نیوز سیتی!
09 بهمن 1400 - 00:00

نجات یک مرد پس از سقوط از ارتفاع

یک مرد میانسال پس از سقوط از ارتفاع و با وجود ۸ هفته به کما رفتن از مرگ نجات یافت. باشگاه خبرنگاران جوان - یک مرد میانسال اهل انگلیس در حالی پس از سقوط از پشت بام زنده ماند که پزشکان با توجه به شرایط وی امیدی به بهبود و زنده ماندنش نداشتند. باشگاه خبرنگاران جوانباشگاه خبرنگاران جوانباشگاه خبرنگاران جوانسقوط از پشت بامبنا به گزارش Manchester Evening News، «یان لاکس» در حال نصب آنتن روی پشت بام خانه دوستش بود که ناگهان به پایین سقوط کرد. این اتفاق در تاریخ ۱۷ سپتامبر سال گذشته رخ داد. نصب آنتناین مرد ۵۳ ساله در حال راه رفتن روی پشت بام خانه در ویتن شاو بود که ناگهان شروع به سر خوردن به سمت عقب کرد. او تلاش کرد با واژگون کردن و افتادن روی سقف پشت بام خود را نجات دهد، اما بسیار دیر شده بود. لاکس که پدر دو فرزند است پس از سقوط از ارتفاع ۳۰ فوتی (۹ متری) به زمین کوبیده شد و تقریبا تمام استخوان‌های بدنش شکسته شده بودند. این سقوط موقتا او را فلج کرده بود. بیشتر بخوانید بیشتر بخوانیدنجات مردی در وسط اقیانوس پس از ۲۸ ساعتنجات مردی در وسط اقیانوس پس از ۲۸ ساعتنجات مردی در وسط اقیانوس پس از ۲۸ ساعتاو در گفتگو با Manchester Evening News گفت: "سعی کردم خودم را برگردانم، اما همه چیز به سرعت اتفاق افتاد. وقتی روی زمین افتادم نمی‌توانستم پاهایم را لمس کنم. نمی‌دانستم کجا هستم. خیلی گیج شده بودم. می‌دانستم مشکلی برایم پیش آمده که نمی‌توانم حرکت کنم." یکی از دوستان لاکس با ۹۹۹ تماس گرفت و به او گفتند که ۱ ساعت و ۴۵ دقیقه طول می‌کشد تا آمبولانس برسد. در همین لحظه خونریزی از دهان لاکس شروع شد. او در ادامه با آمبولانس هوایی به بیمارستان سلطنتی منچستر منتقل شد. در حالی که به لاکس در چندین نوبت خون تزریق شد، اما پزشکان به خانواده اش اعلام کردند که خود را برای مرگ او آماده کنند. در حالی که پزشکان به دختر لاکس اجازه داده بودند برای آخرین خداحافظی در اتاق عمل باشد و وی دهان پر از خون پدرش را پاک می‌کرد، با وجود تزریق خون متوالی، خونریزی وی متوقف نمی‌شد. اما به شکلی معجزه آسا لاکس معجزه را تعریف کرد و پس از ۸ هفته ماندن در کما به زندگی برگشت. کمالاکس افزود: "پزشکان جراح به خانواده ام گفته بودند که من خواهم مرد. دخترم در اتاق بود. تنها دلیل بودن او در اتاق این بود که من آخرین لحظات زندگی ام را تجربه می‌کردم. او مدام مرا می‌بوسید و دهان پر از خون مرا پاک می‌کرد. من به او گفتم دخترم جایی نخواهم نرفت. (نمی‌میرم). من نخواهم مرد. بعد به کما رفتم، اما دوباره برگشتم. او تنها دلیل زنده ماندن من بود و من به خاطر او زنده ماندم." انتهای پیام/
شناسه خبر: 5171

مهمترین اخبار ایران و جهان: