روایت فارس از یک دیدار عمومی/از مشکلات مالی خواهران نابینای دیواندره‌ای تا رنج کولبری زن اورامی

اولین ملاقات مردمی استاندار کردستان به مدت سه ساعت طول کشید، از شهرستان‌های مختلف آمده بودند تا مشکلات خود را به نماینده ارشد دولت در استان منتقل کنند،دو خواهر نابینای دیواندره‌ای که مشکل مالی داشتند تا زن کولبر اورامی که از درد نداری و فقر سخن می‌گفت... به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، جلسه‌ای متفاوت بود، افرادی یکی یکی آمدند و رفتند، هرکس از دردی گفت و هر کدام درخواستی داشتند اینکه با استاندار دیدار کنند برای بعضی‌ها آرزویی بود که بعد از ۱۵ سال تحقق پیدا کرده بود. انتظار ۱۵ ساله آقای حسن ساسانی اهل شهرستان مرزی مریوان در ۸۷مین روز کاری اسماعیل زارعی‌کوشا به عنوان استاندار کردستان تحقق پیدا کرد تا حقوق تضییع‌شده‌اش را به سمع نماینده دولت در کردستان برساند. وی گفت: از سال ۸۶ تاکنون درصدد هستم با استانداران وقت ملاقات کنم، ولی هرگز موفق نشدم با هیچ کدام حتی در حد یک دقیقه ملاقاتی داشته باشم، یکشنبه همین هفته در اوج ناامیدی با توجه به تجربه‌ای که از گذشته داشتم به استانداری آمدم، گفتند می‌توانم حرف‌هایم را در ملاقات مردمی به استاندار بگویم، باورم نمی‌شد تا اینکه دیروز تماس گرفتند و توانستم به راحتی با استاندار ملاقات کنم و مشکلم را با وی در میان بگدارم. ساختمان فرمانداری مریوان ملک بنده بود و حدود ۳۰ سال قبل براساس قانون زمین شهری به تملک فرمانداری درآمد، متاسفانه در طول این سال‌ها تبصره‌ها و سایر مواد قانونی را در حق من مالک رعایت نکرده‌اند. بعد از ۱۵ سال در دیوان عدالت اداری شکایت کردم و دیوان حکم خود را مبنی بر الزام فرمانداری به اجرای تبصره ۲ ماده ۹ قانون زمین شهری در حق ما صادر کرد، این رای به صورت کاملا قطعی در سال ۸۵ اعلام شد، اما تاکنون از اجرای آن سرباز می‌زنند امروز به امید احقاق این حق خدمت استاندار رسیدم. در حالی که فرماندار و مسئولان در راستای اجرا قانون الگویی برای مردم عادی باشند، اما نمی‌دانم چرا هرچه از مرکز کشور و استان دورتر می‌شویم قانون در حق مردم کمرنگ‌تر اجرا می‌شود، اما احساس می‌کنم استاندار بسیار مردمی رفتار می‌کند. وقتی استاندار و در مجموع مسئولان و متولیان امر پای درد دل مردم می‌نشیند، قطعا می‌تواند رنج‌های مردم را با نگاه بازتر و تصمیمات عملیاتی رفع کنند،  امیدواریم کار به دستان نظام ضمن گوش دادن به حرف و صدای مردم زمینه اجرای قوانین را فراهم سازند. نشستن استاندار کردستان پای درد دل زن کولبر نشستن استاندار کردستان پای درد دل زن کولبرکلاه زیبایی به دست دارد و با لهجه هورامی صحبت می‌کند بعضی کلماتش را خوب متوجه نمی‌شوم در حالی که اشک از گوشه چشمانش سرازیر می‌شود، می‌گوید  تعفه‌ای ناقابل است، برای استاندار آورده‌ام دست ساخته خودم است. روزهایی که کولاک و برف باشد و کوه امانمان به رفتن به کولبری ندهد در خانه می‌نشینم از این کلاه ها درست می‌کنم، درآمد زیادی ندارد که اگر کفاف زندگی می‌داد هرگز دنبال کولبری نمی‌رفتم. ۶۰ و چند سال سن دارد می‌گوید: همسرم هم پیر و زمین‌گیر است منبع درآمدی بجز یارانه نداریم بچه‌ها بزرگ شده‌اند تحصیلات دانشگاهی هم دارند اما کار برایشان نیست. چند سال هم به همراه ‍پسرم چوپانی کردم، اما دخل چوپانی با خرج خانه نمی‌خواند به ناچار به کولبری رو آوردم کار سخت و طاقت‌فرسا بود با پوشش مردانه باید راه سخت و صعب‌العبور را پا به پای مردان می‌پیومدم نان محلی و شکر از این طرف به کشور همسایه می‌بردم و از آن سوی مرزها هم هرچه دستش می‌رسید در حد ۳۰ تا ۳۵ کیلو می‌آوردم الان دیگر پاهایم رمق ندارد ولی با این وجود به اجبار بازهم می‌روم و در حد توان که شانه‌های کم رمق زنی ۶۰ ساله تاب بیاورد با خود می‌آودم. تمام دارایی ما در این روزهای آخر پیری یک خانه ۶۰ متری کلنگی است زمینی هم نداریم تا روی آن کشاورزی کنیم، اگر در گوشه‌ای قطعه زمین کوچکی داشتیم کار کشاورزی و باغداری می‌کردم و با پخت نان محلی چرخ زندگی را می‌چرخاندم آمده‌ام شاید استاندار کردستان نجات بخش روزهای سخت زندگیمان باشد. نور چشم‌هایی که سرما به تاراج برد نور چشم‌هایی که سرما به تاراج برداز دیواندره آمده‌اند دو خواهری که مشکل بینایی دارند، سال‌های پیش در یک حادثه بینایی خود را از دست داده‌اند، از آنها می خواهم اگر برایشان مقدور است شرح حالی از خودشان و اینکه چرا به ملاقات استاندار آمده‌اند را برایم بیان کنند، خواهر بزرگتر می‌گوید: از مدرسه به خانه بر می‌گشتیم که در راه گرفتار طوفان شدیم چشم هایمان بر اثر شدت سرما از بین رفت دنیای روشن به رویمان تار شد خواهرم ۶ ماه کاملا نابینا شده بود، اما خوشبختانه با تجویز چند قلم دارو از سوی پزشکان تا حدودی که بتواند جلوی پای خودش را ببیند روشنایی به چشم‌هایش بازگشت بعد از آن سراغ پزشکان زیادی رفتیم هرکس چیزی می‌گفت کاملا امیدمان را از دست داده بودیم تا اینکه یک نفر شماره تلفن ما را گرفت و با این امید که پزشکان ماهری در تبریز می‌شناسد وعده داد پزشک خوبی به ما معرفی خواهد کرد. با وجود اینکه خودم هم مشکل بینایی داشتم ولی برای درمان خواهرم کفش آهنین پوشیدم، بعد از دو سال انتظار بلاخره آن بنده خدا با ما تماس گرفت و با آدرسی که داده بود راهی تبریز شدیم. پزشک که چشمان خواهرم را معاینه کرد ما را به دوست پزشکش در شهر شیراز معرفی کرد تا با امکانات پیشرفته‌تر و هزینه کمتر نسبت به تبریز کارمان راه بیفتد خلاصه راهی شیراز شدیم و خواهرم با این جمله امیدوار کنند پزشک معالج که تا درمان کامل رهایت نمی‌کنم زیر تیغ عمل جراحی قرار گرفت و بلاخره بعد از ماه‌ها سختی و تلاش نور و روشنایی به یکی از چشم‌هایش برگشت. مشکل چشم راستش جدی‌تر بود و نیاز به صرف هزینه و زمان بیشتر برای عمل داشت هر سختی که فکرش را بکنید برای درمان خواهرم کشیدیم. هزینه‌های درمانی زیاد بود چند سال پیش در دوره نمایندگان قبلی مردم در مجلس به سراغ آقای علوی رفتم و از او خواستیم از هر راهی که می‌تواند کمکمان کند، گفت" در استان دستم بسته است بیاید تهران آنجا حتما برایتان کاری می‌کنم. امیدی که نماینده مردم در مجلس یاس کرد امیدی که نماینده مردم در مجلس یاس کردبا هزار بدختی و قرض از این و آن راهی تهران شدیم و خودمان را به مجلس رساندیم به ملاقات آقای علوی رفتیم، ولی بی‌انکه کوچکترین کمکی