نیوز سیتی!
07 مرداد 1402 - 09:58

«رودبارسرا» نمادی از بی‌مهری علیه جنگل‌نشینان

«رودبارسرا» نمادی از بی‌مهری به بهانه اجرای قانون خروج دام از جنگل است که به نظر می‌رسد نتیجه آن جز ایجاد هرج‌و‌مرج در جنگل، بی‌خانمان شدن جنگل نشینان، از بین رفتن مشاغل روستایی و انباشت شمار بیماران و بیکاران در شهرها نبوده است.

به گزارش خبرگزاری فارس از شفت- حمیدرضا دنیادیده- به دعوت یکی از دوستان، راهی منطقه‌ای جنگلی بکر و البته متروکه از محلات تابعه روستای مژدهه به‌نام «رودبارسرا» در بخش مرکزی شفت برای اقامه عزای امام حسین علیه‌السلام توسط جمعی از جوانان و بومیان اصیل منطقه شدیم.

رودبارسرا، منطقه‌ای است که در سال ۱۳۸۲ یعنی پس از ۱۴ سال از آغاز طرح خروج دام از جنگل، به‌ناگهان و یک‌باره مشمول طرح شد و طی مدت کوتاهی، اهالی مجبور به باروبندیل بستن و ترک منطقه شدند درحالی‌که خاطراتشان، هویتشان و دل‌بستگی‌هایشان آنجا ماند و همین، بهانه‌ای برای حضور گاه‌گاه اهالی به منطقه شد.

فاصله رودبارسرا تا مرکز شفت حداقل ۱۷ کیلومتر است و برای رسیدن به آن باید از بالا محله و پایین‌محله مژدهه عبور می‌کردیم. مسیر رسیدن به رودبارسرا گرچه باز و ایمن بود اما به سبب کم شدن تردد و البته بارندگی‌های اخیر لغزنده بود و همین مسئله موجب شد تا ادامه مسیر را پیاده طی طریق کنیم.

در مسیر منتهی به مسجد رودبارسرا که محل برگزاری مراسمات همه‌ساله بومیان منطقه بود، با تعدادی از اهالی هم‌کلام شدم‌. از ترک محله و روستا در گذشته و دل‌بستگی‌های کنونی آن‌ها به رودبارسرا پرسیدم. توضیحات آن‌ها گرچه صرفاً با اشک همراه نبود اما مظلومیت در گفتار و صدق کردارشان نشان از ظلمی می‌داد که هم در بعد قانونی و هم در اجرای قانون، شامل حالشان شده بود؛ آن‌ها به‌ظاهر از روی رضایت مجبور به ترک محله بودند!

 

آقای مرادی یکی از همراهان ما در این مسیر بود. او توضیح می‌داد که «ما اهالی روستای رودبارسرا در سال ۱۳۸۲ به دلیل تصمیمات اشتباه مسئولین وقت منابع طبیعی استان گیلان، مشمول طرح ساماندهی خروج دام از جنگل شدیم».

این رودبارسرایی رانده‌شده از روستا در طول مسیر تیربرق‌های لخت شده از ترانس و کابلی را نشان می‌داد که گویا در همان موقع قرار بود از ردیف اعتبارات ملی، روستایشان را روشن کند.

 مرادی می‌گفت «طرح ساماندهی خروج دام از جنگل در رودبارسرا زمانی با دستور قهری مدیرکل وقت منابع طبیع اجرا شد که حدود ۲ سال از آغاز برق‌رسانی روستا گذشته بود و مردم چشم‌انتظار این نعمت پاک بودند».

 

 به گفته اهالی، «دلیل اجرای یک‌باره و بدون اطلاع قانون خروج دام از جنگل در رودبارسرا، عصبانیت و تصمیم هیجانی مدیرکل وقت منابع طبیعی بود که دلیل آن‌هم احتمالاً زدن شاخ و برگ‌های حاشیه‌ای تیر برق‌ها و کابل‌های کشیده شده برق بود».

گفتنی است، پیش از برخورد قهری مدیرکل وقت منابع طبیعی استان گیلان با مردم رودبارسرا نیز، اتفاق مشابهی با مردم امامزاده اسحاق علیه‌السلام شفت رخ داد که با فشار شدید افکار عمومی، مدیرکل وقت منابع طبیعی تمکین و عقب‌نشینی کرد و نهایتاً، روستا برق‌دار شد و آبادی به مردم روی خوش نشان داد.

مرادی، به «سطح پایین سواد در روستا که تقریباً بی‌سواد محسوب می‌شدند» و همچنین به «ناگهانی بودن تصمیم منابع طبیعی استان در خصوص خروج از روستا» صحبت می‌کرد و می‌گفت: آن موقع یادمان هست که اهالی در شوک خروج از روستا بودند. او می‌گفت: «همان‌طور که مادر به فرزند خود دل‌بستگی داشت، اهالی به رودبارسرا عشق و علاقه داشتند و با شنیدن کوچ از روستا، بعضی‌ها بیمار شدند و همچنان نیز با بیماری مزمن خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند».

در طول مسیر، از اهالی هرکدام به خاطرات خود اشاره می‌کردند. یکی از خانه و خاطرات کودکی خود می‌گفت و دیگری زمین شالیزار خود را نشان می‌داد و از رنج‌های پدران و مادرانشان در اراضی زراعی صحبت می‌کرد. شخص دیگری به باغات چای عموی خود اشاره می‌کرد و از هم‌گروه شدن اهل روستا و خانواده‌ها در صبح‌ها و عصرها برای چیدن برگ سبز چای می‌گفت. در طول مسیر پدری هم از دام‌های محلی خود صحبت می‌کرد و از تأمین گوشت و لبنیات مردم روستا، محلات پایین‌دست و همچنین عرضه آن‌ها در دوشنبه‌بازار شفت صحبت می‌کرد.

 

اهالی هرکدام در گرم صحبت با ما، از دوران سرد خروج از جنگل، سکونت اجباری‌شان در شهرها و وضعیت مشقت‌بار کنونی خود صحبت می‌کردند و می‌گفتند: «مردم روستا کشاورز و دام‌دار بودند. از دیار و خانه و کاشانه خود رانده و در شهر‌ها گسیل و آواره شدند و با پولی که به ازای از دست دادن همه‌چیز اعم از مال، زمین، زراعت، باغ، هویت و خانواده و خاطره ازدست‌داده بودند، در مناطق حاشیه شهر با بدترین شکل و بافاصله معنادار با آنچه در قانون پیش‌بینی‌شده بود، سکنی گزیدند».

 

آن‌ها به آسیب‌های اقتصادی، اجتماعی، سلامت و غیره که در پس خروج اجباری از جنگل متحمل شده بودند هم گفتند؛ آن‌ها در ناباورترین حالت ممکن، خبر دادند که «اهالی به دلیل نداشتن شغل، بیماری و کهن‌سالی اکنون تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) و دیگر نهاد‌های های حمایتی نظیر بهزیستی هستند و فرزندانشان نیز دستخوش تنگناهای امروز شده و از داشتن حداقل امکانات رفاهی و اشتغال محروم هستند درحالی‌که اگر در روستا می‌ماندند، اکنون علاوه بر تولید و اشتغال و تقویت بنیان خانواده و روستا، فرزندانشان نیز مشغول کار بوده و روستای خود را مثل دیگر روستاهای هم‌جوار توسعه و رشد داده بودند».

به پهنه وسیع در نزدیکی مسجد محله رودبارسرا رسیدیم. آثار حیات و زندگی در این پهنه به سبب تردد چوپانان منطقه، اهالی و بومیان محل و گردشگران بیشتر مشهود بود. از بنای مسجد، حوض سنگی ربیّه ماشل (خاله ربیّه)، تپه‌های خشتی میراثی تا درختان گردو، توت و خوج (گلابی وحشی) که همگی نشان از ریشه حیات و زندگی پرنشاط مردم خبر می‌داد.

وجود دو رودخانه زلال، شفاف، خروشان و طبیعی که برخلاف تصمیم نابخردانه، زمخت و قهری مسؤولین منابع طبیعی وقت، همچنان جریان داشت و در انتظار و البته بسیار امیدوار از روزی که زمین‌های کشت و زرع محله را سیراب کند؛ روزی را به مردم و هویت را محله برگرداند و فرصت فوت شده را جبران کند.

از بین رفتن ده‌ها هکتار شالیزار و باغات چای، توتستان‌های پرورش کرم ابریشم، وجود دام‌های سرگردان و فراوان، قاچاق چوب و از بین بردن جنگل، ایجاد گودال و تونل‌های فراوان با احتمال دسترسی به گنج تنها بخشی از آسیب‌های مشهود در رودبارسرا بود که اجرای قانون ناقص، پر ضعف و لازم به اصلاح خروج دام از جنگل به مردمان منطقه زد و اکنون نیز استمرار آن به آیندگان خواهد زد.

قرار بود طرح خروج دام از جنگل و ساماندهی جنگل‌نشینان در جهت حفاظت از جنگل‎ها اجرا شود اما در عوض مسیر برای قاچاق چوب در جنگل‎های گیلان ازجمله رودبارسرا هموارتر شد تا جایی که به اذعان رودبارسرایی‌ها، آسیبی که جنگل‌های منطقه از تیزی اره‌های بنزینی قاچاقچیان چوب دیده‌اند به‌مراتب بسیار برنده‌تر و تیزتر از رفت‌وآمد دام‎‌ها در جنگل بود.

انتظار می‎رفت در طرح خروج دام از جنگل، حفظ معیشت و شأن دامداران در اولویت مسؤولین قرار بگیرد اما با گذشت سال‎ها از اجرا شدن این طرح نه تنها شاهد ساماندهی دامداری‎ها نیستیم بلکه وضعیت نابسامان اقتصادی و عدم‌حمایت از دامداران عرصه را بیش از قبل به این فعالان در حوزه کشاورزی تنگ‎تر کرده است.

 

علی‌رغم ظلم‌هایی که به رودبارسرایی‌ها شده اما آن‌ها همچنان امیدوارند و مسجد محله را پایگاهی برای تظلم‌خواهی خود می‌دانند و امام حسین علیه‌السلام و اهل‌بیتش را نیز به‌عنوان الگوی ظلم‌ستیز و عادل، محور رسیدن به حقوق خود می‌شمارند.

 

علی‌ای‌حال با توجه به آثار سوء اجرای طرح خروج دام از جنگل، آسیب‌های جدی اقتصادی اجتماعی که مشمولان طرح متحمل شده و همچنین توسعه مشی مردم‌داری در نظام سیاسی اجرایی کشور، لازم است دولت و مجلس در دوره کنونی ناظر به اینکه معایب اجرای طرح خروج دام از جنگل بیش از محاسن آن بوده، سریعاً نسبت به اصلاح قانون و اجرای آن اقدام کرده تا ضمن بازگشت توسعه به روستا، ایجاد اشتغال منطقه‌ای با پایه کشاورزی، رونق تولید و توسعه گردشگری روستایی در روستاهای مستعد پس از ۳۵ سال از اجرای آزمایشی که سود جنگل در آن ناچیز و ضرر مردم و روستاییان از آن حداکثر بوده، بازگردانده شود.

هرچند بنا بر آنچه اهالی رودبارسرا اذعان کرده و آن را مصداقی از ظلم و تضییع حقوق بیت‌المال دانسته‌اند، لازم است به‌منظور پیشگیری از موارد مشابه، موضوع در سازمان بازرسی و همچنین کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی طرح و پیگیری شود.

پایان پیام/۳۳۸۹

منبع: فارس
شناسه خبر: 1414847

مهمترین اخبار ایران و جهان: