پرواز دختران حاج قاسم به مقصد خانه پدری/ دستمان را بگیر که دستت در دستان آسمانیان است
بانگ رحیل از «اجتماع دختران حاج قاسم» برخاست که ای دختران نسل انقلاب بیایید به دیدار سردار برویم و دوهزار فرزند ایران لبیک گفتند و سکوی پروازشان آرامگاه ۱۴ هزار عاشق واصل است که گلستان اهل اصفهان شده، از گلستان شهدای اصفهان به گلزار شهید سلیمانی.
گروه فرهنگی خبرگزاری فارس اصفهان؛ شهید و شهادت مفهومی آشنا برای همه زبان‌ها و زمان‌ها است، برای همه نسل‌ها و همه فکرها، شهادت و شهید برای نوع بشر قابل احترام و تعظیم است، شاید به این دلیل که شهادت با ولایت ارتباطی تنگاتنگ و ناگسستنی دارد و هرچه این ارتباط قوی‌تر باشد شهید بزرگ‌تر و دوست داشتنی‌تر خواهد بود، البته که عزت همه از آن خداست و گاه حکمت الهی بر شهرت یک شهید و معرفی به عالم است و گاه گمنامی.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای مردم ایران و حتی آزادی‌خواهان جهان و بلکه همه بشر صاحب اندیشه، نماد آزادی و امنیت و حق طلبی و استقامت و ایثار و جهاد و صدالبته ولایت مداری است، مجاهدت چند دهه و مستمر که ارمغان مدال «شهید زنده» را در دوران حیات دنیوی و «شهید پرافتخار و سردار دل‌ها» پس از پرواز از خاک به افلاک را از درگاه دوست به جان خرید.
بانگ رحیل از «اجتماع دختران حاج قاسم» برخاست که ای دختران نسل انقلاب بیایید به دیدار سردار برویم و دوهزار فرزند ایران لبیک گفتند و سکوی پروازشان آرامگاه ۱۴ هزار عاشق واصل است که گلستان اهل اصفهان شده، از گلستان شهدای اصفهان به گلزار شهید سلیمانی.
و سخن از رسیدن بگویم، رسیدن به وادی عشق، رسیدن به پایتخت عشق، چراکه ارزش و شأن مکان به صاحب مکان است و سخن بگوییم از عاشق که یگانه عشق عالم وجود خداست و دیگران عاشق و چون خدا بی‌انتها است، این رسیدن از جنس حرکت است، رسیدنی که رنگ ماندن ندارد، آرامشی طوفانی که از درون آدمی را به جوش و خروش می‌آورد.
نسیمِ مقاومت خبر می‌دهد به شهر و آبادی رسیدیم این شهر بوی ایستادگی می‌دهد ساده‌تر که بخواهم بگویم، این شهر بوی حاج قاسم را می‌دهد بوی زندگی سراسر ساده او را بوی دل‌انگیز عاشقی را چیزی تا دیدارمان نمانده بابا قاسم جان کمی نفسی تازه می‌کنیم و عازمِ تو می‌شویم عازم خانه و خاکِ تو ای سربازِ وطن.
دخترانی که سال گذشته رفته بودند به سردار می‌گویند: انگار همین دیروز بود که با رفقایمان به دیدارتان آمده بودیم درست بهار پارسال ، دست در دست هم در جوار تمام دخترانت عهد بستیم در راهت بمانیم حقیقتا راه بسی سخت بود ولی دلمان قرص بود که چراغِ راه ما شمایید، پدرِ عزیزِ همه ما شمایید قطعا دعای خیرتان بدرقه راهِ ماست و برای همین است که باز هم اینجاییم این‌بار هم برای هم قسم شدن آمده‌ایم برای عرض احترام، اما بیشتر آمدیم بگوییم ما هستیم، روی ما حساب کنید دستمان را بگیرید که دستتان در دستان آسمانیان است.
سخن از عشق و عاشقی بر جان و دل جوان بهتر و بیشتر می‌نشیند، جوانی به حساب و کتاب ثبت احوال نیست، به بزرگی روح است و آزادی از بندها، نگاه به موی سپید و چین جبین حاج قاسم نکنیم، به چشمانش نگاه کنیم تا شور جوانی را دریابیم و از همین رو است که دل‌های جوانان پروانه‌وار به دور شمع وجودش می‌گردند.
پایان پیام/۶۳۱۰۶/ش