نیوز سیتی!
17 شهریور 1402 - 14:49

مؤلفه‌هایی که پهلوی را به سمت کشتار در 17 شهریور سوق داد

رئیس سرویس اطلاعاتی فرانسه در ازای دریافت حقوق ماهانه ۵۰ هزار دلار از رژیم شاه و سفرای انگلیس و آمریکا و البته دستگاه‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به واسطه منافع خود، همه و همه سعی داشتند تحرکات انقلابی در ایران را متوقف کنند. با این حال، نوعِ کنشگری آنها در خوانشِ تحولاتی نظیر قیام ۱۷ شهریورماه به قدری ضعیف بود که عملا روند پیروزی انقلاب اسلامی را تسریع کرد.

 

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها - همزمان با فرا رسیدنِ ۱۷ شهریور ماه و سالروز قیام مردم کشورمان در این روز علیه رژیم شاه در سال ۱۳۵۷ و کشتار این رژیم در میدان ژاله تهران علیه مردمِ بی دفاع، بحث و مناظرات مختلفی در مورد ابعاد این تحول و رویداد تاریخی، و نقش آن در تسریع روند پیروزی انقلاب اسلامی انجام می‌شود. در این چهارچوب، مسائل و مؤلفه‌های مختلفی که در نهایت به وقوع حادثه ۱۷ شهریور(جمعه سیاه) ختم شدند، چه از حیث داخلی و چه مؤلفه‌های خارجی، مورد توجه و ارزیابی قرار می‌گیرند. موضوعاتی که هنوز هم در قالب آنها و پس از گذشتِ سال‌ها، مسائلی جدید از قابلیتِ طرح شدن برخوردارند و به ویژه با توجه به خاطرات و اسناد تازه منتشر شده با محوریت این رویداد تاریخی می‌توان زوایای جدید و البته پنهانی از این فاجعه را هدفِ واکاوی قرار داد و به افکار عمومی عرضه کرد. 

قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ معاصر کشورمان، در گفت و گو با الف به بازخوانی واقعه تاریخی ۱۷ شهریور پرداخته است. 

وی در توضیح مؤلفه‌های اساسی و اصلی که رژیم شاه و تصمیم سازانِ اصلی آن را به سمت رقم زدنِ فاجعه کشتارِ ۱۷ شهریور ماه سوق داد، گفت: «روند پیروزی انقلاب اسلامی از ابتدای سال ۱۳۵۶ آغاز و به طور خاص با شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی در اول آبان این سال تشدید شد. در ابتدا رژیم شاه احساس می‌کرد که می‌تواند روند وقوع انقلاب در ایران را کنترل کند با این حال تحولات بعدی و چهلم هایی که پدید آمد، به ویژه در سال ۱۳۵۷ و در قالب قیام های قم و تبریز، عملا نمودهایی از یک حرکتِ عظیم بودند که این احساس را در رژیم شاه ایجاد کردند که روندِ تحولات انقلابی در حال گسترش است». 

وی افزود: «در این چهارچوب، رژیم شاه با تغییر نخست وزیر و رئیس ساواک به دنبال ایجاد برخی اصلاحات ظاهری بود تا شاید بتواند جامعه را فریب دهد و روند انقلاب و تحولات انقلابی را معکوس سازد. در این میان، ناکارآمدی دولت جمشید آموزگار باعث برکناری وی شد و به جای او شریف امامی به عنوان نخست وزیر جدید و در قالب تشکیل دولتِ آشتی ملی سر کار آمد. وی استاد اعظم لُژ فراماسونری و دارای سوابق گسترده ای در مدیریت کشور بود. او با شعارِ ایجاد آشتی ملی و با در پیش گرفتن اقداماتی نظیر تعطیل کردن کازینوها و مراکز فساد روی کار آمد، با این حال روندِ تحولات انقلابی در مملکت بسیار گسترده تر و وسیع تر شد و رژیم شاه احساس کرد که کنترل شرایط بسیار سخت است». 

