من به صعود از قلل سر به فلک کشیده ملکوتی، بوی خوش پونههای وحشی جویباران و دستِ به مناجات برخواسته ریواسهای ترد و آبدار کوهستان بینالود زندهام و زندگی میکنم!
خبرگزاری فارس_ نیشابور_ فاطمه قاسمی؛ امروز به بهانه روز کوهنورد نزد کوهنوردی میروم که ۴۶ بار صعود به قله دماوند، به قله علمکوه، قله آرارات، قله کلاپتهار و گوکیوری در کشور نپال، قله لنین در کشور قرقیزستان و صعود به بیس کمپ قله اورست و صعود قله کورژن فسکایا در کشور تاجیکستان حاصل چند دهه کوهنوردیاش است.
ایوب امینالرعایایی کوهنورد ۶۵ ساله نیشابوری بیان میکند: مرحوم پدرم عاشق کوه و کوهنوردی بود برای همین من از دوران کودکی با طبیعت، کوه و کوهنوردی آشنا شدم و روز به روز هم علاقهام به ورزش کوهنوردی بیشتر و بیشتر میشد تا جایی که در هر فرصتی همراه دوستانم به کوهنوردی میرفتم نمیدانم چه رازی در کوههای سر به فلک کشیده نهفته بود که هر چه بیشتر کوهنوردی میکردم عشقم به کوه عمیقتر میشد.
قدیمترها اعتقادات زیست محیطی زیبایی بین مردم وجود داشت
دارنده مدال برنز آسیا در کشور تاجیکستان، آه بلندی میکشد و میگوید: وقتی که من کوهنوردی را شروع کردم یعنی اوایل دهه ۵۰ راهی معلوم و مشخص خصوصاً راههای ماشین رو در کوهستانها و درهها وجود نداشت به همین خاطر رفت آمد زیادی به کوهها نمیشد، تنها روستاییان و اهالی بومی برای کسب درآمد و امرار معاش به رودخانهها، درهها و کوهها رفت و آمد میکردند. آن هم با اسب، قاطر! برای همین کوهنوردی ورزش شناخته شدهای نبود. اما آن زمانها آب رودخانهها و پوشش گیاهی بیشتر بود، اعتقادات زیست محیطی زیبایی در بین مردم وجود داشت، مثل اینکه درخت صدقه جاری است وتا زمانی که باشد رحمت الهی شامل حال غرس کنندهاش میشود. در مسیر کوهنوردی درختان میوهدار و غیرمثمر فراوانی را در کنار جویباران میدیدیم که توسط پیشینیان غرس شده بود، سایه درختان، محل آسایش و استراحتمان بود.
آن وقتها در سینه سنگی و ستبر کوهستان زخمی بزرگ و عمیق از حفاری معادن نبود
امینالرعایایی با هیجان و پرشور تعریف میکند: اواخر دهه ۵۰ با عضویتم در هیئت کوهنوردی کار جدیتر شد و قله نوردی باعث آشناییام با ارتفاعات بلند شد. حالا دیگر عاشق خوردن آب از چشمهساران ارتفاعات بودم گویی آب گوارای چشمه همه خستگی کوهنوردی را ازجسم و روحم پاک میکرد.
کوهنورد نیشابوری پردریغ و افسوس، آه بلندی میکشد و میگوید: آن وقتها در سینه سنگی و ستبر کوهستان زخمی بزرگ و عمیق از بلدوزرها و لودرها برای حفر معادن نبود. خبری از لکههای سیاه ناشی از آتش سوزی گیاهان و نابودی حیوانات دامنهها و یالها نبود. هیچ اثری از کامیونهای برداشت سنگهای کف رودخانهها دیده نمیشد و تردد موریانهوار خودروها در درهها و ارتفاعات وجود نداشت. هیچ اثری از انبوه زبالههای رنگارنگ پخش شده در حاشیه رودخانهها، دامنهها و ارتفاعات دیده نمیشد. هرچه بود پاکی، طراوت، زلالی و شفافیت بود. نغمههای پرندگان بود و آهنگ باد! هوای پاک بود و چشمهساران گوارا، هرچه بود همانی بود که خدا نقاشی کرده بود!
دستدرازی به کوهستان حاصلی جز نابودی جویبارها و آب روان ندارد
امینالرعایایی که سابقه ۱۳ سال ریاست هیئت کوهنوردی نیشابور را در کانامهاش دارد، با اندوهی عمیق میگوید: چند سالی میشود که با کوهنوردی و نظاره کردن کوهها، تنها کوههای زخم خوردهای را میبینم که معدن کاوی چون آفتی پایانناپذیر به جانشان افتاده و صلابت میخهای زمین را هدف گرفته است. درختچهها و گیاهان روییده در دامان کوهها و حیات وحش کوهستان را میبینم که بهانهای شده برای هجوم به طبیعت بکر کوهستان و به خاک و خون کشیدن حیاتوحش! دریغ که نمیدانیم حاصل آسیب برپیکر کوهها، از بین بردن گیاهان خودور، حیاتوحش و حتی خارهای کوهستان، چیزی جز نابودی جویبارها و آبهای روانش نیست.
امینالرعایایی از حاصل چند دهه کوهنوردیاش میگوید و اینکه در طی این سالها توانسته با همکاری دوستان کوهنوردش سنگنوردی سالنی در نیشابور پایهگذاری کند.
کوهنورد نیشابوری در حالیکه انگشت اشارهاش را به طرف قاب عکس روی دیوار میگیرد، میگوید: عظمت و شکوه رشته کوه بینالود را باید از نزدیک ببینید! من در تمام این سالها باوجود صعود به بیشتر قلههای دنیا اما به قلل سربه فلک کشیده ملکوتی، بوی خوش پونههای وحشی جویباران و دستِ به مناجات برخواسته ریواسهای ترد و آبدار رشته کوه بینالود زندهام و زندگی میکنم!
پایان پیام/