شرلی جکسون دو داستان جدید منتشر کرد

تهران- ایرنا- دو داستان کوتاه دیده نشده از شرلی جکسون، ملکه ادبیات گوتیک، ۵۷ سال پس از مرگ او منتشر شد. به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا از گاردین، داستان‌های چارلی رابرتز (Charlie Roberts) و فقط بایست و منتظر باش (Only Stand and Wait) از شرلی جکسون فقید، روز نهم ژوئن (پنجشنبه، ۱۹ خرداد) در مجله آمریکایی استرند منتشر شدند. چارلی رابرتزفقط بایست و منتظر باششرلی جکسوندر داستان چارلی رابرتز زوجی برای یک میهمانی شام برنامه‌ریزی می‌کنند و بیشتر داستان به مکالمه این دو درباره افرادی که می‌خواهند به این میهمانی دعوت کنند، اختصاص دارد. در لایه پنهان زیر شوخی‌های این زن و شوهر تنشی ملموس و ابراز نشده وجود دارد. عنوان این داستان الهام گرفته شده از نام صاحب یک چاقوی جیبی است که پشت در خانه این زوج رها شده است. داستان فقط بایست و منتظر باش نیز به موضوعاتی چون انزوا و انکار می‌پردازد که در رمان‌های تسخیرشدگی خانه هیل و ما یک عمر قلعه نشین بوده ایم نیز مشهود بودند. این داستان روایتگر داستان بیماری است که به تازگی یک جراحی را پشت سر گذاشته و پزشکش می‌خواهد پانسمان‌هایش را باز کند. فقط بایست و منتظر باشتسخیرشدگی خانه هیلما یک عمر قلعه نشین بوده ایماین دو داستان فوق العاده کوتاه هستند، چارلی رابرتز کمی بیش از ۵۰۰ کلمه است و بایست و منتظر باش کمتر از ۴۰۰ کلمه. چارلی رابرتزبایست و منتظر باشجکسون سال ۱۹۶۵ میلادی در حالی که تنها ۴۸ سال سن داشت، درگذشت. اما آثار او در سالهای اخیر به دنبال ساخت اقتباس سینمایی ما یک عمر قلعه نشین بوده ایم و سریال تسخیرشدگی خانه هیل به شهرتی جدید دست یافتند. استیون کینگ از رمان تسخیرشدگی خانه هیل جکسون به عنوان یکی از دو رمان بزرگ ماوراءالطبیعی جهان در ۱۰۰ سال گذشته یادکرده است. ما یک عمر قلعه نشین بوده ایمتسخیرشدگی خانه هیلتسخیرشدگی خانه هیلجکسون همچنین نویسنده داستان کوتاه کلاسیک قرعه کشی (the lottery) نیز هست که اولین بار در سال ۱۹۴۸ در نیویورکر منتشر شد. قرعه کشی (the lottery)آخرین بار در سال ۹۹ بود که یک داستان جدید و دیده نشده از این نویسنده مطرح منتشر شد. این داستان کوتاه که ماجراجویی در یک شب بد نام داشت درباره یک زن خانه‌دار به نام ویوین است که در وقت استراحت برای خرید سیگار به فروشگاه می‌رود. ماجراجویی در یک شب بدوی در فروشگاه یک زن باردار با لهجه ایتالیایی را می‌بیند که می‌خواهد تلگرام بفرستد اما تنها چیزی که نصیبش شده خشونت کلامی فروشنده است. ویوین به داد این زن مهاجر می‌رسد و او هم برای تشکر، پول سیگار ناجی اش را حساب می‌کند.