نیوز سیتی!
27 آبان 1402 - 09:29

راه‌های قرآنی خواندن

«راه‌های قرآنی خواندن» یک طرح آموزشی و پژوهشی درباره ارتقای روش‌های مطالعه است و علم به این موضوع که ترتیل‌خوانی یکی از راه‌های مطالعه دانسته شود.

خبرگزاری فارس، رضا کریمی؛ تأمل در ماهیت و آثار ترتیل به ما می‌گوید این کلمه بیانگر یکی از راه‌های قرآنی خواندن است نه‌فقط راه خواندن قرآن. به‌طور خلاصه ترتیل یعنی خواندن با تمرکز. از آثار این نوع خواندن این است که خواننده شاکر مطالب و متون است و از نوشته‌ها لذت می‌برد. بلکه با آن‌ها اشک می‌ریزد و حتی ممکن است به واکنش‌هایی مانند سجده کردن، بستن کتاب و چشمان، راه رفتن در اثر شور و هیجان معانی و ... دچار شود.

بر این اساس ترتیل سبب حضور قلب است و حتی موجب تخیل با کتاب می‌شود بلکه تجسم معانی به وجود می‌آورد.

از آیات قرآن می‌فهمیم که قرآن باید با ترتیل قرائت شود: «وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً» (فرقان/32)، «وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِیلا» (مزمل/4). گفته‌اند ترتیل یعنی حفظ الوقوف و اداء الحروف.

این بیان سهل و ممتنع است و ذو بطون. این معنای کاملی است که بعضی تنها با قواعد تجویدی امروزی آن را معنا می‌کنند درحالی‌که ترتیل یعنی وقف کردن (مکث؛ تمرکز بر بخش‌های معنادار و واکنش مناسب) و ادای حروف (ادای حق تلاوت؛ تنظیم سرعت با میزان لازم به فهم و قرائت متن و انتقال معانی حروف به قلب).


*باسرعت خواندن بستگی به «حال» و «شأن» قاری دارد.

وقف در قرآن بسیار مهم است و آن را باید فراتر از یک قاعده تجویدی در نظر گرفت. ترتیل در کلام معصوم به‌خوبی تعریف‌شده است؛ یعنی:

وَ رَتِّلِ‏ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص بَیِّنْهُ تِبْیَاناً وَ لَا تَهُذَّهُ هَذَّ الشِّعْرِ وَ لَا تَنْثُرْهُ نَثْرَ الرَّمْلِ وَ لَکِنْ أَفْزِعُوا قُلُوبَکُمُ الْقَاسِیَةَ وَ لَا یَکُنْ هَمُّ أَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَةِ. «قرآن را به‌طور کامل تبیین(روشن) کن، نه مثل شعر با شتاب و نه مثل نثر پراکنده باشد بلکه باید قلبهای سخت را از آن هراسان کرد و همّ قاری به آخر رساندن سوره نباشد (کلینی 1407، ج 2، ص 614، ح 1).»

البته باید ذیل این حدیث این نکته را در نظر داشت که سرعت خواندن بستگی به «حال» و «شأن» قاری دارد.

 قاری با ترتیل در زمان حال و در بند آیه کنونی است (نه آیه بعدی) و پیام فعلی را به بهانه فهم سریع و رسیدن به پیام بعدی قرآن ضایع نمی‌کند. به‌عبارت‌دیگر، قاریِ ترتیل خوان، در «حال» و با «حال» می‌خواند.

در زمان حال بودن سبب لذت (حال) کتاب‌خوانی و مطالعه می‌شود. لازمه این کار این است که قاری با تنزیل (وجه تدریجی متن) هماهنگ شود: «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزیلاً» (اسراء/106). در این آیه تنزیل و قرائت با مکث ملازم هم هستند. مکث را می‌توان همان وقف در تعریف مشهور ترتیل دانست؛ وقف معنایی دقیق‌تر از سکون پایانی در قرائت متداول دارد.

در اینجا مکث و وقف موجب تمرکز و تثبیت قلبی و واکنش مناسب و شکر متن می‌شود. اینجاست که مرحوم دولابی می‌گوید: «یک آیه‌ی قرآن که نظرت را جلب می‌کند تا کاملاً آن را هضم نکرده‌ای و نخورده‌ای و سیراب نشده‌ای از آن عبور نکن. پاک کردن ته ظرف غذا مستحب است. پیامبر اکرم(ص) ظرفی را که در آن غذا میل می‌فرمودند، با انگشت تا آخرین ذرات غذا را چنان پاک می‌کردند و می‌خوردند که نیازی به شستن نداشت. از قرآن یک‌کلام را بگیر و مزمزه کن و آن را بچش. اگر کسر داشتی، سراغ کلام دوم برو (مصباح الهدی).

*در خطبه متقین نهج‌البلاغه آمده که متقین کسانی هستند که قرآن را به ترتیل می‌خوانند.

در اوایل قرآن می‌خوانیم که قرآن کتابی است که بی‌شک برای متقین هدایت‌کننده است اما متقین چه کسانی هستند؟ در خطبه متقین نهج‌البلاغه آمده که آنان قرآن را به ترتیل می‌خوانند. ترتیل‌خوان اجزای قرآن را تلاوت و پیگیری می‌کند و نفس را محزون می‌کند و دوای دردهایش را با آن می‌یابد. وقتی به آیه تشویق می‌رسد با طمع به آن دل می‌بندد و شوقش طلوع می‌کند و آن را نصب‌العین قرار می‌دهد وقتی به آیه تخویف می‌رسد گوش‌های قلب را به آن میل می‌دهد و صدای جهنم را در گوشش می‌بیند (نهج‌البلاغه، خطبه 193 معروف به خطبه متقین).

توصیه به خاشعانه و محزون خواندن قرآن با ترتیل خوانی است که محقق می‌شود. با هر آیه قرآن باید مقامی بالاتر نصیب قاری شود؛ یعنی قرائت با ترقی ملازم است: «اقرأ و ارق»(کلینی،1407، ج 2، ص 606). در دعای ختم قرآن آمده که خدایا من را از کسانی قرار بده که با قرائت هر آیه‌ای درجه‌ای در اعلی‌علیین ترقی پیدا می‌کنند.

به نظر می‌رسد بتوان ترتیل را به‌عنوان روش دین در مطالعه و فهم متون معرفی کرد. می‌گویند در علمی که نفعی ندارد خیری نیست. پس ما باید به دنبال دانایی‌ای باشیم که نفعی به ما برساند و لغو نباشد. منظور از علم نافع این است که «فهیم» باشیم و با علم سریع و سرسری و گذرا برخورد نکنیم(اشاره به نامه 31 نهج‌البلاغه).

باید حرفی را که می‌شنویم یا به ذهنمان می‌رسد در آن تدبر کنیم و آن را سریعاً نگوییم و چون با آن مأنوس نشده‌ایم به آن عمل هم نمی‌کنیم!


*ترتیل‌خوانی واکنش مناسب به متن است.

ترتیل واکنش مناسب به متن است. یکی از این واکنش‌ها، سنت جواب دادن است. سنت جواب دادن به آیات قرآن و دیگر اذکار موجب ارتباط و انس بیشتر می‌شود. گفتن جملاتی مانند «کذب العادلون بالله» (برای آیه اول انعام) و «لا بشیء من الائک رب اکذب» (برای آیات مکرر سوره الرحمن) و سبحانک اللهم، بلى (سوره قیامت) موجب تقویت ترتیل خوانی قرآن می‌شود. روایت تقسیم سوره حمد نوعی ارتباط توأم با واکنش به قرآن است.

علاوه بر این، اساساً ما در مقابل حوادث و گفتارها عکس‌العمل‌های متفاوتی داریم: سکوت، شگفت‌زدگی، تعجب، خنده، تبسم، گریه و... . در آیه 204 سوره اعراف آمده که به قرائت قرآن گوش فرا دهید و بعد سکوت کنید: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ». شاید بتوان وقف را همان سکوت بعد از قرائت دانست (که متأسفانه در جلسات قرآنی جایش را به تکبیر و تشویق و سروصدا داده است!).

امروزه بسیاری وقایع برای ما «جالب» هستند و از این منظر به آن‌ها توجه نشان می‌دهیم؛ اما جالب بودن و شگفتی داشتن مستلزم نحوی فاصله داشتن است. وقتی سخنی برای ما جالب باشد به آن توجه نشان داده‌ایم اما اعلام کرده‌ایم که این توجه ما از دور است و ما قصد نزدیکی و هم‌سخنی نداریم.

نگاه پژوهشی معمولاً نگاه شگفت‌زدگی و جالب بودن است. به قول برخی غرب شناسان نگاه ابژکتیو. نگاهی که از سر احساس تملک به معنا و حقیقت ناشی می‌شود. گاهی که شگفت‌زدگی به تعجب برسد، معمولاً انکار جای اعتراف را می‌گیرد. خندیدن هم دیگر عکس‌العملی است که نشان از دوری و فاصله دارد؛ اما تبسم نشان از درجه‌ای تسلیم به حقیقت است. در لحظه تبسم ما به زیر سایه حقیقت رفته‌ایم. مثل سلیمان نبی که از نطق مورچه تبسم خنده گون کرد و کارش به شکر رسید: «فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِنْ قَوْلِها وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی‏ أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى‏ والِدَی» (نمل/19)


در قرآن (در برخی مراتب مواجهه با حقیقت) گریه مقابل خنده و تعجب است. با عجیب شمردن چیزی آن را غریب می‌کنیم و با خندیدن به آن جدی نمی‌گیریمش ولی با گریه دیگر از آن غافل نمی‌شویم. قرآن می‌گوید: از چیزی که بی‌اختیار شما به شما نزدیک می‌شود نباید تعجب کنید و نباید بخندید: «أَزِفَتِ الْآزِفَةُ، لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ کاشِفَةٌ، أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ، وَ تَضْحَکُونَ وَ لا تَبْکُونَ، وَ أَنْتُمْ سامِدُون؛ نزدیک شدنی نزدیک شده و جز خدا آن را برطرف نمی‌کند پس آیا از این سخن تعجب می‌کنید و می‌خندید و گریه نمی‌کنید درحالی‌که غافلید؟» (نجم/61-57).

گریه کردن برای چیزی اعتراف به آن چیز است. وقتی در ناچاریِ یک وعده انجام‌شده می‌افتیم با گریه کردن، به آن اذعان می‌کنیم. گریه غم است و قبل از آنکه از ترس باشد و از چیزی که نیامده، از علم است و ازآنچه در آن افتاده‌ایم. اهل علم وقتی آیات بر آن‌ها تلاوت  می‌شود سجده‌کنان و گریه‌کنان «إِذا تُتْلى‏ عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیًّا» (مریم/58) می‌افتند و خشوعشان زیاد می‌شود، آن‌ها می‌گویند قطعاً وعده پروردگارمان انجام‌شده است؛ «وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً» (اسراء/109-106) و با گفتن این جمله به قضایی که درگیر آن شده‌اند اعتراف می‌کنند.

به‌طورکلی ترتیل سبب انس و عمل به متن می‌شود. ازاین‌جهت ترتیل با تأویل در یک معنا پیوند می‌خورند. از دیدگاه علامه طباطبایی می‌توان برداشت کرد که تأویل به اول رفتن و درعین‌حال، به آخر رسیدن است. تأویل مرحله تحقق خارجی کتاب است و ترتیل هم موجب تجسم متن در قلب خواننده می‌شود.


*راه‌های رسیدن به ترتیل‌خوانی

درمجموع می‌توان بر اساس ماهیت ترتیل راه‌های رسیدن به ترتیل‌خوانی را هم فهرست کرد:

1. باید متن را مهم و قابل‌خواندن بدانیم و آن را تحقیر نکنیم

2. طالب فهم و انس باشیم نه ابتدائاً برای نقد و استفاده جانبی

3. با دل و قلب بخوانیم

4. وقف و ادای کلمات متن را رعایت کنیم

5. تجزیه و تنزیل متن را لحاظ کنیم

6. ابتدائاً به دنبال سرعت و تندخوانی نباشیم

8. قرائت کنیم (و زمزمه و خوشنویسی کنیم و با صوت و آوا و آواز هم بخوانیم)

9. واکنش‌های مناسب داشته باشیم

10. به دنبال عمل کردن به آیات باشیم

11. دغدغه کشف لایه‌های باطنی متن را داشته باشیم.

پایان پیام/ و

منبع: فارس
شناسه خبر: 1575744

مهمترین اخبار ایران و جهان: