نیوز سیتی!
01 مرداد 1402 - 13:18

روایتی از بمباران شیمیایی هیروشیمای ایران

کرمانشاه- روستای «زرده» در تاریخ ۳۱ تیر ماه سال ۶۷ مورد حمله شیمیایی رژیم بعث عراق قرار گرفت که منجر به شهید و زخمی شدن افراد بسیاری شد اما هنور مردم این منطقه از اثرات آن در رنج هستند.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- آرزو کرمی: گرمای هوا در این بعد از ظهر تابستانی نفس هر جنبده‌ای را به شماره می‌اندازد اما بنابر حس وظیفه رسانه‌ای امروز مصادف با گذشت ۳۵ سال از فاجعه هیروشیمای کوچک ایران، رهسپار منطقه روستای زرده شدم.

روستای زرده یا همان هیروشیمای ایران در شهرستان دالاهو در فاصله حدود ۱۲۰ کیلومتری غرب استان کرمانشاه قرار دارد، هر چقدر مسافت از مرکز استان به طرف مقصد کمتر و کمتر می‌شد گویی به خنکی بهشت نزدیک‌تر می‌شدم، آری دالاهو سرزمینی سرسبز و خوش آب و هوا با آن درختان بلند قامت و دامنه‌های سرسبز و چشم نواز که جویبارهای فراوانی در پایین آن جریان دارد، به مانند نه، انگار قطعه‌ای از بهشت بود.

جالب است بدانیم دالاهو نامش را از کوه مرتفعی به نام دالاهو که در روبروی جلگه عراق قرار دارد گرفته و این منطقه در گذشته محل زندگی دال (عقاب) و آهوان فراوان بوده به همین دلیل منطقه را دالاهو نام نهادند.

در طول مسیر حدود یک ساعت و نیمی به مقصد، داستان راویان حادثه هولناک آن روز را از صفحات مختلف در اینترنت جستجو می‌کردم تا بعد از گفتگو با بازماندگان حادثه، زوایا و داستان‌های ناگفته را به رشته تحریر در آورم.

همه روایت‌ها تاکید بر آن داشت که یکی از ورق‌های سیاه تاریخ بر پیشانی استکبار جهانی به دست، دست نشانده‌اش در خاورمیانه در تاریخ ۳۱ تیر سال ۱۳۶۷ و در روستای زرده نقش بسته است.

ماجرا از آنجا شروع می‌شد که انقلاب اسلامی از همان ابتدا تهدیدی برای منافع استکبار جهانی به شمار می‌رفت لذا دست نشانده‌اش را با تجهیز تمام و بارها تلاش، خود را شکست خورده می‌دید بنابراین در آخرین تلاش خود به هولناک‌ترین جنایت بشری دست زد و بمب‌های شیمیایی را بر سر مردم مقاوم و مظلوم مناطق کرد نشین خالی کرد که یکی از این مناطق، روستای زرده بود.

روایتی از بمباران شیمیایی هیروشیمای ایران

در صبح آن روز تلخ که تنها چند روز پس از اعلام آتش‌بس و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت از سوی ایران، اهالی این روستا برای برگزاری جشن مذهبی در محل زیارتی روستا گرد هم آمده بودند پنج فروند جنگنده بمب‌افکن مسلح عراقی در آسمان روستا را مشاهده کردند؛ هر چند حضور جنگنده‌ها در آسمان این دیار در آن زمان عجیب و غریب نبود اما این بار داستان فرق می‌کرد این جنگنده‌ها چهار بمب شیمیایی ۲۵۰ کیلویی را بر روی مردم فرو ریختند، برای مردم بسیار عجیب بود که چرا به جای منفجر شدن این بمب‌ها، رنگین کمانی از دود همه جا را فرا گرفته و بوی عجیبی شبیه سیر در آسمان پیچیده است.

یکی از این بمب‌ها به نزدیکی زیارتگاه محلی روستا اصابت کرد و اهالی آنجا یکی پس از دیگری نقش بر زمین شدند. عده‌ای نیز برای در امان ماندن درون چشمه کنار زیارتگاه پریدند و از آب این چشمه خوردند اما غافل از آنکه یکی از بمب‌ها در این چشمه که تنها منبع تأمین آب آشامیدنی و همچنین آب کشاورزی مردم بود، فرود آمده و افرادی که از آب آن استفاده کردند لحظه‌ای بعد از شدت سوزش و درد ریه به حالت خفگی افتادند و در کنار چشمه به شهادت رسیدند.

در این حمله شیمیایی از جمعیت یک هزار و ۷۰۰ نفری روستای زرده، ۲۷۵ نفر جان خود را از دست دادند و یک هزار و ۱۴۶ نفر نیز به عوارض ناشی از استنشاق گاز سمی دچار شدند.

زنان و کودکان این روستاها بعد از سال‌ها از گذشت آن فاجعه هولناک دچار آسیب‌ها و بیماری دائمی در اثر مواجهه با گاز خردل هستند و اغلب ساکنان نیز برای همیشه دچار بیماری‌هایی از جمله انواع سرطان‌های مری، ریه، معده، خون و پوست و نیز نابینایی شدند.

کودکان و نوجوانان ساکن روستای زرده که هم اکنون در سن باروری قرار دارند بارها تجربه تلخ سقط جنین و تولد فرزندان معلول و دچار عوارض ناشی از این بمباران شیمیایی را چشیده‌اند، حتی هنوز هم عوارض این حمله در گیاهانی که در محدوده بمباران می‌رویند دیده می‌شود.

روایتی از بمباران شیمیایی هیروشیمای ایران

بعد از رسیدن به شهرستان دالاهو از چند فرعی و راه روستایی برای رسیدن به زرده گذشتم، اما این جاده من را به یکی از تاریک‌ترین و ننگین‌ترین ورق‌های سیاه تاریخ برد.

بالاخره به روستای زرده رسیدم اما بعد از گذشت ۳۵ سال از آن واقعه هولناک و نوشتن و انتشار چندین گزارش از دردنامه مردمان رنجور این منطقه همچنان در همان نگاه اول زردی حادثه بر روی صورت اهالی روستا نمایان بود.

کوچه و پس کوچه‌های روستا را برای یافتن داغ دیدگان بمباران زرده که از نزدیک فاجعه را لمس کرده و روایت متفاوتی از بمباران آن روز و نیز نحوه رسیدگی مسئولان به مردم آسیب دیده روستا داشته باشد، یکی پس از دیگری گذراندم اما دریغ…! اهالی روستای زرده خسته از بار وعده وعیدهای ریز و درشت مسئولان طی این سال‌ها برای حل مشکلاتشان از جمله تشکیل پرونده و پیگیری روند درمان بیماری‌های ناشی از گاز شیمیایی، سازندگی و آبادی روستا و حتی رفع معضل بیکاری جوان‌هایشان، حاضر به گفتگو نشدند و تنها به گفتن جمله «گفتن دوباره چه فایده! دردمان را تازه نکنید» بسنده کردند.

انگار که دیگر امیدی به بهبودی وضعیت نداشتند و با درد خود خو گرفته بودند حس کردم حضورم بیش از این باعث آزار آنها می‌شود به ناچار بدون گرفتن گفتگو روستا را ترک کردم.

شهادت ۱۵۰ نفر از بازماندگان بمباران شیمیایی روستای زرده طی سال‌های اخیر

امام جمعه شهرستان دالاهو در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره فاجعه بمباران شیمیایی روستای زرده در این شهرستان، اظهار کرد: متأسفانه با گذشت چند دهه از این فاجعه تلخ هنوز ابعاد آن آنچنان که شایسته است به گوش جهانیان نرسیده است.

روایتی از بمباران شیمیایی هیروشیمای ایران

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی حاتمی افزود: این فاجعه یک فاجعه عظیم، تلخ و دردناک بود که مشابه آن در کشورهای دیگر نیز رخ داد اما در رابطه با این جنایت رژیم بعث در روستای زرده متأسفانه آنچنان که باید رسانه‌ای نشد و به حاشیه رفت.

وی با گلایه‌مندی از رسانه‌ها، بیان کرد: عکس و خبری از شرایط روستا تهیه نشده و هیروشیما در دالاهو و روستای زرده همچنان ناشناخته باقی مانده است.

امام جمعه شهرستان دالاهو با تاکید بر اینکه مردم این منطقه همچنان با عوارض شیمیایی دست و پنجه نرم می‌کنند، خاطرنشان کرد: خس خس سینه، دردهای آبله، سوزش پوست، تولد فرزندان با مشکلات جسمی، ناراحتی‌های اعصاب و سقط جنین تنها گوشه‌ای از مشکلات مردم زرده است.

وی اضافه کرد: با وجود همه این مشکلات و بیماری‌ها مردم زرده هنوز در محرومیت شدید به سر می‌برند و مظلوم هستند.

مردم آسیب دیده روستای زرده نیازمند نگاه ویژه هستند

حاتمی با تاکید بر اینکه مسئولان استانی و کشوری باید برای رفع محرومیت و زیرساخت‌های ضعیف این منطقه تلاش کنند، گفت: ساختمان مدرسه‌ای که محل تحصیل کودکان مظلوم روستای زرده است ساخت آن مربوط به ۵۰ سال قبل است و این جای بسی تأسف دارد.

روایتی از بمباران شیمیایی هیروشیمای ایران

وی با بیان اینکه بیش از ۱۵۰ نفر از بازماندگان حادثه تلخ بمباران شیمیایی روستای زرده به دلیل استنشاق گازهای شمیایی طی سال‌های اخیر به شهادت رسیدند، تاکید کرد: استاندار، مسئولان و نمایندگان این استان باید پیگیر امور مردم این روستا باشند تا به حقوق واقعی خود برسند.

بدین گونه بود که دردناک‌ترین صحنه تاریخ جنگ تحمیلی علیه مردم مظلوم ایران در این دیار کهن رقم خورد و خس خس سینه‌های سوخته و بدن‌های تاول زده مردمان این منطقه سند جنایت علیه بشریت، همراهی و حمایت مدعیان دفاع از حقوق بشر از صدام جنایتکار طی هشت سال جنگ تحمیلی شد.

در دیگر بمباران‌های شیمیایی در دنیا آمار تلفات به مراتب کمتر از شهدای زرده است اما این روستا با ۲۷۵ شهید و آلوده شدن یک هزار و ۱۴۶ نفر از جمعیت یک هزار و ۷۰۰ نفری آن در همان روز حادثه هنوز ناشناخته باقی مانده است و بعد از این همه سال تاکنون پیگیری حق مردم این منطقه بی‌نتیجه مانده است که متأسفانه عدم پیگیری مسئولین و بی‌تفاوتی آنها و حتی کم کاری رسانه‌ها در این ماجرا لمس می‌شود، لذا شایسته است برای دفاع از حقوق مردمی که خصیصه بارز آنها وطن دوستی است و در روزهای جنگ تحمیلی آذوقه را با الاغ به دست رزمندگان اسلام می‌رسانند گام مثبتی برداشته شود.

منبع: مهر
شناسه خبر: 1394933

مهمترین اخبار ایران و جهان: