نیوز سیتی!
07 فروردین 1402 - 15:44

آداب و رسوم نوروزی در نطنز؛ از پاگشای عروس و روز یاروفه تا ناروجی ابیانه

یک روز مانده به عید در فرهنگ بادرود با نام یاروفه مشهور است، یاروفه فرهنگی است که پیر و جوان خرد و کلان کودک و بزرگ به نظافت خانه، کوچه، محله و شهر مشغول می‌شوند و همه‌جا را آب‌وجارو می‌کنند تا از عید استقبال کنند.

به گزارش خبرگزاری فارس از نطنز، عید نوروز یکی از مهم‌ترین مناسبت‌های سنتی ایرانی به‌حساب می‌آید، این عید برای تمامی ایرانیان در سراسر دنیا بسیار مهم است. همه مردم ایران فارغ از موضوع قومیت، این عید باستانی را جشن می‌گیرند.

 

در این گزارش سعی کردیم از رسوم عید نوروز شهرستان نطنز بگوییم، رسومی که برخی از آن‌ها به ورطه فراموشی رفته و تعدادی هم هنوز در بین مردم رواج دارد.

نطنز از مراسم حنا گذاری تا پاگشای عروس و داماد

منوچهر کشمیری یکی از فعالین گردشگری این شهر در گفت‌وگو با خبرنگار فارس گفت: حدود ۱۵ روز مانده به عید نوروز مردم اقدام به سبز کردن سبزه می‌کردند و این کار را موجب سرسبزی و سلامتی اعضای خانواده می‌دانستند.

وی افزود: گام دوم مردم آماده کردن آجیل‌های شب عید بود، در قدیم آجیل‌های امروزی وجود نداشت، مردم گردوها، بادام‌ها، هسته‌های زردآلو و هلو را آماده و آنها را شیرین می‌کردند و انجیر خشک و برگه قیسی را برای شب عید آماده می‌کردند.

 

کشمیری بیان کرد: تقریباً مردم ده روز مانده به عید خانه‌تکانی خود را آغاز می‌کردند، چون انرژی مصرفی برای تولید گرما در زمستان از چوب و آتش و دود بود، خانه‌ها عنکبوت گرفته و سیاه شده بود و برای همین تارهای عنکبوت را پاک‌کرده و مجدد خانه‌ها را سفید می‌کردند تا برای شب عید نونوار و آماده باشند.

 این فعال گردشگری با بیان اینکه قبل از عید تمام تنورهای خانه‌ها فعال بود تا در ایام عید دیگر کسی نان پخت نکند و نان را در ایام عید مصرف کنند، ادامه داد:در شب عید مردم نطنز پلوی رشته با قورمه‌سبزی درست می‌کردند و قورمه‌سبزی آنها متشکل از لپه، سماق، کرفس کوهی، تره، جعفری و شنبلیله بود که مادرها از یک روز قبل از عید روی چراغ‌ها گذاشته و تا شب این غذا جا می‌افتاد و در شب عید آن را میل می‌کردند.

*حنابندان

حنابندان از مراسم‌هایی است که هنوز هم بسیاری از شهرها، استان‌ها و حتی کشورهای مختلف آن را انجام می‌دهند. برگزاری این جشن بسته به فرهنگ و موقعیت جغرافیایی هر شهر و کشوری متفاوت است مراسم حنابندان تقریباً یک هفته یا یک‌شب قبل از جشن عروسی برگزار می‌شود، اما این رسم در نطنز هم در شب عروسی برگزار می‌شود و هم قبل از عید نوروز، مردم نطنز قبل از عید وقتی استحمام می‌کردند با حنای یزدی خضاب می‌کردند و آماده عید نوروز می‌شدند.

*پاگشای تازه عروس و داماد

صبح عید نوروز علاوه بر عید دیدنی مرسوم از بزرگان در نطنز مراسم پاگشا برای عروس و داماد برگزار می‌شد و عروس و دامادی که اولین سال پیوند آنها بود به خانه بزرگان دعوت می‌شدند و از آن‌ها با چای دورنگ که نصف آن آب جوش غلیظ و بقیه آن چای است پذیرایی می‌کردند، البته عروس و داماد تا از صاحب‌منزل هدیه دریافت نمی‌کردند چای دورنگ را میل نمی‌کردند.

در نطنز مرسوم بود که میوه عید مردم نطنز از محصولات خودشان باشد، انار و انگوری که درون کیسه مانده و همچنین سیب و گلابی که در جای خنک و در میان کاه یا کاغذ نگهداری شده بود و روز عید برای مردم تازگی داشت را استفاده می‌کردند.

از روز یاروفه تا بازی‌های محلی بادرود در نوروز

در شهر بادرود رسوم جذابی اجرا می‌شود که همدلی، وحدت، صله‌رحم محبت را در آن می‌توان دید، تاریخ قبل از رضاشاه، ماه‌های دوازده‌گانه سی‌روزه بود و از ۳۶۵ روز سال پنج روز اضافی بود که مردم بادرود این پنج روز را پنجه نامگذاری کرده بودند، در این پنج روز همه آماده عید نوروز می‌شدند، مردها و زنان دست از کار کشیده و به خانه‌تکانی مشغول می‌شدند.

 

یک روز قبل از نوروز در بادرود به‌روز یاروفه مشهور است، این روز یک روز قبل از عید نوروز است که همه شهر به نظافت عمومی کل شهر می‌پردازند و رسمی نیز وجود داشت که رعیت‌ها تعداد بیست تخم‌مرغ و یک خروس را برای پیشکش به خانه ارباب می‌بردند و ارباب هم چند کیلو برنج برای رعیت می‌داد تا در شب عید آن رعیت برنج را با خانواده‌اش مصرف کند.

بازی‌های محلی در ایام عید رونق پیدا می‌کند، در بین مردان دو بازی بسیار قدیمی وجود دارد، یک بازی آن را بازی گردو می‌گویند که در شهر بادرود به کاو اوز معروف است دو نفر یا بیشتر تعدادی گردو را پرت می‌کند و نفر بعدی باید گردو را طوری بیندازد که روی گردوی روی نفر اول بخورد و اگر چنین اتفاقی بیفتد هر دو را صاحب می‌شود.

 

در بازی بعدی که بازی تخم‌مرغ است آن را به‌عنوان کاو خاخ می‌نامند، نفر اول یک تخم‌مرغ در دست دارد که سر آن بیرون است و نفر دوم باید بتواند سر پوسته تخم‌مرغ را بشکند، اگر بتواند این کار را انجام دهد تخم‌مرغ از آن او می‌شود شود.

*اسنبدی طرق رود

مردم طرق رود و اطراف آن ماه‌های سال را سی روز حساب می‌کنند و یک سال را سیصد و شصت روز و حساب پنج روز باقیمانده را جدا نگه می‌دارند و آن را پنجه می‌نامند. به‌این‌ترتیب، بیست و پنجمین بهمن‌ماه تقویم رسمی شب اول اسفند است که آن را شب اسبند رعیتی یا زراعتی می‌نامند و عقیده دارند هرسال ده‌پانزده روز قبل از رسیدن اسفند باد معتدل می‌وزد که به آن باد اسبند می‌گویند و آن را پیک بهار می‌دانند.

 

 

اهالی طرق رود در این شب برای شام پلو ماهی‌دودی یا چلو با کوکو یا کشمش‌پلو طبخ می‌کنند. پنیر و ماست نیز بر سر سفره برای شگون می‌گذارند. معتقدند در این شب نباید تخم‌مرغ خورد و باید آن را در خانه نگاه داشت.

رسوم خاص ابیانه در نوروز

علی‌اکبر ارشدی ابیانه پژوهشگرتاریخ ابیانه در این زمینه گفت: در میان کودکان و جوانان روستا همیشه و در همه‌وقت‌ها بازی‌های گوناگونی مانند کفشک (جفتک چهارگوش)، میرمارا، لاک وچو (الک‌دولک) و زربش (زر بشد یا برفت) وجود داشته است اما دو بازی که در عید رونق و رواج بیشتری داشت عبارت بودند از شاه بازی و طناب‌بازی که همه مردم از زن و مرد و پیر و جوان به‌عنوان بازیگر یا تماشاگر در آن با شورونشاط شرکت داشتند و جشن نوروزی با این دو بازی هرسال رونق بیشتری می‌یافت.

مراسم شاه بازی با تفنگ‌های رنگی

نویسنده کتاب ابیانه هویتی ماندگار خاطرنشان کرد: مراسم شاه بازی دارای تشکیلات خاصی بود برای شروع این بازی حدود 100 سال پیش در دهه آخر اسفند نزدیکی‌های غروب مردم در محله‌های اصلی جمع می‌شدند و مردی که جنبه دلقک داشت با یک کلاه‌بوقی به‌عنوان جارچی برعکس سوار خر می‌شد و با گردش در کوچه‌ها و محله‌ها شروع جشن را اعلام می‌کرد مرد الاغ سوار در کوچه‌ها جار می‌زد: «جار در جار، جارچی در بازار - هر خانه دو تا تفنگچی درکند، درکردی، درکردی - درنکردی، سرتان از شاه، مالتان از دیوان» جمعیت اطراف او نیز هم‌صدا و با آهنگ جواب می‌دادند:‌ «هِری‌ها ـ آ آ؛ هِری‌ها ـ آ آ».

وی ادامه داد: این رسم مقدماتی تا آخرین روز اسفند ادامه داشت و در این مدت بیشتر جوانان و میان‌سالان و حتی مردان مسن که تفنگی سر پر در خانواده داشته یا تهیه‌کرده بودند، آن را رنگ و روغن می‌زدند و برای شرکت در رسم شاه بازی آماده می‌شدند، برای انجام مراسم در ساعات اولیه روز عید در میدان پالیزه تختگاهی برپا می‌کردند که با قالیچه‌های زیبا پوشیده می‌شد و بر روی آن متکا می‌چیدند و کسی را که مناسبت داشت و پیش‌بینی‌شده بود به شاهی برمی‌گزیدند.

 

ارشدی ابیانه بیان کرد: کسی که لباسی فاخر بر تن داشت بر روی مسند شاهی قرار می‌گرفت و در کنار او کارگزاران به‌عنوان وزیر، سپه‌سالار، قاضی، میرغضب و مردان مسلح به نام سرباز حاضر می‌شدند، تفنگداران بالباس محلی نو و آراسته با شال ابریشمی به نام شال مسقطی و زیبا و گیوه تازه چیده و کلاه نمدی در جلوی جایگاه به‌ردیف می‌ایستادند و بافرمان سرکرده و پس از گفتن مبارک باد عید، سلام و رژه شروع می‌شد.

 

این پژوهشگر گفت: این مراسم تا سه روز صبح‌ها در میدان پالیزه و عصرها در میدان زیارتگاه با برنامه‌های متنوع و سرگرم‌کننده ادامه داشت.

چهارشنبه‌سوری ابیانه با طعم شکستن کوزه بغض و کینه

وی در مورد چهارشنبه‌سوری ابیانه گفت: در آخرین چهارشنبه فصل سال اهالی به پشت‌بام‌ها رفته و بوته‌هایی را که از قبل آماده کرده بودند آتش زده و آن را از پشت‌بام پایین می‌انداختند و سپس کوزه پرآبی را از بالا به درون آتش پرتاب کرده تا با شکسته شدن کوزه بغض و کینه افراد نسبت به هم شکسته شود و طراوت و تازگی به خانه‌ها وارد شود؛ و گاهی یک سکه یک‌ریالی را به نیت رفع درد و بلا داخل کوزه گذاشته و از پشت‌بام پرت می‌کردند.

دستمال آجیل عروس و گرفتن ناروجی

ارشدی ابیانه در مورد سفره عید و دیدوبازدید در ابیانه گفت: از ساعات اولیه روز عید، عید دیدنی اهالی با شورونشاط خاصی شروع می‌شد. دیدارها در دسته‌های چندنفری با مبارک باد و صدسال به این سال‌ها انجام می‌گرفت، در خانه‌ها سفره‌های قلم کاری شده به نسبت توان مالی اهالی گسترده می‌شد و در آن غذاها و آجیل‌های متنوع کاملاً بومی مانند فرنی، نان تازه، ماست، پنیر، گردو، بادام، ترحلوا (حلوای تهیه‌شده از شیره انگور)، مربای سیب با لیچار، شاهوش، تاتاله، دینارجه، جوزقند و ... همراه با چهره‌های بشاش و لباس رنگارنگ دختران و پسران جلوه رؤیایی داشت.

 

محقق تاریخ ادامه داد: هر کس دستی به سفره می‌کرد تا به‌اصطلاح نمکی تازه کند و با تازه کردن نمک کدورت‌ها برطرف شود، این مراسم سه روز ادامه داشت، روز اول و دوم مخصوص دیدار کوچک‌ترها از بزرگ‌ترها و روز سوم مخصوص بازدید بزرگ‌ترها بود و از روز چهارم اهالی باانرژی مضاعف خود را برای تدارک کارهای بهاری آماده می‌کردند ولی حال و هوای عید تا روز سیزدهم بر چهره روستا حاکم بود.

وی ادامه داد: گرفتن ناروجی (عیدی)، دادن هدیه تازه‌داماد به عروس و گرفتن دستمال آجیل از دست عروس، تجمع دختران و پسران وزنان و مردان در هنگام غروب آفتاب در میادین روستا همراه با برگزاری بازی‌های بومی و خواندن اشعار محلی از جاذبه‌های منحصربه‌فرد ابیانه به شمار می‌رفت که متأسفانه اکنون جز ظاهری از آن چیزی باقی نمانده است.

قاشق زنی در روستای کمجان

در روستای کمجان هم رسومی وجود دارد، در چهارشنبه آخر سال هم هنوز رنگ و بوی زندگی دارد و رسم جاری و ساری روستا هم‌زمان با غروب آفتاب پسرهای روستا به همراه مردان به بیابان می‌زنند و بوته‌های درنبه را جمع می‌کنند و دریکی از میدانگاه‌ها یا خرمنگاه‌های روستا می‌آورند، ۷ دایره آتش به ترتیب می‌گسترانند و همراه با دختران، زنان و کودکان و اهالی روستا از روی آتش می‌پرند و این شعر را زمزمه می‌کنند و امیدوارند خداوند سال پیش رویشان را همراه با سلامتی قرار دهد و می‌گویند مریضی من مال تو، سرخی تو مال من.

 بعد از مراسم چهارشنبه‌سوری زنان و مردان دسته‌های جداگانه می‌شوند و برای قاشق‌زنی نقشه می‌کشند؛ چادرهای سیاه و جامه‌های بلندی بر تن می‌کنند سروصورتشان را از دید صاحب‌خانه می‌پوشانند و دسته‌دسته به درب خانه‌های اعیانی ارباب‌ها می‌روند.

پایان پیام/۶۳۰۲۵/

منبع: فارس
شناسه خبر: 1112614

مهمترین اخبار ایران و جهان: