نیوز سیتی!
30 آبان 1402 - 18:10

سوژه خراسانی کارگردان مشهدی روی صحنه تئاتر تالار وحدت

امیر بشیری کارگردان مشهدی تئاتر است که در آخرین ساخته خود سوژه ای در ارتباط با حوادث خراسان در زمان محمدتقی خان پسیان را روی صحنه برده است. در این متن به بررسی این اثر می پردازیم.

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، کلنل محمدتقی پسیان شخصیتی در صفحات تاریخ است. فردی که مقام معظم رهبری در پنجم آذرماه سال گذشته در دیدار با بسیجیان از او نام بردند.

رهبر انقلاب در آن دیدار ضمن ظرفیت ویژه بسیج برای کشور فرمودند: اینکه گفتیم کشور ظرفیّت دارد، خب، این ظرفیّت تازه به وجود نیامده، این از قدیم هم بود، منتها سرکوب می شد، استفاده نمی شد. همین روحیه‌ی بسیج‌پروری با همین خصوصیّاتی که گفتیم، [مثل] ورود در میدان، نترسیدن، با دشمن سینه‌به‌سینه شدن، در دوران حکومت های طاغوتی و در دوران های گذشته هم بود، منتها یا بیگانه‌ها مسلّط بر کشور بودند و آنها نمی گذاشتند و سرکوب می کردند، یا خود حکومت ها فاسد بودند. حالا نمونه‌هایش را من اینجا یادداشت کرده‌ام. مثلاً در دوران دخالت های خارجی‌ها ــ این مال همین دوره‌ی تاریخ معاصر ما است، مال خیلی قبل ها نیست ــ در تبریز، شیخ محمّد خیابانی؛ او به یک معنا بسیجی است؛ قیام می کند، حرکت می کند، بعد هم شهید می شود؛ در مشهد، محمّدتقی خان پسیان؛ او هم همین جور؛ اغلب شرح حال اینها را متأسّفانه شماها نمی دانید؛ باید کتاب زیاد بخوانید، باید شرح حال اینها را بفهمید، بدانید.

یاد رهبر انقلاب از محمدتقی پسیان در چنین بستری اهمیت پرداخت بیش از پیش به این شخصیت را فراهم آورده است. سوژه ای خراسانی که از اواخر مهرماه امیر بشیری، کارگردان بنام مشهدی دست روی آن گذاشته و در تالار وحدت تهران روی صحنه برده است.

بشیری پیش از اثر شاخصی چون «باغ خونی» را در مشهد روی صحنه برده است و کنسرت نمایش «کلنل» اولین اجرای او در تالار وحدت و همچنین تهران به شمار می رود.

 

بشیری در این اثر مقطعی بلند از زندگی پسیان را بررسی می کند. محمدتقی پسیان اولین خلبان ایرانی محسوب می شود که پس از مداوا و یادگیری خلبانی و آموزش های نظامی در آلمان برای ادامه خدمت در ارتش، به ایران بازمی گردد. وی پس از بازگشت، در سی سالگی به عنوان فرمانده قوای نظامی خراسان و در دوره‌ای به سمت والی آن منصوب می‌شود. کلنل پس از اقدامات اصلاحی اش در خطه خراسان در مخالفت با حکومت مرکزی و در نبردی نابرابر کشته می شود.

 

ذکر و یاد شخصیت هایی آزاده همچون کلنل نیاز هویتی همه روزهای ایران است. حماسه سرایی از چنین شخصیتی زنده کردن هویت از دل تاریخ محسوب می شود. اما آنچه در این راستا پراهمیت جلوه می کند نحوه پرداخت به چنین سوژه ای است.

امیر بشیری در این اثر، مقطعی حیاتی از زندگی پسیان را به نمایش می گذارد. اما پرداخت به کل این حوادث با روندی یکسان و بدون گره اثر را به نمایشی یکنواخت تبدیل کرده است. آنچه از زندگی پسیان به عنوان یک فرد نظامی برمی آید فراز و فرودهایی خاص است اما کنسرت نمایش «کلنل» بدون اندکی تعلیق اثر را به انتها می برد.

 

نحوه معرفی محمدتقی پسیان و پرداخت او در برخورد با حوادثی که برایش رخ می دهد واگرایانه و سست است. در این نمایش در برهه هایی خاص که انتظار رشادت و استحکام از پسیان می رود با شخصیتی ناتوان مواجه هستیم.

«نمایشنامه» از دیگر وجوه ضعف در کنسرت نمایش کلنل است. مسیر داستان حس را به میان تماشاگران منتقل نمی کند و دلیل آن، از هم گسیختگی در خط سیر نمایش است. محمد معتمدی در نقش عارف قزوینی به شکلی تصنعی به داستان اضافه می شود و می توان گفت هیچ تاثیری را در خط سیر داستان ندارد؛ گویی تنها هدف از وجود عارف در اثر، بودن معتمدی در نمایش و همزمان اجرای کنسرت است. کنسرتی که در میانه نمایش به شکلی زنده توسط معتمدی اجرا می شود اما چه بهتر بود با اجرا، همنشینی داشته باشد.

 

ارتباط کلنل با شخصیت های ایرنه و آموزگار که هر دو با نقش آفرینی نازنین بیاتی همراه بوده است به شکلی سطحی و شتابزده شکل می گیرد. کلنل با این شخصیت ها که یکی پرستاری آلمانی و دیگری دبیری ایرانی است وارد تعامل و مکالمه می‌شود و بعد به دلیل سرباز بودن می‌گوید، من نمی‌توانم تشکیل زندگی بدهم! و این موضوع هیچ توجیه عقلانی ندارد. چنین نمایی از پسیان بیشتر یادآور بی‌هویتی و بی‌ثبات بودن اوست.

حماسه نقطه مبهم نمایش کلنل است. مقصودی که انتظار می رفت در پرداخت به چنین شخصیتی نقشی محوری در اثر داشته باشد اما حتی در صحنه کشته شدن کلنل اندکی از این حماسه به میان تماشاگران جاری نمی شود. حتی وجود موسیقی و خواندن معتمدی با ارکستر زنده نیز به این موضوع حیاتی نبخشیده است.

 

گرچه باید اجراهای موسیقی با آهنگسازی امیرحسین سمیعی و همچنین دکور کار را از ظرافت های کنسرت نمایش کلنل دانست. اجزایی که ضربانی ابتدایی و ضعیف را در اثر حفظ کرده است و آن را از مرگ نهایی نجات می دهد.

در نهایت باید گفت نمایش می‌توانست با انتخاب برشی کلیدی‌تر از زندگی محمدتقی پسیان، هم به اثر تب و تاب داده و با فراز و فرود و ایجاد گره داستانی، تالار وحدت را از خواب نجات دهد و هم مهم‌ترین مفقود اثر که حماسه است را به میان مردم بکشاند.

پایان پیام/۷۰۰۹۸

منبع: فارس
شناسه خبر: 1580296

مهمترین اخبار ایران و جهان: