تهران- ایرنا- پروردگارا! بارانهای آسمانی را از اینان بازدار و سالهایی چون سالیان قطحی یوسف بر آنها فرست و جوان ثقیفی را بر آنها مسلط فرما تا ساغرهای تلخ و ناگوار مرگ را در کامشان خالی کند. حسین (ع) سپس از شتر پیاده شد و اصحاب خود را برای جنگ صفآرایی کرد.
به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایرنا، سید بن طاووس در کتاب لهوف مینویسد: راوی میگوید سربازان عمر سعد سوار شدند و حسین، بریر را فرستاد تا مگر آنان را پندی دهد. ولی به اندرز بریر گوش ندادند و تذکراتی که داد سودی نبخشید.
سید بن طاووسلهوفعمر سعدحسینبریرشکوه و نفرین امام (ع)
شکوه و نفرین امام (ع)شکوه و نفرین امام (ع)لذا حسین سوار بر شتر خود شد و آنان را دعوت به سکوت کرد. پس حمد خدا را به جای آورد و گفت: مرگ و پریشانی بر شما باد ای مردم که ما را به دادرسی خویش فراخواندید و همین که ما به دادرسی شما آمدیم؛ شمشیری را که طبق سوگندتان باید برای ما از نیام بیرون میآوردید به روی ما کشیدید. مرگ بر شما ای جمعیت سراپا گناه، ای شرکای ابلیس و ای خاموشکنندگان چراغهای هدایت انبیا. آیا اینان [یزیدیان] را یاری میکنید و ما را پست میشمارید؟!
سوگند به پروردگار که حیله و نیرنگ در میان شما مرسوم بوده است و اصل و فرع شما را در میان گرفته. هان که این زنازاده فرزند زنازاده [یزید بن معاویه]، ما را بر سر دوراهی نگاهداشته است: راهی بهسوی مرگ و مسیری بهسوی ذلت. هرگز مباد که ما راه ذلت را برگزینیم. هان که من و این خاندان و یارانم با این که کماند با شما خواهیم جنگید.
یزید بن معاویهوعده حکومت حجاج
وعده حکومت حجاجوعده حکومت حجاجسپس اشعاری از فروه بن مسیک مرادی خواند و سپس گفت: به الله قسم! پس از کشتن ما؛ بیشتر از زمان سوارشدن بر اسب، طول نخواهد کشید که چون سنگ آسیاب، سرگردان و مانند میله میان آن به ناراحتی و اضطراب دچار خواهید شد. این را پدرم علی از جدم رسول خدا شنیده و برای من نقل کرده بود. پس برای کشتن من اقدام کنید و مرا مهلت ندهید که به خدا توکل کردهام که پروردگار من و شماست و هر جنبدهای در قبضه قدرت اوست. پروردگارا! بارانهای آسمانی را از اینان بازدار و سالهایی چون سالیان قطحی یوسف بر آنها فرست و جوان ثقیفی [حجاج بن یوسف ثقفی](۱) را بر آنها مسلط فرما تا ساغرهای تلخ و ناگوار مرگ را در کامشان خالی کند.
فروه بن مسیک مرادیرسول خدایوسفحجاج بن یوسف ثقفی](۱)حسین سپس از شتر پیاده شد و اصحاب خود را برای جنگ صفآرایی کرد.
گواه طلبی عمر بن سعد
گواه طلبی عمر بن سعدگواه طلبی عمر بن سعداز امام باقر روایت شده که همه سربازان حسین، ۴۵ سوار و یکصد پیاده بودند که البته روایاتی غیر از این هم وجود دارد.
روای میگوید: عمر بن سعد پیشاهنگ لشکر کوفه شد و تیری به سمت لشکر حسین انداخت و گفت: در نزد عبیدالله گواه من باشید که نخستین کسی که تیر بهسوی حسین پرتاب کرد من بودم.
عبیداللهاین را بگفت و تیرها مانند قطرات باران بر یاران حسین فرود آمد.
حسین به یاران خود گفت: رحمت خدا بر شما باد! بپاخیزید و برای مرگی که چارهای از آن نیست، آماده شوید که این تیرها رسولان مرگاند برای شما.
پس دو لشکر پارهای از روز را با هم جنگیدند و عدهای از یاران حسین کشته شدند.
رد مدد غیبی
رد مدد غیبیرد مدد غیبیراوی میگوید در این هنگام حسین گفت: به خدای قسم! هیچ یک از خواستههای آنها را نمیپذیرم تا به خون خویش رنگین شوم و او را با این حال ملاقات کنم.
از مولای ما [امام] صادق روایت شده است هنگامی که حسین با لشکر عمربن سعد جنگ کرد، خدای تعالی امدادی غیبی فرستاد که بالهای خود را بالای سر حسین گشود. پس حسین را مخیر کردند که یا بر دشمنانش پیروز شود یا کشته شود و خدا را ملاقات کند و حسین، ملاقات خدا را پذیرفت.
صادقحسین فریاد زد: آیا کسی نیست که برای رضای خدا به داد ما برسد؟
سؤال حر از عمر سعد
سؤال حر از عمر سعدسؤال حر از عمر سعدچون حسین چنین گفت، حر بن یزید ریاحی رو به عمر سعد گفت: بهراستی با این مرد خواهی جنگید؟
و عمر بن سعد گفت: آری به خدا! جنگی که سادهترین مراحلش قطع شدن سرها و بریدن دستها باشد.
منبع: لهوف، سید بن طاووس، مترجم: سیداحمد فهری زنجانی
منبع: لهوف، سید بن طاووس، مترجم: سیداحمد فهری زنجانی(۱): حَجّاج بن یوسف ثقفی. والی حجاز و عراق در دوران خلافت امویان است. او فردی خونریز و شیعه کش بود و در زمان زمامداری در عراق، هزاران نفر را از دم تیغ گذراند. علی بن حسین مسعودی در مروج الذهب مینویسد: حجاج در مدت ۲۰ سال حکومت خویش، ۱۲۰ هزار نفر را گردن زده و کشته بود و این تعداد، غیر از کسانی بودند که در میدان جنگ علیه او دست به شمشیر برده و توسط سپاهیان او کشته شدند. حجاج همچنین به سپاهیان خود دستور داد خانه کعبه را با منجنیق به سنگ ببندند و تخریب کنند.
(۱):
شناسه خبر: 523577