تهران-ایرنا- در شرایط فعلی حاکم بر بومسازگان نوآوری کشور که با چالشهایی از منظر مسائل اقتصادی و حکمرانی مواجه است، آنچه همچون آتش زیرخاکستر میتواند برای عبور از بحران چارهساز باشد، کمک به خلق و تحکیم هستههایی عمدتا غیررسمی اما با تعهد عاطفی و ارزشی بالا حول مسائل مختلف است.
بومسازگان بازیهای دیجیتال، اگرچه «به اشتباه» کوچک و در مواردی «بازیچه» به نظر میرسند، دست کم برای فعالان فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی حائز ویژگیهای منحصربهفردی است که در کمتر حوزهای با این شدت و برجستگی یافت میشوند.
از جمله این ویژگیهای ممتاز، سیال بودن نقش ذینفعان مختلف از سیاستگذار و بازیپژوه تا بازیساز و بازیکنان است؛ به طوری که در کمتر حوزهای با این بسامد میتوان مصرفکنندگانی را پیدا کرد که خود تبدیل به کارآفرین آن محصول شده و یا همزمان به موضوع پژوهش، ژورنالیسم یا حتی سیاستگذاری آن راه پیدا کنند.
وجود گروههایی چنین درهمتنیده در بومسازگان بازیهای دیجیتال، تحت تاثیر ویژگیهای عاطفی و اثرگذاریهای مستقیم و غیرمستقیم بازی بر زندگی شخصی افراد است. این موضوع، به شکل خاص نقش اجتماعات تخصصی را در رشد یک حوزه خلاق پررنگ میکند. البته من در اینجا عبارت «اجتماع تخصصی» را برای پاسداشت زبان فارسی به جای "Community" استفاده کردهام. با این حال انصافا این عبارت به شکل کاملی مفهوم "Community" را منعکس نمیکند. در واقع این اجتماعات تخصصی، شامل گروهی از افراد با منافع و «دلبستگیهای مشترک» هستند که برای یک هدف خاص با یکدیگر تعامل و زندگی خود را برای آن وقف میکنند.
در زیستبوم بازی دستکم میتوان به چهار نوع از این اجتماعات اشاره کرد. اجتماع تخصصی اول شامل بازیسازان است که فراتر از رقابت، در کنار یکدیگر برای بهاشتراکگذاری تجربیات و ایدهها تعاملی نزدیک برقرار میکنند و حتی با افزایش نرخ مهاجرت روابط میان آنها خدشه برنداشته؛ چه اینکه همکاری برخی بازیسازان در سالهای اخیر و در استودیوهای بزرگ بازیسازی به سرریز دانش کسب شده در فضای تولید بازی داخلی منجر شده است.
دسته دوم، اجتماع اصحاب رسانه چه در قالب ژورنالیسم بازی و چه در قالب استریم آن است که به برقراری شبکههای قابل توجهی از افراد علاقهمند به جدیدترین و مهمترین روندهای بازی در جهان میانجامد. بعضا تحلیلهای قابل بررسی در اجتماع اصحاب رسانه حوزه بازی، بسیار فنی، عمیق و قابل بهرهبرداری است.
دسته سوم از این اجتماعات را میتوان در میان پژوهشگران دانشگاهی متمرکز بر مطالعات بازی پیدا کرد. جالب است که چه در حوزه هنر، چه علوم انسانی و چه به شکل خاص فنی-مهندسی، مصادیق متعددی از فعالان موفق بازیسازی یافت میشوند که در واقع از دوران دانشجویی خود در دانشگاه و ایجاد گروههای دانشجویی در این حوزه به بومسازگان بازی راه پیدا کردهاند.
دسته چهارم نیز که البته در عمل بسیار فعالتر و جدیتر از چهار دسته پیشین هستند، اجتماعات کاربری شامل بازیکنانی است که مشتاقانه بازیهای مورد علاقه خود را دنبال و حتی در مواردی نقشی کلیدی در توسعه محتوایی و فنی بازیها ایفا میکنند.
هر چهار دسته این اجتماعات تخصصی و سایر انواع آنها که میتوان در کنار این چهار دسته برشمرد، در حال تعامل مداوم و همافزایی در کنار یکدیگر هستند و تقریبا در تمامی داستانهایی که از موفقیت کشورهای مختلف همچون فنلاند در عرصه بازیسازی میشنویم، این اجتماعات پیشران پدید آمدن صنعت بازیسازی در آن کشور بودهاند.
ما معمولا برای تصمیمسازی و تصمیمگیری در زمینههای مختلف، به جعبه ابزاری از برنامهها مانند بستههای حمایت مالی، ابزارهای قانونگذاری، استانداردها و مجوزها، رویدادهای شبکهسازی و رقابتمحور و... رجوع میکنیم و عمده زمان و تمرکز ما معطوف به تنظیم ترکیبی ظاهرا ایدهآل از ابزارهای این جعبه صرف میشود.
این دسته از ابزارها که Howlett در سیاستگذاری عمومی از آنها به عنوان «ابزارهای ماهوی» یاد میشود، در حالی برای رشد (یا در صورت انتخاب اشتباه، افول) یک بومسازگان اثرگذار و تعیینکننده هستند که معمولا به دسته دوم و پشتیبان آنها، یعنی «ابزارهای رویهای» کمتر توجه میشود. در یک تعریف کلی، ابزارهای رویهای مجموعهای از تصمیمات و اقدامات سیاستی برای «اجرای بهتر و پشتیبانی از سیاستهای اتخاذ شده» هستند.
یکی از این ابزارهای رویهای گرانبها، حمایت از بقا و رشد اجتماعات تخصصی است. در شرایط فعلی حاکم بر بومسازگان نوآوری کشور که با چالشهایی از منظر مسائل اقتصادی و حکمرانی مواجه است، آنچه همچون آتش زیرخاکستر میتواند برای عبور از بحران چارهساز باشد، کمک به خلق و تحکیم هستههایی عمدتا غیررسمی اما با تعهد عاطفی و ارزشی بالا حول مسائل مختلف است که همچون موتوری پرتوان، دائما به طرح موضوع، حل مسئله و تربیت سرمایههای انسانی مولد میپردازد. ظرفیتی که نباید آن را نادیده گرفت.
شناسه خبر: 95510