این کارشناس تاریخ معاصر کشورمان تصریح کرد: «در این شرایط، یک واقعه مهمی رخ داد و آن برگزاری نماز عید فطر در قیطریه بود. در این نماز جمعیتی میلیونی شرکت کردند(در بیابان های قیطریه که هنوز شرایط فعلی را نداشت) و بعد از نماز مردم با شعار دادن، به سمت جنوب شهر حرکت کردند. آن سیل جمعیت، رژیم شاه را به وحشت انداخت و عملا این باور را در آن ایجاد کرد که این حرکت یک رفراندومِ تمام عیار علیه رژیم شاه از سوی مردم ایران است و آن ها با این اقدامِ خود این رژیم را رد کرده و نامشروع می دانند».

وی گفت: «در این چهارچوب شهید مفتح و شهید بهشتی به مردم تاکید داشتند که هیچگونه درگیری از سوی آن ها ایجاد نشود و مضافا مقادیرِ زیادی گل تهیه شد تا در مسیر، به نیروهای نظامی داده شود. مردم در این چهارچوب شعار می دادند که ما گل می دهیم و چرا ارتش باید به مردم گلوله دهد و به آن ها شلیک کند». 

قاسم تبریزی خاطرشان کرد: «روز بعد یعنی 16 شهریور حرکت بعدی شروع شد و بر اساس اسناد ساواک بیش از 45 هزار نفر جمعیت، از سیدخندان به سمت میدان آزادی حرکت می کنند(خیابان روزولت و میدان شهیاد سابق) و بیانیه ای صادر می‌کنند و در چهارچوب آن نفی رژیم شاه، ضرورت ایجاد حکومت اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(ره)، آزادی زندانیان سیاسی و دیگر مسائل را مطرح می سازند. همان روز وقتی جمعیت برمی‌گردند، قرار می شود که فردای آن روز، در ساعت 8 صبح در میدان ژاله(میدان شهدای فعلی) تجمع صورت گیرد». 

وی ادامه داد: «در این نقطه رژیم شاه پس از تجمعات گسترده و پیاپی مردمی دچار نوعی وحشت شد و عملا از تحرکات آتی نگرانی شدیدی را حس کرد. مساله ای که رژیم شاه را در مقابله با اعتراضات مردمی جدی و مصمم‌تر کرد. از این رو، ساعت ۱۱ شبِ ۱۶ شهریورماه، دولت وقت تشکیل جلسه می‌دهد و از حکومت نظامی در ۱۲ شهر ایران خبر می دهد. در این راستا، برخی اسناد زمان شاه این نکته را مورد اشاره قرار می دهند که چرا این مساله در ظهرِ روز شانزدهم شهریور اعلام نشده و اساسا چه طرح ها و نیاتی از این موضوع دنبال می شده است؟ به هر حال، بر اساس اسناد ساواک، جمعیت از سمت میدان خراسان و فرح آباد و بهارستان و میدان امام حسین(ع) به سمت میدان ژاله حرکت کردند. در بخش شمال شرقی میدان که کارخانه برق بوده، مامورین رژیم شاه موضع‌گیری می کنند و پس از دو بار اعلام اینکه مردم متفرق شوند، دستور آتش به آن ها داده می شود». 

تبریزی افزود: «در این چهارچوب، رژیم شاه این باور را داشت که با انجام این قتل عام، موجب خواهد شد تا مردم عقب نشینیِ قابل توجهی را در برابر این رژیم انجام دهند. در واقع، تحلیل رژیم شاه این بود که با انجام این قتل‌عام نوعی رعب و وحشت در میان افراد جامعه حاکم خواهد شد و روندهای آتی انقلابی را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. با این حال، عملا خلافِ این مساله را شاهد بودیم. بلافاصله شورای امنیت وقتِ کشور جلسه تشکیل داد و بر این مساله تاکید شد که هر کسی در بیمارستان ها(به دلیل تیراندازی های نیروهای رژیم به مردم) بستری شد به دستگاه های نظامی و امنیتی منتقل شود و در عین حال دستگیری ها نیز گسترده شدند. 

