با یک جعبه شیرینی به دیدارم آمد و حکایت روزهایی را که بر او رفته بود بازگو کرد; از اینکه چطور با آن شرایط معلولیت امروز در دوره کارشناسی ارشد معماری دانشگاه شیراز پذیرفته شده و یک مهندس قابل محسوب میشود.
خبرگزاری فارس شیراز، سمیه انصاری فرد: در گمنامی یک شبکه خیریه جمع و جور راه انداخته بود. از همان دوره جوانی، یعنی دومین سال خدمتش سال 1376.
خبرگزاری فارس شیراز، سمیه انصاری فرد:خبرگزاری فارس شیراز، سمیه انصاری فرد:به عنوان یک دبیر دلسوز و کارآمد شناخته میشد و تعهدش باعث شد فراتر از تدریس، در عرصههای صنفی فرهنگیان استان نیز فعالیتهایی به او محول شود.
به سبب نسبت خویشاوندی، میدانستم که از سالها پیش دستی بر کار خیر دارد و بخش اصلی این امور خیریه، رسیدگی دانش آموزان محروم است.
به بهانه تبریک روز معلم، از او خواستم از خاطرات دوران دور و نزدیک سخن بگوید. خاطراتی که گاه بر نهانخانه وجود هر کدام از ما سایه میاندازد اما برای یک معلم این خاطرات گاه جان بخشیدن به یک زندگی و معنا بخشیدن به مسیری برای ادامه حرکت است.
صحبت کردیم و پذیرفت که مصاحبه کند اما به این شرط که نامی از او به میان نیاید. تمایلی به انعکاس نام و تصویرش ندارد، چرا که از آغاز عدهای را در گمنامی جمع کرده برای مهر ورزیدن و زدودن درد محرومان.
خیریهای به ظاهر کوچک اما پربرکت و ماندگار
خیریهای به ظاهر کوچک اما پربرکت و ماندگارخیریهای به ظاهر کوچک اما پربرکت و ماندگاراین دبیر آموزش و پرورش به روزهای آغازین تشکیل خیریه اشاره میکند و میگوید: پیشنهاد این صندوق خیریه که هدف آن رسیدگی به وضعیت معیشتی دانشآموزان محروم بود را 25 سال پیش، یعنی دومین سال خدمتم، مطرح کردم و سالها است در دبیرستان سید جمالالدین اسدآبادی شیراز، به همراه چهار تن از همکاران، بخش ستادی خیریه را اداره میکنیم.
وی ادامه میدهد: سایر همکاران نیز در جمع آوری کمک های نقدی سهیم هستند و حضور مستمر دارند.
برنامه خیریه از اهدای تعدادی کاپشن شروع شد
برنامه خیریه از اهدای تعدادی کاپشن شروع شدبرنامه خیریه از اهدای تعدادی کاپشن شروع شدسال 76 با اهدای کاپشن برای تعدادی از دانش آموزان بی بضاعت شروع کردیم. هدایا توسط معلمان فعال در خیریه، تهیه میشد و مدیر نیز دانشآموز مورد نظر را به دفتر مدرسه فرا میخواند. بعد دور از چشم سایرین با حفظ کرامت او، هدیه را به او تحویل میداد.
عید نوروز برای این معلم شیرازی، پر از این نمونه خاطرهها است. خاطرههایی از جنس هدیه و عیدی گرفتن برای دانشآموزان نیازمند و نشاندن لبخند بر لبان آنها.
با خودم فکر میکنم چه عیدهای قشنگی را گذرانده، چه حال زیبایی را تجربه کرده... مخصوصا مواقعی که خودش درگیر و دار پرداخت قسط وام خانه و خودرو بود و گرفتاری معیشتی داشت اما باز هم از این کمکها و پیگیریها دریغ نکرد.
معلمِ جهادگر
معلمِ جهادگرمعلمِ جهادگرسالی که این برنامه خیریه را آغاز کرده، اگر چه فعالیتهای عامالمنفعه وجود داشته اما گروه جهادی به مفهوم امروزی نه و این اقدام از همان سالها، میتوانست یک حرکت جهادی تلقی شود.
این معلم بیان میکند: در تمام این سالها، برنامه خیریه ادامه داشت و پربرکتتر از سابق به کار خود ادامه می داد.
وی ادامه میدهد: ماهیانه پس از جمعآوری کمک دبیرانِ دبیرستان محل خدمتم، دو و نیم میلیون تومان به طور متوسط جمع آوری میشود که هر دو ماه یک بار به مبلغ پنج میلیون می رسد، که از این طریق هر سری به 30 نفر از دانشآموزان کمک میکنیم و این برنامه هر دو ماه یکبار تکرار می شود.
تهیه بسته معیشتی، لباس، کارت هدیه ۲۰۰ هزار تومانی، تهیه عینک، سمعک، هزینه تامین هزینه عمل جراحی برای دانش آموزان بیمارِ کمبضاعت، اقداماتی است که طی این سالها توسط این خیریه انجام شده است. هزینه های این صندوق توسط کمک معلمان و یا افرادی که از بیرون نذر داشته باشند، تامین می شود.
