دکتر صحرایی وزیر محترم آموزش و پرورش در یک گفتگو در پاسخ به شهریه زیاد مدرسه غیر دولتی خاصی با تمثیل قیمت اتومبیلهای مدل بالا پاسخ پرسش اعتراضی پرسشگر را داده است. به نظر پاسخ ایشان با منطق خصوصی سازی تربیت مدرسهای کاملا سازگار است و ایرادی بر این پاسخ نیست. محمد حسنی
محمد حسنی
دکتر صحرایی وزیر محترم آموزش و پرورش در یک گفتگو در پاسخ به شهریه زیاد مدرسه غیر دولتی خاصی با تمثیل قیمت اتومبیلهای مدل بالا پاسخ پرسش اعتراضی پرسشگر را داده است که شهریه مدارس شبیه قیمت اتومبیل در بازار است هر چه مدل و کیفیت اتومبیل بالاتر باشد قیمتش نیز بیشتر خواهد بود.
منطق خصوصی سازی تربیت مدرسهای به این معناست که تربیت مدرسهای چون یک کالا در بازار عرضه شود و قانون بازار یعنی عرضه و تقاضا قیمت آن را تعیین کند.
به نظر من پاسخ ایشان با منطق خصوصی سازی تربیت مدرسهای کاملا سازگار است و ایرادی بر این پاسخ نیست. منطق خصوصی سازی یا بازاری سازی تربیت مدرسهای به این معناست که تربیت مدرسهای چون یک کالا در بازار عرضه شود و قانون بازار یعنی عرضه و تقاضا قیمت آن را تعیین کند.
ایده بازاری سازی تربیت مدرسهای در نیمه دوم قرن بیستم توسط اقتصاددانان نولیبرال ذیل ایده دولت حداقلی طرح شده است. این متفکران قواره دولتهای رفاه در جهان را بیاندازه بزرگ و تهدید کننده آزادی شهروندان دانستند .
ایده بازاری سازی تربیت مدرسهای در نیمه دوم قرن بیستم توسط اقتصاددانان نولیبرال ذیل ایده دولت حداقلی طرح شده است.
از نظر آنها دولتها باید بیشتر امور را به بخش خصوصی بسپارند و خود بیشتر نقش تنظیم گری در تمشیت امور اجتماعی را بر عهده بگیرند. از جمله این امور عرضه خیر اجتماعی تربیت مدرسهای است.
آنها به دولتها پیشنهاد کردند که تربیت مدرسهای را چون یک کالای معمولی مانند سایر کالاهای عرضه شده در بازار تلقی کنند و جریان عرضه آن را به بخش خصوصی بسپارند.
آنها به دولتها پیشنهاد کردند که تربیت مدرسهای را چون یک کالای معمولی مانند سایر کالاهای عرضه شده در بازار تلقی کنند و جریان عرضه آن را به بخش خصوصی بسپارند.
تربیت مدرسهای هم توسط افراد و نهادهای مختلف با کیفیتها و قیمتهای مختلف عرضه شود.
یعنی همانطور که کارخانجات اتومبیل سازی اتومبیلهای مختلف تولید و به بازار عرضه میکنند وافراد با توان مالی مختلف و علایق گوناگون هر نوعی را که بخواهند می خرند؛ تربیت مدرسهای هم توسط افراد و نهادهای مختلف با کیفیتها و قیمتهای مختلف عرضه شود و والدین بر اساس توان مالی و علایق تربیتی هر نوعی را که بخواهند انتخاب و خریداری کنند.
والدین بر اساس توان مالی و علایق تربیتی هر نوعی را که بخواهند انتخاب و خریداری کنند.
از نظر این متفکران با این کار هم بهرهوری در ارائه کالای تربیت مدرسهای افزایش مییابد هم آزادی و حق انتخاب والدین برای نوع تربیت رعایت شده است. امروزه با وجود نقدهای فراوان این سیاست در حوزه حکمرانی تربیت مدرسهای در دنیا رایج شده است.
هم بهرهوری در ارائه کالای تربیت مدرسهای افزایش مییابد هم آزادی و حق انتخاب والدین برای نوع تربیت رعایت شده است.
در کشور ما هم بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۷ قانون مدارس غیر دولتی به تصویب مجلس رسید و بعد از آن به سرعت گسترش یافت.
حال با این توضیحات میبینیم که پاسخ دکتر صحرایی با منطق خصوصی سازی منطبق است و پاسخ پرسش کننده همین است. به نظر من پرسش نادرست بوده است.
در کشور ما هم بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۷ قانون مدارس غیر دولتی به تصویب مجلس رسید و بعد از آن به سرعت گسترش یافت.
پرسشگر به حاق مسئله نپرداخته است. در حالی که پرسش مهم این است که آیا تربیت مدرسهای را می توان یا باید خصوصی یعنی بازاری نمود؟ آیا در کشور ما خصوصی سازی سیاست مناسبی برای عرضه تربیت مدرسه ای است؟
آیا در کشور ما خصوصی سازی سیاست مناسبی برای عرضه تربیت مدرسه ای است؟
آیا تربیت مدرسه ای ماهیتا کالای خصوصی یا شبه خصوصی است؟ آیا تربیت مدرسهای که در قوانین موجود حاکمیتی بودن آن تصریح شده است را می توان به بازار سپرد؟ چه توجیهی برای اتخاذ این سیاست در کشور بوده و هست ؟ تا چه میزان این سیاست با اصول سوم، سیام و چهل و سوم قانون اساسی تناسب دارد؟ آیا این سیاست عادلانه است؟
تا چه میزان این سیاست با اصول سوم، سیام و چهل و سوم قانون اساسی تناسب دارد؟ آیا این سیاست عادلانه است؟
این پرسش هایی است که بعد از بیش از سی سال تجربه خصوصی سازی در کشور هنوز ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است و پاسخی روشن و مقبول عام به آن داده نشده است.
انتهای پیام/
از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل [email protected] مکاتبه فرمائید.