«دریاقلی»، اوراقچی چهارمحالی که ناجی آبادان شد
نزدیک اوراقی بود که صداهای مرموزی از بهمنشیر به گوش رسید فکر کرد خیالاتی شده، چندین بار چشمان خود را باز و بسته کرد و برای هوشیاری بیشتر دبه آب را روی سرش خالی کرد. خیال نبود، نیروهای بعثی به کوی ذوالفقاری رسیده بودند.
خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری؛ نرجس سادات موسوی|بالای پلههای گلی نشسته بود و دانههای تسبیح را به آرامی در دستان پینه بستهاش جابهجا میکرد، صدای شیرینبانو و نالههایش، کربلا ...