غلامحسین درویش که در عالم موسیقی با نام درویش خان شناخته میشود، مسافر درشکهای بود که با برخورد با اتومبیلی در تهران دچار ضربه مغزی شد و دار فانی را وداع گفت؛ همو که بر سر مزارش بعدها نوشتند: استاد هنرور زمان رفت... .
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، قریب 100 سال از اولین قربانی تصادف در ایران میگذرد؛ سانحهای که در آن ایران یکی از نابغههای موسیقی خود را از دست داد. غلامحسین درویش که در عالم هنر و موسیقی با نام درویش خان شناخته میشود، مسافر درشکهای بود که با برخورد با اتومبیلی در تهران دچار ضربه مغزی شد و پس از پنج روز، دار فانی را وداع گفت؛ همو که بر سر مزارش بعدها نوشتند:
درویش اگر از این جهان رفت
مشنو که فقیر و ناتوان رفت
درویش هنرور زمان بود
استاد هنرور زمان رفت...
غلامحسین درویش طالقانی در سال 1251 در خانوادهای اهل ذوق دیده به جهان گشود. پدرش با تار و سهتار آشنا بود و همین سبب شد تا تار و پود علاقه به موسیقی و نوا در جان درویش خان از همان دوران کودکی بافته شود. درویش خان پس از مدتی به تشویق پدر در سن 10 سالگی راهی دارالفنون شد؛ جایی که در آن موسیقی به شکل علمی به برکت حضور آلفرد لومر فرانسوی شکل گرفته بود. لومر که تخصصش در حوزه موسیقی نظامی بود، آموزش در این مدرسه را نیز بر همین اساس پایهگذاری کرده بود. این شد که درویش خان نیز همچون بسیاری دیگر از کسانی که مشتاق موسیقی بودند، اولین آموزشها را از این دریچه آموختند. گفته شده است درویش خان در ابتدا به نواختن طبل کوچک و شیپور مشغول شد.
رفتوآمد درویش خان به دربار ناصری، سبب شد تا با آواها و نواهای دیگر نیز بیشتر آشنا شود و همین سبب شد تا او جزو علاقهمندان به «تار» شود. درویش خان پس از مدرسه، ابـتدا نـزد داود کلیمی تارزن رفت تا مشق تار کند. پس از مدت کمی آموزش از استاد خود گوی سـبقـت را ربود و به مرتبه عالی نوازندگی دست یافـت؛ اما حضور در جلسات درس استاد بی بدیل تار آن زمان، یعنی آقا میرزا حسیـنقـلی او را به دنیای دیگری کشاند. هـمچنین آشنایی با برادر بزرگتر آقا میرزا حسینقلی، میرزا عبدالله نوازنده تار و سه تار، به کار او غنای بـیشتری بخشید.
درویش خان به دستگاههای موسیقی ایران احاطه کامل داشت و مضراب او قوی و ریز بود. او با کمک استادش آقا حسینقلی بعنوان نوازنده در گروه موسیقی مخصوص شعاع السلطنه (پسر مظفرالدین شاه) مشغول به کار شد. پس از آنکه شعاع السلطنه والی فارس شد ، درویش خان با دیگر اعضای گروه راهی شیراز شد و در آنجا ازدواج کرد. مجددا هنگامی که شعاع السلطنه به تهران منتقل شد، درویش یک کلاس موسیقی در منزل خود دایر کرد و به تدریس پرداخت. او از نخستین افرادی بود که موسیقی را بهصورت حرفهای تدریس کرد و به شاگرادنی که موفق به پایان دوره موسیقی خود می شدند نشانی به شکل تبرزین از جنس طلا ، نقره و مس اهدا میکرد. درویش خان پس از رهایی از قید دستگاه شعاعالسلطنه به سلک دراویش «اهل صفا» درآمد و با ظهیرالدوله به همکاری پرداخت و در کنسرتهایی که آن زمان در انجمن برادری برگزار میشد، شرکت میکرد و همواره سمت ریاست ارکستر را داشت.
تصنیف ها ، پیش درآمدها و رنگ های درویش خان از لحاظ تنوع ریتم و ملودی و ترکیب وزن های سه چهارم وشش هشتم قطعات ضربی نمونه هایی زیبایی است که الگوی کار آهنگسازان ایرانی گرفته است. از او آثار مشهوری مانند تصنیف «بهار دلکش»، تصنیف «ز من نگارم» و چند رنگ و پیشدرآمد بهجا ماندهاست.
زندگی پر فراز و نشیب این نابغه موسیقی ایران دستخوش نگارش رمان «درویش خان» به قلم حسن هدایت شده است. این اثر که تاکنون از سوی انتشارات علمی و فرهنگی برای چهار بار بازچاپ و روانه کتابفروشیها شده، در بستر تاریخی روایتگر زندگی مردی است که تاریخ موسیقی ایران همواره او را به عنوان یکی از ستارههای آسمان هنر ایران به یاد میآورد.
هدایت که برای نگارش این اثر دو سال زمان صرف کرده، به منابع متعددی از جمله «در تاریخ موسیقی ایران»، اثر روحالله خالقی مراجعه کرده است. او پیشتر در مصاحبهای درباره این اثر گفته بود: «درویشخان» رمان تاریخی نیست ولی بر اساس و در بستر تاریخ نوشته شده است. به عبارت دیگر در بیان کلیات، به تاریخ وفادار است و در جزئیات روایت شکل داستان به خود گرفته است. از تخیل حدود 20 درصد در این رمان استفاده شده و در مجموع بیشتر تلاش داشتهام که بستر تاریخی را روایت کنم؛ البته گاهی در بیان جزئیات داستانی، تخیل چیره شده است.
انتشارات علمی و فرهنگی چهارمین چاپ از این اثر را در هزار نسخه و به قیمت 27 هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
انتهای پیام/