عضو هیات علمی دانشکده مهندسی حملونقل دانشگاه صنعتی اصفهان از طراحی شبکه یکپارچه فرآوری و ترابری(شیفت) با هدف افزایش مشارکت ایران در زنجیره ارزش جهانی با لحاظ عدالت منطقهای در کشورخبر داد که در سفر رئیس جمهور به اصفهان میتواند مورد توجه قرار بگیرد.
خبرگزاری فارس اصفهان، یادداشت؛ محمد تمنایی، دانشیار دانشکده مهندسی حملونقل دانشگاه صنعتی اصفهان؛ طبق برآوردهای جهانی، تا سال ۲۰۳۰ برخی فرصتهای اقتصادی که دهههاست به عنوان فرصتهای اول درآمدزا برای کشور مطرح بودهاند، کمرنگ خواهند شد که از آن جمله، فروش نفت به دلیل کاهش تقاضای جهانی آن خواهد بود. در این میان، موقعیت ژئواستراتژیک ایران و قرار گرفتن در تقاطع بسیاری از کریدورهای مهم حملونقل بینالمللی، فرصتی ویژه است که با برنامهریزی و عمل صحیح میتواند قدرت آفرینی کند و ضمن جایگزینی منابع درآمدی پایدار نسبت به فروش نفت، اقتصاد کشور را متحول نماید. با این مقدمه، سه موضوع و متناظر با آن، سه مطالبه تقدیم میشود:
خبرگزاری فارس اصفهان، یادداشت؛ محمد تمنایی، دانشیار دانشکده مهندسی حملونقل دانشگاه صنعتی اصفهانموضوع اول: فقدان استراتژی مدون در حوزه تجارت بینالملل و کریدورهای ترانزیتی: قدرتهای بزرگ اقتصادی شرقی و غربی، استراتژیهای مشخصی جهت افزایش نفوذ خود در بازارهای منطقهای و جهانی مدون کردهاند. برای مثال چین با ابتکار کمربند و راه، و هند با راهبرد مائوسام و اتحادیه اروپا نیز اخیراً با راهبرد دروازه جهانی، درصدد افزایش بهره مندی اقتصادی خود از بازارهای جهانی و حفظ جایگاه برتر در رقابتها و معادلات تجارت بینالمللی هستند. علاوه بر قدرتهای مذکور، سایر کشورها به شدت به تکاپو افتادهاند تا با ایجاد و تقویت کریدورهای مختلف و تسهیل استفاده از آنها، بهره خود را تقویت و بهره رقبا را کاهش دهند.
در این میان، راهبرد کلان ایران چیست؟ این هشدار جدی است: جایگاه حمل و نقل ترانزیت ایران به صورت جدی به خطر افتاده است. رقابت قدرتهای بزرگ اقتصادی در این حوزه، یک فرصت بینظیر برای ایران است. این فرصت باید در کنار مزیتهای نسبی سرزمینی ایران همچون انرژی فراوان، نیروی کار ارزان، موقعیت عالی ژئواستراتژیک، برتری امنیتی در منطقه و... قرار بگیرد و چارچوب مدونی برای کلانراهبرد کشور مشخص گردد. در این زمینه، پیشنهادی تحت عنوان شیفت (شبکه یکپارچه فرآوری و ترابری) داریم که آمادهی تقدیم به رییس جمهور هستیم. هدف، افزایش مشارکت ایران در زنجیره ارزش جهانی با لحاظ عدالت منطقهای در کشور است. با وجود مزایای قابل توجه ترانزیت، ترانزیت یک رویکرد حداقلی به فرصتهای ژئواستراتژیک ایران در حملونقل بینالملل است؛ درحالی که شیفت را میتوان رویکردی حداکثری دانست.
پس مطالبه اول: کلانراهبرد کشور در حوزه ژئواستراتژی و تجارت بینالملل را هرچه زودتر مشخص کنید و الزامات عملیاتی شدن آن را پیگیری نمایید.
پس مطالبه اول: کلانراهبرد کشور در حوزه ژئواستراتژی و تجارت بینالملل را هرچه زودتر مشخص کنید و الزامات عملیاتی شدن آن را پیگیری نمایید.موضوع دوم: با شواهد و ادله متعدد میتوان نشان داد که برای شرایط ایران و به منظور استفاده از موقعیت ویژهی راهبردی ایران، با وجود معادن و منابع عظیم، قطبهای تولیدی و فرآوری پراکنده، فواصل طولانی زوج مبدأ-مقصدها، سیستم حملونقل ریلی، به عنوان یک سامانه سبز، سازگار با محیط زیست، ایمن و با مصرف انرژی پایین، یکی از بهترین گزینهها برای توسعه شبکه حملونقل کشور است. حال و روز سامانه راهآهن کشور، خوب نیست. این حال و روز نامناسب، دلایل زیادی دارد. ولی مهمترین آنها، به نظر بنده، عدم اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی در راهآهن است. بخش خصوصی، دارای انگیزه اقتصادی است و با هدف انتفاع حداکثری به رقابت با رقبای خود در بهینهسازی فرآیندها و افزایش کیفیت خدمات و راندمان کاری میپردازد. راهآهن موظف است تا با ارتقای جایگاه نظارت حاکمیتی خود و نیز واگذاری وظایف عملیاتی به بخش غیردولتی، در راستای بهبود استفاده از داراییهای ملی گام بردارد. در حالی که هنوز هیچگونه واگذاری در بهرهبرداری عملیاتی از لوکوموتیوها، واگنهای باری و مسافری، و نیز زیرساخت شبکه، اساساً صورت نگرفتهاست و تصدی گری بخش بیانگیزه دولتی همچنان تداوم دارد. در دو مورد مشخص مثال بزنم:
۱- لوکوموتیو: صدها لوکوموتیو در حال حاضر از کارافتاده و از گردونهی فعالیت خارج شدهاند و همین امر سبب شده تا معضل نیروی کشش، به یکی از جدی ترین معضلات صنعت ریلی کشور بدل گردد. بخش خصوصی آماده ورود به این امر و تعمیر لوکوموتیوهای متوقف و سیر آنها در شبکه است، ولی سیستم دولتی راهآهن مانع ایجاد میکند.
۲- زیرساخت شبکه: بخشهای متعددی از بخش خصوصی داخل کشور، آماده برای سرمایهگذاری در احداث خطوط جدید ریلی و خطوط دوم هستند، ولی سیستم راهآهن کشور، شرایط جذاب سرمایهگذاری بخش خصوصی را مهیا نمیکند، چرا که بخشی از بدنهی راهآهن، با بخشینگری و عدم نگاه جامع بلند مدت مانع ورود بخش خصوصی در حوزه زیرساخت شبکه ریلی میشوند. بستههای جذاب سرمایهگذاری با مدلهایی مانند BOT در خطوط اصلی شبکه ریلی ایران میتواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، سرمایهگذاری روی زیرساختهای حملونقل میتواند تا مدت زیادی مثلا ۲۰ سال مشمول معافیت مالیاتی باشد، و دولت ضمانت لازم برای برای تمدید مشارکت در سرمایه گذاری را ارائه کند.
پس مطالبه دوم: مسیر سنگلاخ ورود بخش خصوصی به صنعت ریلی را با ایجاد جذابیت به مسیر هموار تبدیل کنید.
پس مطالبه دوم: مسیر سنگلاخ ورود بخش خصوصی به صنعت ریلی را با ایجاد جذابیت به مسیر هموار تبدیل کنید.موضوع سوم: در جریان برخی سفرهای استانی، مشاهده میشود که بر اولویت دهی به اجرای پروژههای زیرساخت حملونقل استانها، به دلیل وجود مطالبات اساسی مردم منطقه تأکید میشود. قطعا بهرهمندی از دسترسی به شبکههای حمل و نقل، مطالبه مردم عزیز مناطق مختلف کشور است؛ اما به نظر میرسد که اصالتبخشی به مطالبات محلی در ایجاد دسترسی به شبکه، شیوه دقیقی برای اولویتدهی به پروژههای استراتژیک حمل و نقل محسوب نمیشود.
در شرایط محدودیت بودجهای و وجود انبوهی از پروژههای زیرساختی نیمهتمام، لازم است اولویتدهی به پروژههای استراتژیک، بر مبنای نگاه همهجانبه ملی و رویکرد اصالتبخشی به اقتصاد شبکهای صورت پذیرد و ضمن پرهیز از نگاه محلی، توسعه شبکه بر اساس بیشینهسازی منافع ملی و کمینهسازی هزینههای مستقیم و غیر مستقیم تحمیل شده به کشور، مدنظر قرار گیرد. خروجی مطالعات طراحی شبکههای حملونقل کشور در افق بیست ساله، میتواند مبنای تصمیمگیری قرار گیرد.
پس مطالبه سوم: در اولویت دهی به پروژههای زیرساخت حملونقل کشور، خروجی مطالعات جامع حملونقل را به عنوان فصلالخطاب اعلام بفرمایید.
پس مطالبه سوم: در اولویت دهی به پروژههای زیرساخت حملونقل کشور، خروجی مطالعات جامع حملونقل را به عنوان فصلالخطاب اعلام بفرمایید.پیشنهاد: یک گروه از متخصصین حملونقل متشکل از اساتید دانشگاه و خبرگان بخش خصوصی، به عنوان گروه مشاوران وزیر راه و شهرسازی ایجاد شود و امکان پاسخگویی زیرمجموعههای این وزارتخانه مهم و استراتژیک به این گروه و تاثیرگذاری در جهت اصلاح روندها فراهم گردد.
انتها پیام/۳۶۴۹/آ/
شناسه خبر: 385471