشیم یک جامعه اسلامی بدون قانون باشد، درحالیکه از خانه برای بچه ها قانون تنظیم می کنید؟ تلویزیونالان آمارهایی وجود دارد که خیلی مدارس مثل مدارس غیرانتفاعی ، دانش آموز محور شده اند یعنی قوانینی در مدرسه وجود ندارد یک دانش آموز خودش می تواند معلمش را تغییر دهد یا خیلی سیستم ها را به شرایط خودش متفاوت کند.حال در مدرسه دانش آموز محوری و در خانه فرزندمحوری می شود و دیگر به این بچه نمی توان قانونی آموزش داد و گفت که محوریت همه چیز باید خدا باشد ، این شناخت در خانه ها ایجاد نمی شود. درحالیکه اگر در تمام منازل، خدا محوری و شناخت خداوند حاکم باشد، فرزندمحوری و دانش آموز محوری دیگر معنایی ندارد، همه چیز در مسیر رسیدن به کمال تنظیم می شود، آن هم کمال قرب الهی. اینجا باز برمی‌گردیم به قانون مندی و قانون مداری ، بچه ای که در منزل و مدرسه قانون مدار تربیت می‌شود زیر بار قوانین مدنی و دینی نیز می رود و حجاب را به عنوان یک فرمان الهی و قانون الهی می پذیرد چطور ما پنج نوبت در شبانه روز با حجاب کامل در برابر خداوند می ایستیم و نماز می خوانیم اما انتظار داریم در جامعه مان حجاب حاکم نباشد؟خداوند مفهوم حجاب را در آیات متعدد در قرآن کریم تبیین کرده  اما چون ما فرامین الهی را با شبهات فراوان در فضای مجازی می شنویم و می بینیم، دیگر برای خواندن اصلش رجوع نمی کنیم و دچار این مسائل می شویم که مادر می گوید هر کار می‌کند، مقوله حجاب در سر فرزندش فرو نمی رود! می گوید*پس وظیفه نهادهای مختلف مرتبط با امر حجاب در جامعه چیست ؟ آیا آنها خوب عمل می کنند؟ *پس وظیفه نهادهای مختلف مرتبط با امر حجاب در جامعه چیست ؟ آیا آنها خوب عمل می کنند؟*پس وظیفه نهادهای مختلف مرتبط با امر حجاب در جامعه چیست ؟ آیا آنها خوب عمل می کنند؟خیر اینطور نیست ، نهادهای ذی صلاح در این زمینه در جامعه خوب ورود نکرده اند، جز صحبت کردن که همیشه حرف زدن کارساز نیست . ما امروز با معضلی دست به گریبان شده ایم در زمینه حجاب و راهکارمان هم رهایی از این وضع ، روشنگری در خانه و مدرسه با کمک دبیران و والدین و سپس ورود صحیح نهادها است. باید بتوانیم خطرات عدم شناخت باورهای دینی را در جامعه درست تبیین کنیم. *امروز در جامعه از سوی خیلی از نوجوان ها و جوان ها مطرح می شود که چطور باید ما الگوی 1400 سال پیش حضرت زهرا (س) را پیاده کنیم درحالیکه همه چیز با آن دوره تفاوت کرده است... *امروز در جامعه از سوی خیلی از نوجوان ها و جوان ها مطرح می شود که چطور باید ما الگوی 1400 سال پیش حضرت زهرا (س) را پیاده کنیم درحالیکه همه چیز با آن دوره تفاوت کرده است...*امروز در جامعه از سوی خیلی از نوجوان ها و جوان ها مطرح می شود که چطور باید ما الگوی 1400 سال پیش حضرت زهرا (س) را پیاده کنیم درحالیکه همه چیز با آن دوره تفاوت کرده است...نوجوانمسئله الگوسازی برای فرزندان خیلی مهم است. درست است که بهترین الگو خود فاطمه زهرا(س) بانوی دو عالم است منتها جامعه امروز باید الگوهای واقعی و قابل لمس هم به فرزندان ارائه دهد که در بهترین نوع اولین الگوی هر دختری، مادرش است. پس از مادر، معلمان  مدارس هستند که متآسفانه عموما این الگوها مناسب نیستند البته روی سخنم با کسانی است که دچار مشکلاتی در  زمینه رابطه مادر فرزندی و رعایت حجاب شده اند. باید این را توجه کنیم که تربیت، آموزش و بصیرت افزایی از نهاد خانواده شروع می شود ، ابتدا این مادر باید مسائل تربیتی را خودش رعایت کند تا بتواند یک الگوی مناسب برای فرزندش باشد. حال مادر می‌گوید که من خودم رعایت می‌کنم این بچه در اجتماع رفت و آمد می‌کند و هزار چیز می بیند، این حرف درست است اما شما پایه را درست بگذار، بچه بصیرت افزایی در وجودش ایجاد می شود و می تواند انتخاب درست کند. انتخاب درستعلاوه بر این در زمینه دختران جوان، ارتباط صمیمانه و صحیح بین پدر و دختر هم خیلی موثر است. اگر دختران ما در منزل احساس امنیت کافی کرده و روابط دوستانه خوبی با  پدرانشان به عنوان اولین عشق جنس مخالف کسب کنند، همین پدر می تواند مفاهیم الهی  و معنوی را برای فرزندش تبیین کند و قطعا پذیرش این مسائل خیلی بهتر از امور دستوری می شود. پس باز تأکید می‌کنم که مادر الگوی دخترش  به لحاظ رعایت حجاب، رفتار و منش الهی، کسب اطلاعات علمی و مطالعاتی در زمینه دینی و رفع مشکلات روحی و جسمی او است. اما از سوی دیگر هم پدر اثرات مفیدی در زمینه انتخاب گزینه ها و پارامترهای سلامت معنوی در ارتباط خواسته های فرزندش می‌تواند داشته باشد. *در ارتباط با عواقب و توضیح ریشه های بدحجابی و بی حجابی در جامعه باید روشنگری شود، این را بیشتر برایمان توضیح دهید چه چیزهایی هست که باید شفاف شود. *در ارتباط با عواقب و توضیح ریشه های بدحجابی و بی حجابی در جامعه باید روشنگری شود، این را بیشتر برایمان توضیح دهید چه چیزهایی هست که باید شفاف شود.*در ارتباط با عواقب و توضیح ریشه های بدحجابی و بی حجابی در جامعه باید روشنگری شود، این را بیشتر برایمان توضیح دهید چه چیزهایی هست که باید شفاف شود.خیلی از خانواده های ما اعم از والدین تا اولیای مدرسه بدون اینکه خودشان متوجه شوند دچار ضعف خداشناسی و خدا باوری هستند و در مسیر جامه لیبرال و سکولار حرکت می‌کنند چرا که تفکرات اومانیستی و خودمحوری را آموزش می دهند. این خانواده ها ممکن است حتی فرزندان سلامتی به لحاظ پارامترهای معنوی به جامعه تحویل دهند که نماز و روزه شان را هم به جا می آورند اما این گزینه ها کامل نیست. مثل کسی که مرتب ویتامین می خورد اما در کنارش خوراکی های غیرمفید  نیز مصرف می کند، در نتیجه آن ویتامین ها هم اثری روی او نمی گذارد. چه بسا نمازخوان هایی که دم از شریعت اسلام می زنند اما مشکلات زیادی دارند و رفتارهار غیرانسانی از آنها می بینیم برای درک این امر باید از تفکرات لیبرالی که خیلی خزنده وارد زندگی ما شده فاصله بگیریم و خداباوری را تقویت کنیم. همه کارهایمان برای رضایت خدا، عشق به او و لذت بردن از ارتباط با او باشد. الگوهای صحیح را به بچه هایمان معرفی کنیم و خودمان بهترین الگو برای آنها باشیم. فرزندانمان را تنها برای درس خواندن تربیت نکنیم، مجموعه رفتارهای آنها را با تعادل و مناسب تنظیم کنیم . یعنی بچه ای داشته باشیم که هم با حجاب باشد هم دروغ نگوید، هم تهمت نزند و هم معتقد و منظم باشد. تا زمانی این مسائل را رعایت نکنیم و از جامعه هم مطالبه نداشته بشیم، سلامت معنوی فرزندانمان تأمین نمی شود. والدین ابتدا باید خودشان آموزش دیده باشند و بدانند شاخصه ها و گزینه های مناسب رشد معنویت در بچه ها چیست، خطرات عدم سلامت روانی را بدانند و این را آموزش دهند که دختران جوانشان چرا باید حجاب رعایت کنند و چرا  پسران جوان باید چشم هایشان را حفظ کنند. آن زمان می توانیم انتظار داشته باشیم که جامعه به سمت سلامت و انسان سازی معنوی اسلامی پیش می رود. *برای اینکه بچه هایمان  حجاب عادتی نداشته باشند  و بدان عشق بورزند چه کار می توان انجام داد؟ *برای اینکه بچه هایمان  حجاب عادتی نداشته باشند  و بدان عشق بورزند چه کار می توان انجام داد؟*برای اینکه بچه هایمان  حجاب عادتی نداشته باشند  و بدان عشق بورزند چه کار می توان انجام داد؟ببینید در هر  حال حجاب یک قانون است ، قانون حجاب برای رضایتمندی  خداوند اجرا می شود اما باز هم نباید دستوری و عادتی باشد. حجابی که عادتی و بدون عشق و علاقه رعایت شود، نمی تواند یک اصل شود و لذت ایجاد کند،  حتی خیلی جاها کما اینکه می بینیم، کنار گذاشته می شود و یا تبدیل به بدحجابی یا حتی بی حجابی می شود. ما اولا باید حجاب را به اشخاص گره نزنیم، الگوها را از شخصیت های اصلی بگیریم  و دوما حجاب را به عنوان یک دستور الهی برای خدا و نسل جوان تبیین کنیم . نسل امروز ما نیاز به عقلانیت و الگوسازی صحیح دارد، وگرنه با فشار و تذکر کاری از پیش نمی بریم.  زمانی که جامعه به سمت و سوی بی حجابی می رود، خود به خود کسانی که با حجاب هستند در محرومیت و انزوا قرار می‌گیرند و ما باید از نهادهای فرهنگی، اجتماعی ، آموزشی و پرورشی در این زمینه شروع به کار کنند تا این شرایط در جامعه تصحیح شود. حتی مکان های خاصی برای بانوان چادری داشته باشیم تا به لحاظ اسایش و آرامش در رفاه باشند مثل پارک‌ها، مراکز تحصیلی یا فرهنگی که در این زمینه کم کاری کرده ایم. *نکته پایانی؟ *نکته پایانی؟*نکته پایانی؟در نهایت برای اینکه این زیرساخت ها فراهم شود، از رفتارهای کلیشه ای فاصله بگیریم و به شناخت و آگاهی درست برسیم باید همان نتایج زیان بار نداشتن سلامت معنوی را در مدارس و در خانه ها گوشزد کنیم روزهای اول شاید سخت باشد اما شدنی است حتی در سخنرانی های اولیا و مربیان در مدارس می‌توان مطرح کرد و ارتباط قوی بین والدین و مدرسه در این زمینه ایجاد کرد تا خانواده ها همراه مدارس شوند . این مطالبه گری ها از سوی والدین و معلمان باید صورت بگیرد تا بچه ها تک بعدی بار نیایند و از سلامت روان و سلامت معنوی برخوردار شوند. مطالبه گریمعلمانپایان پیام/
منبع: فارس
شناسه خبر: 798622

مهمترین اخبار ایران و جهان: