نسل جوان امروز، چه قضاوت هایی درباره پهلوی و انقلاب دارد؟

ایسنا/قم برای تدام یک ایدئولوژی و هدف باید همه نسل‌ها نسبت به آن آگاهی کامل، صحیح و بدون تحریف داشته باشند. بدون اغراق حداقل نیمی از جامعه یک بار این پرسش را از خودشان و یا دیگران پرسیده‌اند که کدام یک از این حکومت‌ها بهتر بودند و اگر رژیم تغییر نمی‌کرد اکنون در چه وضعیتی بودیم. در این بین شاید پرسش برای نسلی که حکومت قبلی را درک نکرده‌اند، بیشتر باشد؛ زیرا با دیدن مشکلات فعلی جامعه و شنیدن روایت‌ها و خاطراتی از دوران قدیم دست به مقایسه بزنند و نتیجه‌گیری‌ها و پرسش‌های متعددی در ذهن شان رقم بخورد و دست به قضاوت‌های متفاوت بزنند. برای یافتن پاسخ این پرسش و دیدگاه جوانان از این جوان چهل‌ و سه ساله انقلاب اسلامی به میان جمعی از جوانان نسل چهارم انقلاب رفتیم. یکی از این جوانان با بیان اینکه به عقیده‌ من کسانی که انقلاب کردن دنبال تغییر و اصلاح بودن نمی‌دانستند که وضعیت به این صورت در می‌آید، عنوان کرد: بسیاری از افراد به صورت هیجانی و احساسی اقدام کردند و به اینکه بعد از آن چه اتفاقی رخ می‌دهد فکر نکردند. وی ادامه داد: مردم به صورت هیجانی یک حکومت رو به امید یک حاکمیت بهتر برکنار کردند؛ اما فکر نمی‌کردند که قرار است که چه حاکمیتی جایگزین آن شود. دیگر در میان صحبت آمد و گفت: مدتی قبل کتابی درباره شعارها و آرمان‌های انقلاب اسلامی می‌خواندم که در آن شعارهای مردم در تظاهرات نوشته شده بود. وی افزود: تو را سرنگون می‌کنیم، کاخ ظلم و ستم واژگون می‌کنیم"، " این شاه آمریکایی اعدام باید گردد، علیه ظلم و ستم اقدام باید گردد"، " تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد"، " شاه اگر آمریکا حامی ‌و یاور توست، چوبه دار ملت منتظر سر توست"، " نظام شاهنشاهی عامل هر فساد است" و "مرگ بر شاه کثیف و جلاد " را از جمله شعارهای مردم آن دوره بیان کرده بود که نشان می‌دهد مردم واقعاً خواهان تغییر حکومت بودند. وی تصریح کرد: این شعارها نشان می‌دهد که مردم خواهان رفتن شاه بودند و می‌دانستند که می‌خواهند چه چیزی را تغییر بدهند و چه چیزی را جایگزین آن کنند؛ پس اینکه بگوییم که تغییر حکومت نتیجه یک امر احساسی است اشتباه است. زهرا که نفر سوم این جمع بود و در آستانه ۳۰ سالگی قرار داشت، بیان کرد: اینکه اغلب مردم از وضعیت موجود ناراضی هستند انکار ناپذیر است؛ اما گاهی نوع رفتار و تبلیغات افراد ناراضی به‌گونه‌ای می‌شود که به جامعه تلقین می‌شود که بیشتر مردم از انقلاب و حکومت ناراضی هستند؛ اما زمانی که به صورت جداگانه با افراد صحبت می‌شود می‌بینیم که نظر مردم با جو غالب بر جامعه متفاوت است؛ اما رفتار برخی معترضین به قدر پررنگ است که بر نظر دیگران سایه می‌اندازد و به گونه‌ای نمایش داده می‌شود که انگار آن‌ها در اقلیت هستند. وی ادامه داد: بسیاری از افراد نسبت به اصل انقلاب ناراضی نیستند بلکه نسبت به شرایط فعلی ناراضی هستند؛ اما امکان تفکیک این دو امر را ندارند. علی که تازه فارغ‌التحصیل شده و به دنبال شغل می‌گردد، بیان کرد: برای من و امثال من هدف و آرمان کسانی که انقلاب کرده‌اند، مهم نیست؛ نظری هم در رابطه آن‌ها نداریم؛ زیرا مسئله مهم برای ما، وضعیتی است که اکنون دچار آن هستیم. امیر که دانشجوی سال دوم است بیان کرد: پاسخ به این سؤال بسیار سخت است؛ زیرا اگر حکومت شاه خوب بود چرا خیابان‌ها مملو از مردم معترض شده بوده و مردم خواهان رفتن شاه بودند. وی ادامه داد: اما این هم معلوم نیست که اگر حکومت قبلی هنوز بر سرکار بود وضعیت مان بدتر از الآن بود یا نه؛ زیرا اگر تغییر حکومت رخ نمی‌داد بسیاری از مشکلاتی که در حال حاضر به آن دچار هستیم وجود نداشتند. دیگری ادامه داد: وقتی افراد به حدی از آسایش و امکانات می‌رسند نوع خواسته‌های شان تغییر می‌کند و این امر در رابطه با مردمی که دست به انقلاب زدند هم صدق می‌کند. فاطمه اظهار کرد: این که در انقلاب اشتباهاتی رخ داده است بر کسی پوشیده نیست و یک امر بدیهی است؛ زیرا به جز معصومین هیچ کسی از خطا مصون نیست؛ اما سرپوش گذاشتند بر اشتباهات و دلیل تراشی برای آن‌ها باعث دوری و دل‌زدگی مردم از انقلاب و کسانی که انقلاب کرده‌اند، می‌شود. دیگری ادامه داد: قطعا مردم آن دوره فکر می‌کردند کاری که می‌کنند بهترین و درست ترین کار ممکن است؛ چون هیچ کسی زندگی و جانش را به خاطر خراب کردن شرایط به خطر نمی‌اندازد و به همین خاطر به آن‌ ها نمی توان خرده گرفت که چرا ما مشکل داریم هرچند که مقصر برخی از مشکلات فعلی همان افراد هستند. هرکسی درباره این پرسش بر اساس دیدگاه و ایدئولوژی که دارد نظرش را بیان می‌کند؛ اما شاید بتوان گفت بهترین داور برای مقایسه این دو حکومت کسانی هستند که در هر دو این حکومت‌ها زندگی کرده‌اند و در جریان و بطن رخ دادهای آن برهه زمانی بودند؛ اما بدیهی است که برای تدام یک ایدئولوژی و هدف باید همه نسل‌ها نسبت به آن آگاهی کامل، صحیح و بدون تحریف داشته باشند. تردیدی نیست که بروز برخی اشتباهات، نبود مفسر و تبیین کننده متخصص از انقلاب و اهداف و به جای آن صحبت‌های غیرتخصصی و نسنجیده برخی افراطی‌ها سبب شده که برخی از جوانان نسبت آرمان‌ها و اهداف انقلاب تعریفی سطحی و گاهی نادرست داشته باشند. مشکل روایت گری انقلاب یکی از مشکلات عمیقی است که امروزجامعه مااز آن رنج می برد. جامعه جوانی که با واقعیت های امروز روبرو هستند و درکی از شرایط گذشته ندارند. از دیگر سوی برخی عملکردها نیز موجب شده است که غبارآلود شدن فضای ذهنی نسل امروز برای مقایسه بین دو شرایط امروز و گذشته، مبهم تر شود. اگر نسل امروز با راویانی که بتوانند گذشته، امروز و آینده را برای جوانان ترسیم کنند مواجه باشد، قطعا می تواند با آرامش بیشتری به زندگی خود در این جامعه ادامه دهد. با تاکیدات ویژه مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، نقش حضور جوانان در اجرای گام دوم این انقلاب تمدن ساز به حدی جدی است که به هیچ عنوان نمی توان از این ظرفیت عظیم گذشت. از این روی باید تلاش بیشتری برای این گفتگو با نسل جوان، احترام ویژه به این نسل و پذیرفتن این نسل با همه تفاوت هایشان با نسل اول و دوم انقلاب، داشت تا بتوانیم از این پیچ مهم تاریخی به سلامت عبور کنیم. انتهای پیام