نیوز سیتی!
22 فروردین 1401 - 09:35

علم دینی در تعامل با مشارکت جمعی؛ وابستگی به مقبولیت بین عالمان؛ بخش سوم

وجاهت علوم وابستگی تامی به عالمان و میزان مقبولیت نزد آنها دارد. عالمان با فضای علمی که از آن علم دارند می توانند علمی بودن یک نظریه را تشخیص دهند. علم با یک مشارکت جمعی ارتقاء پیدا می کند. در دو بخش قبلی الزامات یک نظریه دینی موفق بیان شد. در این بخش، نظریه مختار نویسنده مطرح می شود. حمیدرضا آیت اللهی. دکتر حمیدرضا آیت اللهی استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی چکیده چکیدهدرباره علم دینی نظریات متعددی ارائه شده است که هر یک سعی کرده اند نقشه راهی برای آن ارائه دهند. اما آیا این نظریه ها موفق بوده اند؟ آیا توانسته اند تاثیرگذاری اجتماعی در میان فرهیختگان و دانشجویان داشته باشند؟ در این مقاله در نظر است با بررسی عوامل عدم توفیق بسیاری از آنها، الزامات یک نظریه علم دینی موثر و موفق را مطرح کنیم. این الزامات در این عناوین یازده گانه تحلیل می شود: ارائه نمونه های محقَّق از یک نظریه علم دینی، ارائه راهکار عملیاتی برای محقق شدن آن، فراهم آوردن مقبولیت لازم، داشتن پاسخ مناسب برای تعارض های مفروض بین علم و دین در آن علم، معین ساختن سطح دینی آن علم دینی، تمایز یافتن علم دینی در ادیان و مذاهب مختلف، داشتن انسجام درونی و کفایت تجربی، عدم ابطال یک علم دینی با نسخ برخی مطالب علمی، همخوانی با مجموعه باورهای منسجم دین، مزیت یافتن علم با دینی بودن، تحول پذیر بودن. با توجه به الزامات فوق نظریه مختار نویسنده درباره علم دینی که بتواند موفق و موثر باشد ارائه خواهد شد و ارزیابی خواهد شد که چگونه الزامات مذکور در آن لحاظ شده است. در دو بخش قبلی الزامات یک نظریه دینی موفق بیان شد. در بخش سوم و پایانی مقاله، نظریه علمی دینی مختار نویسنده را می‌خوانیم. ادامه: ادامه:نظریه علم دینی مختار نویسنده نظریه علم دینی مختار نویسندهبا توجه به ویژگی هایی که برای یک نظریه علم دینی موفق برشمردیم باید به دنبال نظریه ای از علم دینی برویم که بتواند ملاکهای فوق را بکار بندد. حال با توجهات پیشین، آیا یک نظریه پرداز می تواند شخصا الگویی از نظریه علم دینی ارائه کند و به عالمان بگوید همه باید بر اساس این الگو به بازطراحی یک علم بپردازند؟ وجاهت علوم وابستگی تامی به عالمان و میزان مقبولیت نزد آنها دارد. به همین جهت علمی بودن یک دیدگاه را یک مرکز نمی تواند با چهارچوبهای از پیش تعیین شده تشخیص دهد. برای این منظور نظریه را به جامعه علمی می دهند تا عالمان، علمی بودن آن را تایید کنند. اهمیت نظر داوران متعدد از آن جهت است که عالمان با فضای علمی که از آن علم دارند می توانند علمی بودن یک نظریه را تشخیص دهند. یعنی علم با یک مشارکت جمعی ارتقاء پیدا می کند. عالمان با فضای علمی که از آن علم دارند می توانند علمی بودن یک نظریه را تشخیص دهند. عالمان با فضای علمی که از آن علم دارند می توانند علمی بودن یک نظریه را تشخیص دهند. عالمان با فضای علمی که از آن علم دارند می توانند علمی بودن یک نظریه را تشخیص دهند.یک نظریه علم دینی نیز نمی تواند به صورتِ دستوری، قدمی در راه بازپیرایی یک علم بردارد. نظریه علم دینی باید بر دوش عالمان متدینی که دغدغه دینی دارند و به جریان آن علم وقوف دارند و هریک دیدگاهی خاص را درباره دینی شدن یک علم پذیرفته اند قرار گیرد؛ و با مشارکت جمعی آنها یک علم، مبتنی بر ارزشهای دینی گردد. یک علم می تواند به صورتهای گوناگون مبتنی بر نوع انتخاب هر یک از دانشمندان رنگ و بوی دینی پیدا کند. حال اگر کسی بپرسد مدیریت راهبردی اسلامی چیست یا جامعه شناسی روستایی مبتنی بر ارزشهای دینی کدام است باید او را به مجموعه ای از آثار و دیدگاههای متخصصان مدیریت راهبردی یا جامعه شناسی روستایی که خواسته اند بر اساس یک مدل انتخابی خودشان، نگرش اسلامی را در آن شاخه علم لحاظ کنند ارجاع داد. این منطق چند دهه است که به شدت مورد توجه جامعه علمی در جهان است. مثلا اگر بخواهند جامعه شناسی روستایی را به صورت علمی نشان دهند، مجموعه ای متعدد از مقالات برترین اندیشمندان این حوزه را که واجد دیدگاهی موثر بوده اند جمع می کنند و این مجموعه مقالات را منتشر می کنند و اغلب ویراستار نیز درصدد نیست که بگوید کدامیک از این مقالات حرف درست تر را زده اند. این یعنی مشارکت جمعیِ طبیعیِ دانشمندان فرهیخته در آن حوزه علمی. به همین جهت با توجه به سلیقه های متفاوت خوانندگان، دسته هایی از این مقالات مقبول واقع می شود بگونه ای که دیگر کل این مجموعه در معرض عدم مقبولیت قرار نمی گیرد که بالکل از دائره توجه عالمان بیرون رود. با مطالعه کل این مقالات هرفرد نیز متناسب با قدرت خاص تجزیه و تحلیل خود، از مجموع آنها یک برداشتی از آن علم پیدا می کند که ضرورتا عین دیگری نیست. پس بهترین راه موثر و موفق ارائه یک نظریه علمی که سکولار نباشد و ارزشهای دینی را لحاظ کرده باشد این است که نظر دانشمندان گوناگونِ آن علم که دغدغه دینی دارند و سعی کرده اند با توجه به روشی که معتقدند به آن روش می توانند آن علم را اسلامی کنند به باز تدوین علم پرداخته اند و یک نگرش اسلامی در آن علم بوجود آورده اند جمع آوری کنیم و در معرض داوریِ برخی اندیشمندان آن حوزه قرار دهیم و آنانکه بهترین دیدگاه را در آن علم بصورت اسلامی عرضه کرده اند انتخاب کنیم و مجموعه ای از این دیدگاهها را در یک کتاب کنار هم گذاشته به عنوان نظریه ای اسلامی در آن علم ارائه کنیم. این طبیعی ترین و مقبول ترین روش ارائه یک علم اسلامی است. بهترین راه موثر و موفق ارائه یک نظریه علمی، این است که نظر دانشمندان گوناگونِ آن علم را جمع آوری، و در معرض داوریِ برخی اندیشمندان آن حوزه قرار دهیم و آنانکه بهترین دیدگاه را در آن علم بصورت اسلامی عرضه کرده اند انتخاب کنیم. بهترین راه موثر و موفق ارائه یک نظریه علمی، این است که نظر دانشمندان گوناگونِ آن علم را جمع آوری، و در معرض داوریِ برخی اندیشمندان آن حوزه قرار دهیم و آنانکه بهترین دیدگاه را در آن علم بصورت اسلامی عرضه کرده اند انتخاب کنیم. بهترین راه موثر و موفق ارائه یک نظریه علمی، این است که نظر دانشمندان گوناگونِ آن علم را جمع آوری، و در معرض داوریِ برخی اندیشمندان آن حوزه قرار دهیم و آنانکه بهترین دیدگاه را در آن علم بصورت اسلامی عرضه کرده اند انتخاب کنیم.رویکرد های متفاوت در علوم، متناسب با فرهنگهای مختلف نیز در جریانی اینگونه نضج می گیرد. مثلا می دانیم جامعه شناسی فرانسوی با جامعه شناسی آلمانی و جامعه شناسی آمریکایی متفاوت است و هریک جریانی متفاوت را دنبال می کنند. اما اینگونه نبوده است که نظریه پردازان فرانسوی بطور پیشینی چهارچوب بندی خاصی را تنظیم کنند و بگویند جامعه شناسان ما از این پس برای نظریه پردازی علمی باید از این چهارچوب تبعیت کنند تا بتوانیم جامعه شناسی فرانسوی داشته باشیم. بلکه جامعه