این معلم جهادگر با اشاره به نحوه ارائه کمکها میگوید: کارت هدیه برخی از دانشآموزان که پدرشان معتاد است و ممکن است کمک ها را در جای نامناسب هزینه کند، به مادرشان ارائه میشود تا مطمئن باشیم که برای فرزندش هزینه می کند.
وی میافزاید: شناسایی دانشآموزان محروم نیز از زمان ثبت نام آغاز میشود و لیست آنها را از مدیر دریافت میکنیم که بیشتر شامل افرادی هستند که پدرشان بیکار یا معتاد است.
این معلم خاطرنشان میکند: برخی از دانش آموزان پول برای خرید کتاب یا حتی پول شارژ کارت اتوبوس هم ندارند و این هزینههای کوچک را نیز خودمان تامین میکنیم یا برای رفت و آمد یا مرور دروس، دغدغهای نداشته باشند.
توانمندسازی دانشآموزی که کسی به او امیدی نداشت
توانمندسازی دانشآموزی که کسی به او امیدی نداشتتوانمندسازی دانشآموزی که کسی به او امیدی نداشتبا یک جعبه شیرینی به سراغم آمد و گفت: آقا معلم; من در رشته معماری مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شدم.
معلمِ ماجرای ما، با نقل این خاطره شیرین ادامه میدهد: او را خوب به خاطر داشتم. دانشآموز معلولی بود که معلمان دیگر می گفتند در مدرسه عادی نمی تواند ادامه تحصیل دهد و باید به مدرسه استثنایی برود اما من مقاومت کرده و به او کمک کردم تا بتواند با تکیه بر توان خود، ادامه تحصیل دهد.
وی اضافه می کند: او را با ماشین شخصی خودم هر روز از مدرسه به خانه شان میرساندم و در فراگیری دروس با کمک میکردم تا بتواند با موفقیت دوره دانشآموزی را طی کند.
این معلم خاطرنشان میکند: این دانشآموز فرزند یکی از جانبازان عزیز بود که پس از مدتی پدرش به شهادت رسید و بعد از این حادثه بیش از پیش به او رسیدگی کردم تا کمتر جای خالی پدر را حس کند. بعدها معاون مدرسه میگفت اینکه او را تشویق و حمایت کردید بسیار در روند موفقیتش تاثیرگذار بوده است.
در مقابل مخالفتها، مقاومت کردم و ثمر داد
در مقابل مخالفتها، مقاومت کردم و ثمر داددر مقابل مخالفتها، مقاومت کردم و ثمر دادوی که از یادآوری یکی از بهترین خاطرات دوران کاریاش، به وجد آمده، می گوید: دانش آموزی که همه می گفتند نمی تواند موفق شود و او را ناتوان و ضعیف میپنداشتند، در مقطع کارشناسی ارشد معماری دانشگاه شیراز پذیرفته شده و قدردان روزهایی بود که با کمک من سپری شد.
من نمکپرورده شما بودم
من نمکپرورده شما بودممن نمکپرورده شما بودممعلم ها معمولاً پر از خاطره هستند و سرگذشت هرکدام از دانشآموزان آنها، قصههایی متفاوت برای روایتی شنیدنی.
این فرهنگی به نقل خاطره دیگری میپردازد و میگوید: یک روز از خیابان بهار رد میشدم که یکی از خودروهای راهنمایی و رانندگی در مقابلم توقف کرد و افسر راهنمایی با تکریم و احترام بسیار، از من خواست که سوار خودرو شوم.
وی میافزاید: در طول مسیر خودش را معرفی کرد و گفت من یکی از همان دانشآموزان هستم که شما مخارج تحصیلم را تقبل میکردید و در کنار فراگیری دروس، به معیشت ما نیز رسیدگی میکردید. کمک های شما باعث شد که من ادامه تحصیل بدهم و در دانشکده افسری پذیرفته شوم و اکنون افسر راهنمایی و رانندگی هستم.
"پرنده کوچک خوشبختی" روی بام زندگی
"پرنده کوچک خوشبختی" روی بام زندگی"پرنده کوچک خوشبختی" روی بام زندگیپس از شنیدن چند ماجرای پر فراز و نشیب از زبان معلمی دلسوز، یاد فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» افتادم. فیلم محبوبِ کودکیام که هنوز از پس گذر سالها محبوب باقی مانده و مشمول غبار زمان نشده است.
پرنده کوچک خوشبختی کنایه از همای سعادت، به سرگذشت کودک ناشنوایی بود که از جمع گریزان و رفتارهای ضداجتماعی داشت و معلمش با تلاش بی وقفه، علیرغم بی مهری ناظم مدرسه، استعداد کودک را بازیابی کرد و از او دانشآموزی توانمند ساخت.
میخواهید حالتان خوب شود؟ این روزها سراغی از معلم محبوبتان بگیرید. و اگر قصد دارید حال خوش ماندگاری به خود هدیه کنید، به دنبال معلمی بگردید که اندک دلخوری یا خاطره ناخوشایندی از یکدیگر دارید. این دیدار شاید بتواند غبار کهنه قدیمی را پاک کند.
هستند معلمانی که برای دانشآموزان از جان و دل مایه میگذارند به نیت عاقبت به خیری.
انتهای پیام/س
شناسه خبر: 293001