از آه پل تا داغ متروپل
گفتم یواشکی میام اما فهمید، تسبیح دستش بود که دوید دنبالم، گفت: «کجا میری امیرو؟» نخواستم جوابش بدم، بابا حجی اما جوابش داد، گفت: «میره متروپل؛ همهاش آوار شده، کلی زن و بچه اون زیرن، پاپیچش نشو» بیبی هم نگفت نه، اما روضه خوند، روضهی علیاکبر(ع)؛ این بار، هم برای عامو و پل، هم برای مو و متروپل!»
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: «شتک زدن» یعنی انعقاد مایعی غلیظ بر شئ؛ یعنی انتهای کوچهی امیری، ویرانهه ...