به ما بکند جوابمان کرد و گفت کاری از دستم بر نمی‌آید، نه تنها کمکمان نکرد بدهکار هم شدیم دست از پا درازتر به دیواندره برگشتیم، اما با وجود تمام این بی‌مهری‌ها دست از تلاش برای درمان بر نداشتیم. الان پزشک معالج خواهرم قول داده با دستگاه‌های پیشرفته‌تر چشم من را هم عمل کند، هر سه تا چهار ماه یک بار برای معاینه و در نهایت پیوند قرنیه چشم باید به شیراز برویم که بسیار هزینه‌بردار است و تامین این هزینه در توان ما که تنها منبع درامدیمان مستمری کمیته امداد است خارج بوده به امید حمایت به دیدن استاندار آمدیم و امیدواریم که به نوعی کمک حالمان شوند. درد مشترک این ۳۰ نفر درد مشترک این ۳۰ نفربه نمایندگی از ۳۰ همکاری آمده‌ایم که سال‌هاست در آتش‌نشانی سنندج به صورت شرکتی کار می کنند ولی با وجود سابقه کاری ۱۵ حتی ۱۸ ساله تبدیل وضعیت نشده‌ایم. در دوره استانداران قبلی کردستان هم بارها آمدیم تا حداقل صدایمان را به گوش استاندار برسانیم، ولی هرگز اجازه این ملاقات را نیافتیم شرایط کاری ما بسیار سخت است با وجود اینکه به لحاظ کاری با دیگر همکاران قراردادی و رسمی یک کار را انجام می‌دهیم اما به لحاظ امنیت شغلی و حقوق و دستمزد تفاوت معناداری داریم. شغل ما کار با آب و ستیز با آتش است همه از آتش فرار می‌کنند ولی ما باید برای نجات همنوع به دل آتش بزنیم،  رفتنت دست خودت است، اینکه برگشتی داشته باشی فقط خدا می داند ما خطر را به جان می‌خریم ولی سایر همکاران ما امنیت شغلی دارند با وجود اینکه بارها در مورد تبدیل وضعیت کارکنان اتش‌نشانی در سراسر کشور در رسانه‌ها می‌شنویم اما چندین سال است که هیچ اتفاق امیدوارکننده‌ای در مورد تبدیل وضعیت آتش‌نشانان سنندجی نیفتاده و همچنان بلاتکلیف هستیم و هیچ امنیت شغلی با وجود پرخطر بودن شغلمان نداریم. اگر امروز اتفاقی برای من شرکتی بیفتد شهرداری هیچ مسئولیتی در قبال ما ندارد آمدیم تا صدایمان را به گوش استاندار برسانیم شاید فرجی شود. فامیل‌شان را که می‌پرسم می‌گویند اسمی از ما ننویسید حرف‌هایمان را در رسانه بیاورید ولی بی نام و نشان می‌ترسیم از همین تکه نانی که به سر سفره خانواده میبریم بیفتیم. برای همه مشکلات در جلسات اداری نباید یک نسخه پیچید برای همه مشکلات در جلسات اداری نباید یک نسخه پیچیداسماعیل زارعی‌کوشا استاندار کردستان در عین عزت و احترام ساعت‌ها پای درددل‌های مردم نشست و پای درخواست‌هایی که آوردند دستور پیگیری در اسرع وقت داد و بلاخره بعد از سه ساعت در پاسخ به این سوال خبرنگار فارس که خروجی این نشست‌ها چه خواهد بود و آیا مانند دولت قبل به یکی دو جلسه ختم نمی‌شود؟ اظهار کرد: معتقدیم که یک سری از مشکلات مردم باید با دیدار چهره به چهره و مستقیم حل شود ما نمی‌توانیم در جلسات اداری برای تمام مشکلات نسخه پیچی و تصمیم‌گیری کنیم. وی گفت: افرادی در این جامعه ما مشکلات خاصی دارند که نیاز به پیگیری و دستور ویژه برای حل شدن دارد. استاندار کردستان افزود: معتقدم همه فرمانداران و مدیران و مسئولان باید این بستر را برای دیدارهای چهره به چهره و مستقیم با مردمی و شنیدن حرف‌های آنها را فراهم کنند. وی گفت: تا زمانی که مسئولان از نزدیک با مردم ارتباط نداشته باشند در جریان مسائل و مشکلات آنها قرار نمی‌گیرند، البته ۱۰۰ درصد این دیدارها هم منتج به نتیجه نخواهد شد، چرا که در برخی موارد درخواست‌هایی که از سوی افراد در این ملاقات‌ها مطرح می‌شود قانونی نبود و قابل اجرا نیست. استاندار کردستان اضافه کرد: اما یک سری از درخواست‌ها با توجه به ظرفیت‌ها و قدرت و توانایی‌هایی که در استان وجود دارد قابل حل بوده و می‌توانیم با پیگیری و دستورات ویژه مسیر تحقق این مطالبات را فراهم سازیم. وی خاطرنشان کرد: این دیدارها قطعا استمرار خواهد داشت کما اینکه تصمیم داشتیم خیلی پیش از این بستر برگزاری این ملاقات های مردمی را در استان فراهم کنیم، اما بنا به دلایل مختلف از جمله سفرهای شهرستانی و جلسات مکرر به تاخیر افتاد. وی افزود: هر هفته یا دو هفته یک بار این دیدارها را خواهیم داشت و این برنامه را به ملاقات‌های صرف خلاصه نخواهیم کرد و درخواست‌های مطرح شده را پیگیری خواهیم کرد. استاندار کردستان گفت: مجموعه اداره کل حقوقی و رسیدگی و شکایت و هم خود حوزه استانداری را موظف کرده‌ام که نه تنها موضوع پیگیری ملاقات‌های عمومی بلکه رسیدگی به درخواست‌های مردمی که در سفرهای استانی به ما داده می‌شود را به عنوان یک اولویت مهم مد نظر قرار دهند. وی اضافه کرد: مجموعه استاندار تمام این درخواست‌ها را پیگیری و مثبت و یا منفی نتیجه را به مردم خواهیم داد. و اما... و اما...نخستین ملاقات عمومی استاندار دولت روحانی کردستان و رسیدگی به مشکلات مردم کردستان 30 آبان ماه 96 صورت گرفت دیداری که به همان یک بار خلاصه شد اگرچه شیوع ویروس کرونا بهانه خوبی برای حذف این دیدارها برای جلوگیری بیشتر از شیوع این ویروس بود، اما برگزاری جلسات متعدد و دیدارهای مختلف بیانگر در دولت قبلی بیانگر این است که موضوع اصلی در حذف این دیدارها صرف شیوع کرونا نبوده است. قطعا این دیدارهای مستقیم مردم با مسئولان و بیان مشکلات آنها حتی اگر 10 درصد خروجی داشته باشد و بخشی از مطالبات قانونی و منطقی مردم را پاسخ دهد نقش مهمی در ایجاد اعتماد و امیدآفرینی بیشتر به مردم داشته باشد. تصمیم گیری برای مردم پشت درهای بسته انگونه که باید پاسخ نمی‌دهد تا مسئولان با دردهای مردم آشنا نباشند نسخه مناسبی برای درمان این دردها پیچیده نخواهد شد، برخی از مشکلات مطرح شده از سوی کسانی که در این ملاقات عمومی صدایشان را با امید به گوش استاندار رساندند بیانگر این نکته مهم است که اگر این سیستم تعامل بی واسطه و مستقیم بین مدیران در لایه‌های مختلف مهیا بود دیگر نیازی نبود مددجوی زیرپوشش فلان دستگاه برای حمایت درمانی مسافت دیواندره تا سنندج را طی کند و یا فرد دیگر جاده مریوان را به امید احقاق حقوق از نماینده راس دولت در آن شهرستان 15 سال گرفتار پیچ و خم‌های اداری و بی‌مهری استانداران سابق و اسبق قرار گیرد. امیدواریم همانگونه که دولتمردان دولت سیزدهم بارها عنوان کرده‌اند « دولت قبلا دولت در اتاق‌های بسته تصمیم می‌گرفت اما الان رئیس جمهور و وزرا در سفرهای استانی متعدد میان مردم هستند و به طور میدانی موضوعات را پیگیری و تصمیم گیری می‌شود» شاهد تحقق این اندیشه و تفکر جهادی باشیم. ‌انتهای پیام/2330/71