شناسان در فرانسه با تبادل علمی باهم، معمولا رویکرد خاصی را بطور طبیعی تحت تاثیر فرهنگ فرانسوی دنبال کرده اند که با رویکرد عمومی آمریکائیان متفاوت بوده است. مجموعه دیدگاههای جامعه شناسان فرانسوی یک پارادایم بوجود می آورد که جامعه شناسی فرانسوی را با درک آن پارادایم می توانیم متوجه شویم. کسانی که می خواهند در جامعه شناسی فرانسوی فعالیت کنند باید روح کلی این جامعه شناسی را درک کنند و تمایز آن را با روح کلی جامعه شناسی آمریکایی بفهمند. لذا بطور پسینی می توان از مجموعه اندیشه ورزی های جامعه شناسان فرانسوی عناصری را به عنوان مقوم آن نگرش مدون کرد و بدست داد. علم دینی نیز از این قاعده مستثنی نیست. دین وجوه متعددی دارد که متافیزیک حاکم بر مبانی آن یکی از وجوه آن است. دین ابعاد عبادی، فرهنگی و شعائری و اجتماعی و سیاسی و اخلاقی دارد که اگر علمی بخواهد دینی باشد نمی تواند با برخی از این وجوه تعارض داشته باشد. همه متدینان به یک دین برداشتی گشتالتی از دین خودشان دارند که به این سادگی ها نمی توانند این مجموعه را تعریفی جامع و مانع کنند و تک تک عناصر آن را نشان دهند. پدیدار شناسان دینی برخی وجوه پدیداری آن را می توانند پس از کنکاش بسیار نشان دهند و دین شناسان فلسفی نیز برخی وجوه دین را چهارچوب بندی می کنند. حال اگر علمی بخواهد دینی باشد باید بگونه ای دینی شود که با برداشت کسانی که در آن پارادایم دینی زندگی می کنند مغایرت نداشته باشد. حتی اگر اندیشمندانی بتوانند کلیه ابعاد یک دین را نشان دهند، اشراب کردن این مجموعه در علم بصورت پیشینی، کاری سخت است که کمتر می تواند مقبولیت عام پیدا کند. برای ارائه یک دیدگاه دینی در یک علم توسط یک دانشمندِ آن علم، باید به تجربه زیسته آن دانشمند در آن دین بها داد و از او خواست متناسب با مجموعه عواملی که تجربه زیسته او را تشکیل می دهد رنگ و بوی دینی به آن علم ببخشد. در این صورت ضرورت ندارد کلیه اندیشمندان دینیِ مختلف به یک نگرش و یک نوع تدوین علم دینی برسند. بلکه هرکس متناسب با پارادایم زیسته خود می تواند بگونه ای علم دینی ارائه کند که در مجموع با پارادیم اصلی دین متعارض نباشد ولی بنحوی دیدگاه دینی را در آن علم اِشراب کرده باشد. حال اگر کسی بپرسد دیدگاه اسلامی در یک رشته علمی چیست؟ نمی توان فقط یک دیدگاه را به عنوان علم دینی در آن رشته ارائه کرد بلکه سایر  دیدگاهها نیز جنبه های دیگری از آن علم دینی خواهد بود.  پس دیدگاه اسلامی در آن علم برآیند مجموعه دیدگاه نظریه پردازان علم اسلامی در آن علم خواهد بود. به همین جهت است که گفته شد بهترین راه برای ارائه علم اسلامی در شاخه ای از علوم آن است که جمع بندی دیدگاههای اندیشمندان آن حوزه علمی را که نظریات ارزشمند و بدیعی در دیدگاه اسلامی در آن رشته دارند مبنای نگرش اسلامی در آن شاخه علمی دانست. بهترین راه برای ارائه علم اسلامی در شاخه ای از علوم آن است که جمع بندی دیدگاههای اندیشمندان آن حوزه علمی را که نظریات ارزشمند و بدیعی در دیدگاه اسلامی در آن رشته دارند مبنای نگرش اسلامی در آن شاخه علمی دانست. بهترین راه برای ارائه علم اسلامی در شاخه ای از علوم آن است که جمع بندی دیدگاههای اندیشمندان آن حوزه علمی را که نظریات ارزشمند و بدیعی در دیدگاه اسلامی در آن رشته دارند مبنای نگرش اسلامی در آن شاخه علمی دانست. بهترین راه برای ارائه علم اسلامی در شاخه ای از علوم آن است که جمع بندی دیدگاههای اندیشمندان آن حوزه علمی را که نظریات ارزشمند و بدیعی در دیدگاه اسلامی در آن رشته دارند مبنای نگرش اسلامی در آن شاخه علمی دانست.پس علم دینی را می توان اینگونه قابل تحقق دانست: علم دینی برآیند دیدگاههای برگزیده اندیشمندان آن علم است که متناسب با ابعاد دینی، نگرشی بدیع و ارزشمند در آن علم ارائه کرده اند. علم دینی برآیند دیدگاههای برگزیده اندیشمندان آن علم است که متناسب با ابعاد دینی، نگرشی بدیع و ارزشمند در آن علم ارائه کرده اند.بدیهی است وقتی نظریه ای علمی با ارزشهای دینی عرضه می شود در آن صورت باید مقبولیت نسبی در میان اهل آن علم پیدا کند و جامعه اندیشمندان دینی، آن را علی الاجمال مغایر ابعاد آن دین ندانند و دینی بودن آن را تایید کنند. در غیر این صورت نمی توان آن را شاخه ای از علم دینی دانست. ارزیابی نظریه مختار ارزیابی نظریه مختارحال این معنای علم دینی را با ملاکهای پیش­گفته یک به یک ارزیابی کنیم: 1-  آیا این نظریه می تواند مصداقهایی از آن را در علوم مختلف نشان دهد؟ این نظریه علم دینی از اساس برای تشکیل مصداقهایی از علم دینی تنظیم یافته است. بحمدالله پس از انقلاب مجله های پژوهشی متعددی در شاخه های مختلف علوم منتشر می گردد که توسط داورانی از میان بهترین اندیشمندان آن شاخه علمی، علمی بودن آن مقالات تایید شده است. از طرف دیگر بسیاری از استادانِ نویسنده آن مقالات، دغدغه دینی داشته اند و عزم نموده اند که ارزشهای دینی را در نوآوری علمی خود لحاظ کنند. اگر از کلیه مقالاتی که در آن شاخه علمی نوشته شده است مقالاتی که بتوانند در سطح علم اسلامی باشند جمع آوری کنیم و سپس توسط عالمان آن علم ارزیابی شود و آنان که بیشتر علمی بودن و اسلامی بودن را لحاظ کرده اند گلچین کنیم و این مجموعه مقالات را منتشر کنیم می توانیم به سادگی مصداقی عینی از علم اسلامی در آن شاخه علمی ارائه کنیم. نویسنده این سطور خود چند سال پیش این کار را در شاخه «مطالعات زنان» انجام داده است. بیش از 2000 مقاله ای که طی 30 سال گذشته در مطالعات زنان نوشته شده است با گروهی جمع آوری کردیم و آن مقالاتی که نگرش اسلامی را مطرح کرده اند انتخاب کردیم و سپس توسط متخصصان مطالعات زنان ارزیابی کرده ایم و حدود 20 مقاله برگزیده شده است که می توانند نگرش های اسلامی را در مطالعات زنان نشان دهند در یک کتاب جمع آوری نمودیم و به عنوان «نگرش­هایی اسلامی در مطالعات زنان» منتشر نمودیم که مصداقی مشخص از علم اسلامی است. به همین جهت این کتاب بلافاصله به زبانهای انگلیسی و روسی در خارج کشور منتشر گردید و خوانندگان توانستند نگرش اسلامی را در مطالعات زنان در مقابل جریان پرآوازه فمینیستی بخوبی دریابند. اگر در هر شاخه علمی اینگونه تلاشی صورت بگیرد در شاخه های مختلف علوم می توانیم نگرش اسلامی در آن علم را برسازیم و مصداقهایی از علم اسلامی را ارائه کنیم. 2- آیا این نظریه علم دینی توانسته است راهکارهای عملیاتی مناسبی برای تولید یا تحقق آن ارائه کند؟ پاسخ این سوال در بند پیشین بخوبی داده شده است. این نظریه علم دینی نظریه ای انتزاعی نیست که پس از طرح آن بدنبال راهکارهای عملیاتی برای آن باشیم، بلکه از ابتدا ضمن درنظر گرفتن ملاحظات نظری در قالب طرحی عملیاتی ارائه شده است. 3- آیا این نظریه علم دینی می تواند تبیینی برای تعارض های ظاهری علم و دین ارائه کند؟ از آنجا که مشارکت جمعی بسیاری از اندیشمندان یک علم در برساختن علمی دینی موثر بوده است و معمولا این اندیشمندان، مسائل آن علم را در نظریه پردازی خود مورد توجه قرار می دهند بدیهی است برای ارائه دیدگاهی دینی در آن علم باید مسائلی که دیدگاه دینی در آن علم با آن معارض فرض می شود مورد پاسخ قرار گیرد لذا در مجموعه آثار این فرهیختگان بطور طبیعی موارد تعارض آن علم با آموزه های دینی مورد بحث و پاسخگویی قرار می گیرد. 1-  آیا این نظریه می تواند مصداقهایی از آن را در علوم مختلف نشان دهد؟2- آیا این نظریه علم دینی توانسته است راهکارهای عملیاتی مناسبی برای تولید یا تحقق آن ارائه کند؟3- آیا این نظریه علم دینی می تواند تبیینی برای تعارض های ظاهری علم و دین ارائه کند؟برای ارائه دیدگاهی دینی در آن علم باید مسائلی که دیدگاه دینی در آن علم با آن معارض فرض می شود مورد پاسخ قرار گیرد. برای ارائه دیدگاهی دینی در آن علم باید مسائلی که دیدگاه دینی در آن علم با آن معارض فرض می شود مورد پاسخ قرار گیرد. برای ارائه دیدگاهی دینی در آن علم باید مسائلی که دیدگاه دینی در آن علم با آن معارض فرض می شود مورد پاسخ قرار گیرد.4- از آنجا که می توان از دین در سطوح مختلف سخن گفت، آیا این نظریه علم دینی می تواند نشان دهد در چه سطحی از دین به دینی بودن علم توجه کرده است؟  همانگونه که گفته شد ارائه کنندگان علم دینی می توانند در سطوح مختلف دین علمی دینی ارائه کنند و هر یک در پی دغدغه دینی خودش مدلی از آن علم را متناسب با ارزشهای دینی عرضه کند. مجموعه ای از نظریه های جدید از علم دینی در یک شاخه از علوم می تواند ارائه شود. اما در مقام انتخاب بین آنها و سپس بِه­گزینی، دیدگاههایی بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت که سطوح بیشتری از دین را لحاظ کرده باشند. بنا بر این راه برای انواع نظریه پردازی باز است ولی در مقام جمع آوریِ بهترین نظریات، می توان به آنها که نگاه جامع تری به اندیشه دینی دارند تقدم داد و در ساختار علم دینی در آن شاخه بیشتر مشارکت داد. 5-  واضح است که این نظریه علم دینی در ادیان مختلف و در مذاهب گوناگون بنا بر نوع آموزه های آن دین نگرش های متفاوتی ارائه خواهد کرد و دینی بودن تمامی آنها با یک چوب رانده نخواهد شد. 6-   آیا این نظریه علم دینی می تواند بخوبی مقبولیت لازم را در میان فرهیختگان آن علم پیدا کند؟ همانگونه که گفته شد این نظریه علم دینی بطور پیشینی الگوی یک فرد یا گروه را برای تدوین علم دینی در یک شاخه علمی ارائه نمی کند تا استادان آن علم نتوانند تحکم و القاء پیشینی الگو را بپذیرند. هر استادی می تواند در برآمدن علم دینی در آن شاخه بر اساس خلاقیت های خودش مشارکت داشته باشد در نتیجه مورد قبول بیشتر مشارکت کنندگان قرارخواهد گرفت. احتمال دارد برخی به  نوع گزینش مقالات و ایده ها انتقاد داشته باشند، اما از آنجا که امکان ارائه مدلی دیگر از علم دینی در آن شاخه علمی بر اساس گزینشی متفاوت وجود دارد لذا می توان مدلی متفاوت از علم دینی در آن شاخه علمی نیز ارائه کرد بگونه ای که مدل قبلی و جدید دو نوع رویکرد به آن علم دینی باشند و وجود یکی نافی دیگری نیست. مهمترین قوت این نظریه علم دینی بدست دادن بیشترین مقبولیت نسبت به نظریات دیگر برای انواع علم دینی است. 4- از آنجا که می توان از دین در سطوح مختلف سخن گفت، آیا این نظریه علم دینی می تواند نشان دهد در چه سطحی از دین به دینی بودن علم توجه کرده است؟5-  واضح است که این نظریه علم دینی در ادیان مختلف و در مذاهب گوناگون بنا بر نوع آموزه های آن دین نگرش های متفاوتی ارائه خواهد کرد و دینی بودن تمامی آنها با یک چوب رانده نخواهد شد.6-   آیا این نظریه علم دینی می تواند بخوبی مقبولیت لازم را در میان فرهیختگان آن علم پیدا کند؟هر استادی می تواند در برآمدن علم دینی در آن شاخه بر اساس خلاقیت های خودش مشارکت داشته باشد در نتیجه مورد قبول بیشتر مشارکت کنندگان قرارخواهد گرفت. هر استادی می تواند در برآمدن علم دینی در آن شاخه بر اساس خلاقیت های خودش مشارکت داشته باشد در نتیجه مورد قبول بیشتر مشارکت کنندگان قرارخواهد گرفت. هر استادی می تواند در برآمدن علم دینی در آن شاخه بر اساس خلاقیت های خودش مشارکت داشته باشد در نتیجه مورد قبول بیشتر مشارکت کنندگان قرارخواهد گرفت.7- آیا عرضه علم دینی به این صورت می تواند کفایت تجربی و انسجام درونی لازم را داشته باشد؟ آزمون کفایت تجربی و انسجام درونی همانی است که گزینش کنندگان بین انواع نظریات بدیع در آن علم به عنوان علم دینی مدنظر خواهند داشت. اگر مقاله ای دارای این ویژگی ها نباشد در میان برگزیدگان نگرش دینی در آن علم نخواهد بود. 8- آیا در این نظریه علم دینی، تغییر نظریه های علمی به آن لطمه وارد نمی کند بگونه ای که دینی بودن آن مخدوش شود؟ همانگونه که دیده می شود این نظریه علم دینی می تواند در مدلهای متفاوتی ارائه شود که ضرورتا هیچیک تنها برداشت درست از علم دینی در آن شاخه علمی نخواهد بود لذا هرگونه تغییر در یافته های علمی می تواند مدلی جدیدتر از علم دینی را پیشنهاد دهد. 7- آیا عرضه علم دینی به این صورت می تواند کفایت تجربی و انسجام درونی لازم را داشته باشد؟8- آیا در این نظریه علم دینی، تغییر نظریه های علمی به آن لطمه وارد نمی کند بگونه ای که دینی بودن آن مخدوش شود؟می توان مدلی متفاوت از علم دینی در آن شاخه علمی نیز ارائه کرد بگونه ای که مدل قبلی و جدید دو نوع رویکرد به آن علم دینی باشند و وجود یکی نافی دیگری نیست. می توان مدلی متفاوت از علم دینی در آن شاخه علمی نیز ارائه کرد بگونه ای که مدل قبلی و جدید دو نوع رویکرد به آن علم دینی باشند و وجود یکی نافی دیگری نیست. می توان مدلی متفاوت از علم دینی در آن شاخه علمی نیز ارائه کرد بگونه ای که مدل قبلی و جدید دو نوع رویکرد به آن علم دینی باشند و وجود یکی نافی دیگری نیست.9- همخوانی و یا ناهمخوانی یک نمونه از علم دینی با مجموعه باورهای منسجم دینی توسط گزینش کنندگان مقالات آنها به دقت قابل ارزیابی و انتخاب است. 10- واضح است که در این نوع تدوین یک علم دینی، تفاوت آن با علم سکولار مورد توجه است و دینی بودن مقالات و ارائه یک فضای علمی دیگر که ارزشهای دینی را لحاظ کرده باشد مورد توجه انتخاب کنندگان مقالات خواهد بود. 11- این روشِ برساختن و ارائه علمی دینی بخوبی می تواند پیشینه علمی آن شاخه علمی را مورد توجه قرار دهد و در نتیجه نه تنها در جهت ویژگی انباشتی علم باشد بلکه در انباشت طبیعی آن علم مشارکت داشته باشد. 9- همخوانی و یا ناهمخوانی یک نمونه از علم دینی با مجموعه باورهای منسجم دینی توسط گزینش کنندگان مقالات آنها به دقت قابل ارزیابی و انتخاب است.10- واضح است که در این نوع تدوین یک علم دینی، تفاوت آن با علم سکولار مورد توجه است و دینی بودن مقالات و ارائه یک فضای علمی دیگر که ارزشهای دینی را لحاظ کرده باشد مورد توجه انتخاب کنندگان مقالات خواهد بود.11- این روشِ برساختن و ارائه علمی دینی بخوبی می تواند پیشینه علمی آن شاخه علمی را مورد توجه قرار دهدبنظر می رسد اگر متعهد باشیم که نگرش دینی را در شاخه های مختلف علمی عملا تدوین کنیم و علم دینی محقَّق و موفقی را در عرصه علمی مطرح کنیم بهترین و عملی ترین راه آن است که جریان نظریه پردازی در علم دینی را به سمت این نوع نظریه در علم دینی سوق دهیم. منابع منابعآیت اللهی، حمیدرضا (1393) نگرش هایی اسلامی در مطالعات زنان انتشارات فهم، تهران احمدی، فاطمه؛ آیت اللهی، حمیدرضا (1392) «بررسی و ارزیابی دیدگاه پلانتینگا درباره داروینیسم»،  پژوهش های علم و دین، مجله علمی پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال سوم، شماره دوم، پاییز و زمستان 1392 باقری، خسرو (1387) هویت علم دینی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران باقری، خسرو (1391) مناظره هایی درباب علم دینی، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران باقری، خسرو (1399) عاملیت انسان، رویکردی دینی و فلسفی، واکاوش، تهران جمال الدین عطیه (1385) «اصول و حوزه های مقاصد شریعت»، پگاه حوزه، ش300 جوادی آملی، عبدالله (1386 الف) منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، تنظیم احمد واعظی، مرکز نشر اسراء؛ قم جوادی آملی، عبدالله (1386 ب) سرچشمه اندیشه، تنظیم عباس رحیمیان، ج4، مرکز نشر اسراء؛ قم جوادی، محسن (1387) «علم دینی از دیدگاه پلنتینگا»، روش شناسی علوم انسانی، سال 14،شماره 57، زمستان 1387، صص. 7-28. سوزنچی، حسین (1÷388) معنا، امکان و راهکارهای تحقق علم دینی، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران علیپور، مهدی ؛ حسنی، سیدحمیدرضا (1389) پارادایم اجتهادی دانش دینی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم. فتحعلیخانی محمد (1377) «علم دینی»، حوزه و دانشگاه، شماره 16 و 17 گلشنی، مهدی (1385) از علم سکولار تا علم دینی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران. موحد ابطحی، سید محمدتقی (1391) «انحلال علم دینی در دیدگاه آیت الله جوادی آملی»، ذهن، تابستان 1391، شماره 50. موحد ابطحی، سید محمدتقی (1395) تحلیلی بر اندیشه های علم دینی در جهان اسلام،  مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی، قم نصر، سیدحسین (1379 الف) نیاز به علم مقدس، ترجمه حسن میانداری، موسسه فرهنگی طه، قم نصر، سیدحسین (1379 ب) انسان و طبیعت (بحران معنوی انسان متجدد) ترجمه عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران نصیری منصور (1383) روش شناسی علم و الهیات، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی؛ قم Murphy, Nancy & Ellis, George (1996) On the Moral Nature of the Universe, Fortress Press; New York. Murphy, Nancy C. (1987) "Acceptability Criteria for Work in Theology and Science", Journal of Science and Religion, Vol. 22, No. 3, Sepember 1987, Pp. 279-298 Plantinga, Alvin (September 1991) When Faith and Reason Clash: Evolution and the Bible, University of Notre Dame Ruse, Micheal (2000) Can a Darwinian be a Christian?, Cambridge; New York این مقاله در مجله پژوهش های علم و دین، سال 12 شماره 1، پیاپی 23، بهار 1400 منتشر شده است. انتهای پیام/ از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل [email protected] مکاتبه فرمائید.
منبع: فارس
شناسه خبر: 239439

مهمترین اخبار ایران و جهان: