همانانی که سال گذشته تشویق به آتشزنی و آشوب میکردند و ساز موسیقی نه به اعدام کوک میکردند؛ در اوج بیتفاوتی نسبت به مردم مظلوم غزه و در پی قتل کارگردان معروف و همسرش، حال طلبکارانه به جمهوری اسلامی طعنه عدم امنیت میزنند.
کاظم اکبرنژاد عضو هیئت تحریریه خبرگزاری فارس از کرمانشاه، در یادداشتی نوشت: جهان شبها روزهای سختی را پشت سر میگذارد. ایران در این میانه هرروز و هرلحظه با پدیدهای جدید روبهرو است گاه فرهنگی گاه اجتماعی و گاه امنیتی.
رسانه بلایی بر سرمان آورده که هرکسی که صدایش بلندتر باشد انگار دارد حرف درستتری به زبان میآورد و لاجرم حق با او است.
در میانه اخبار بهتآور و مظلومیت اوضاع غزه در دهه سوم مهرماه سال ۱۴۰۲ خبری منتشر شد که حیرت، افسوس و بهت همگان را به همراه داشت، آری قتل کارگردان معروف و همسرش.
قتل؛ چه واژهی ناموزون و بی انصافانهای است در برابر امیال و آرزوهای بشری اما خب دست تقدیر است و انسان لاجرم و بدون اختیار.
دقیقاً سال گذشته همین روزها بود که کشور با یک تنش یا چالش اجتماعی با بازیگری نسل نوظهور دهه هشتادی را داشت سپری میکرد التهاب و اخبار دوستنداشتنی بهصورت ساعتی منتشر میشد.
آتش زدن، تخریب و کشتن تقریباً کار هرروز بود اما در میان این اتفاقات قتل یک جوان بسیجی بدجور سروصدا کرد. وقتی اولین تصویرها از بدن بیجانش بالباسهای پارهپاره روی اتوبانهای کرج منتشر شد روضه مجسمی بود.
الحمدالله که این آشوب هم به پایان رسید هرچند با داغدار کردن خانوادههای بسیاری.
بعد از چند ماه که اوضاع آرام شد و هشتگهای نه به اعدام برای قاتلان داشت یکی پس از دیگری بالا میآمد دو بازیگر نامدار دست به اقدامی انسانی زدند و با نگاهی خیلی زیبا برای جلب رضایت خانواده شهید عجمیان وارد عمل شدند، از همان اتفاقها که آقا نکنید اعدام بد است و زندگی یک نفر را چرا بگیریم، عدهای هم در مجازستان ردیف شدند اسلام دین نفرت و جنگطلبی است و اصلاً چگونه اجازه میدهد جان یک نفر را گرفت؟! ما چکاره آفرینش هستیم مگر؟! دین ما انسانیت است.
برگردیم به مهر 1402، در اولین ساعتها پس از منتشر شدن خبر قتل مرحوم مهرجویی و همسرش، سیل نظرات پرطمطراق عزیزان راهی مجازستان شد و جذابیت کار آنجاست که همانها که سال گذشته نیروی امنیتی میکشتند و آتش میزدند و تشویق به آتشزنی و آشوب میکردند، حال طلبکار امنیت شدهاند و به جمهوری اسلامی طعنه عدم امنیت میزنند.
خداوند مرحوم مهرجویی و همسرشان خانم محمدی را ببخشد و بیامرزد، اما بهعنوان یک فعال رسانه از آقایان سید شهابالدین حسینی و رامبد جوان که در جلب رضایت پس از قتلهای اتفاق افتاده در کرج هم تجربهدارند، تقاضا دارم برای جلب رضایت از خانواده مهرجویی و عدم اعدام قاتل ایشان هم آستینهای همت را بالا زده و اقدامات لازم را مبذول بفرمایند.
و کمترین انتظار هم از جامعه هنری که دینشان انسانیت بود هم همراهی و تشویق این دو بزرگوار است.
انتهای پیام/ و