با این همه، این قبیل اقدامات نه تنها کاری از پیش نبردند بلکه عملا با تبدیل شدنِ ۱۷ شهریور و قیام آن به یک یوم الله، مقامت مردمی نیز گسترده‌تر شد. در این فضا، ساواک تلاش‌های گسترده‌ای را انجام داد تا بتواند تحرکات انقلابی را کنترل کند با این حال بیانیه‌ها و اعلام حمایت های مراجع و آیات عظام از شهرهای مختلف کشورمان در حمایت از تحرکات انقلابی، عملا روند پیروزی های مردمی بر رژیم شاه را تسریع و تقویت کرد. به یاد داشته باشیم همزمان با تهران، در مشهد و شهرهای دیگر کشورمان نیز تظاهرات مردمی برقرار بوده است با این حال قتل و عامی که در تهران انجام شد در نوعی خود بی سابقه بود». 

قاسم تبریزی در توضیحِ نقش کنشگران خارجی در وقوع فاجعه ۱۷ شهریور ماه نیز گفت: «در این نقطه باید به این نکته اشاره کرد که مثلا رئیس سرویس اطلاعاتی فرانسه ماهانه ۵۰ هزار دلار از رژیم شاه حقوق می گرفت تا به این رژیم مشاوره های لازم را جهت برخورد با حرکت های انقلابی مردم کشورمان بدهد. مساله ای که اسناد آن نیز منتشر شده است. سفرای انگلستان و آمریکا نیز درست از اول سال ۱۳۵۷ شمسی، هفته ای یک یا دو مرتبه با شاه ملاقات داشتند و او را به مقاومت و ایستادگی دعوت می‌کردند. ماموران اسرائیلی نیز بر اساس اسنادی که اکنون در دست است، آموزش هایی را به دستگاه های سرکوبگر رژیم شاه نظیر ساواک می دادند. در واقع تمامیِ این طرف ها این احساس را داشتند که مردم ایران برخاسته‌اند و رژیم شاه رفتنی است». 

وی افزود: «با این حال، خودِ رئیس وقت ساواک که آن زمان "ناصر مقدم" بود، تأکید داشت که تحرکات انقلابی نوعی کنشگری از سوی به اصطلاح عوامل وابسته به کمونیست‌ها و شوروی است که آمده‌اند و می‌خواهند در ایران ایجاد تغییر و انقلاب کنند. در مقابل، سازمان سیا تاکید داشت که بهتر است روند تحولات در ایران به پیش رود و در یک نقطه مشخص یک برخورد گسترده با تحولات انقلابی انجام شود. در این نقطه باید توجه داشته باشیم که نوعی اختلاف در درونِ دولت آمریکا میان سازمان سیا، دفتر رئیس جمهورِ این کشور و وزارت خارجه آن در مورد تحولات انقلابی ایران وجود داشت. مساله ای که به طور خاص هم مورد اشاره کارتر بود و هم سالیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران». 

قاسم تبریزی تصریح کرد: «وزارت خارجه آمریکا تاکید داشت که نباید با تحرکات انقلابی ایران به نحو شدیدی برخورد کرد و باید دیپلماسی را مورد استفاده قرار داد و با برخی عناصر در ایران نظیر ملیونِ ایرانی ارتباط گرفت و مسیر تحولات انقلابی در ایران را منحرف کرد. در نقطه مقابل سازمان سیا تأکید داشت که باید اجازه داد روند تحولات در ایران همچنان ادامه پیدا کند و در وقتِ مقتضی، ضربه‌ای کاری به انقلاب اسلامی در ایران وارد کرد و رژیم شاه را حفظ کرد. با این حال، کارتر و دفتر ریاست جمهوری آمریکا باور داشتند که با تحرکات انقلابی و خیزش مردم در ایران باید صریحا و شدیدا برخورد کرد. 

وی در پایان یادآور شد: در این میان، سفرای انگلستان و آمریکا نیز بارها و بارها در خاطرات خود ذکر کرده‌اند که مرتب با شاه دیدار داشتند و به وی روحیه می دادند و حمایت کامل دولت‌های متبوع خود از رژیم وی را اعلام می داشتند. از این رو باید گفت که اساسا چون بازیگران خارجیِ ذکر شده از حضور رژیم شاه در قدرت نفع می بردند، طبیعتا همکاری‌های نزدیکی نیز با آن جهت مهار و سرکوب حرکت‌های انقلابی در کشورمان داشتند که مواردی از این همکاری‌ها پیشتر مورد اشاره قرار گرفت». 

 

منبع: فارس
شناسه خبر: 1490005

مهمترین اخبار ایران و جهان: