از روزهای رنگینی تا سالهای وقار و سنگینی
هر زمان که میدیدمش تیپ جلف و متفاوتی داشت، انگار رنگینکمان از جلوی چشمانت رد میشود، اما حالا او را با چادر مشکی و با وقاری خاص میبینم.
خبرگزاری فارس- کرمان؛ زهرا بمی: از وقتی یادم میآید، او را با تیپی متفاوت و جلف میدیدم، موهایش را از روسریاش بیرون میریخت و آرایش غلیظی داشت. همکلاسیها نامش را رنگینکمان گذاشته بودند، بهقدری جلف بود که هیچیک از بچهها حاضر نبودند در ...