نیوز سیتی!
25 اردیبهشت 1402 - 11:57

از کلمه تا تصویر/ «فردوسی» بعد از 89 سال اکران شد

فردوسی و آثارش ظرفیتی مهم برای سینما و هنر‌های نمایشی فارسی زبانان هستند، ظرفیتی که چندی است مغوفل مانده و باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد.

خبرگزاری فارس-گروه سینما: بی‌شک یکی از مهم‌ترین منابع داستانی زبان فارسی «شاهنامه» فردوسی است، اثری که به گواه تاریخ نویسان و ادبیات شناسان، زبان فارسی را زنده نگه داشته است، قطعا برای هر فارسی زبان و یا هر فردی که زبان برایش اهمیت دارد، «شاهنامه» یکی از اساسی‌ترین منابع الهام است.

اما در سالیان اخیر این موضوع نادیده گرفته شده و شاید بیشترین آثار اقتباسی در نمایش‌های صحنه‌ای و یا سینما از ادبیات کلاسیک اروپایی گرفته شده است، این اتفاق به حدی است که شاید نزدیک‌ترین اثر سینمایی با موضوع شاهنامه به چندین سال قبل برسد،‌ هرچند این اقتباس در آثار غیر ایرانی نیز دیده می‌شود. به زبانی ساده‌تر هنرمندان بیش از آنکه به خوانش‌های تازه از فردوسی مشغول باشند، درگیر هملت و شکسپر هستند. 

از سوی دیگر زبان فارسی در موقعیت تازه‌ای قرار گرفته است، رسانه‌های نوین همچون، پیام کوتاه، تلگرام، واتساپ و...که طی دهه اخیر مورد استفاده کاربران ایرانی قرار گرفته است نوع نگارش فارسی را دگرگون کرده‌اند، و همچنین هر روزه در زبان گفتار شاهد حضور واژگان نوظهوری هستیم که چندان با شاعرانگی زبان فارسی جور نیستند. 

در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به نسبت ادبیات و گفتمان فرهنگی فردوسی با هنرهایی چون سینما، انیمیشن و هنر معاصر. موضوعی که به نظر می‌رسد می‌تواند منبع الهام تولیدات هنری فراوانی باشد.

*نمونه ایرانی

انیمیشن «آخرین داستان» ساخته اشکان رهگذر یکی از این ساخته‌ها بود که به فهرست مقدماتی 32 فیلم انیمیشن آکادمی علوم و هنرهای سینمایی (اسکار) هم راه یافت.

«آخرین داستان»، برداشتی آزاد از داستان ضحاک ماردوش در شاهنامه، اثر ابوالقاسم فردوسی بود،‌ اما در تیزری که از این فیلم نمایش داده شده، وفاداری چندانی به شاهنامه فردوسی حتی در سر و شکل شخصیت‌ها هم به چشم نمی‌خورد و داستان آن اقتباسی بود که وفاداری زیادی به متن اصلی نداشت.

*اقتباس از فردوسی در آثار خارجی

استفاده از شاهنامه در آثار مختلف حتی تا بیرون از مرزهای ایران هم رفته و برای مثال 4 فیلم روسی با این موضوع وجود دارد،‌ چهار فیلم «پرچم کاوه»، «افسانه رستم»، «رستم و سهراب» و «افسانه سیاوش» توسط بوریس کیمیاگروف در استودیو تاجیک فیلم در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی ساخته شده اند.

فیلم های کیمیاگروف با وجود تبلیغات روس‌ها، شاید ارزش سینمایی چندانی نداشته باشد. این فیلم‌ها که در سال‌های گذشته بارها در ایران به نمایش در آمده‌اند، بیشتر به کارهایی پرزرق و برق با سیاهی لشکرهای فراوان می‌مانند.

کیمیاگروف تنها برای داستان رستم و سهراب،سه و نیم میلیون دلارهزینه کرده که البته هزینه را دولت شوروی سابق تقبل کرده است. در فیلم‌های او گاه متن فردوسی با تسامح و بی‌اعتنایی روبه رو شده و تیپ‌سازی و شخصیت پردازی چندان مناسب نیست. مثلاً رستم به جای آن که پهلوان زابلی شاهنامه باشد، تیپی مرکب از گاوچران غربی و تاتار وحشی دارد.

کیمیاگروف در مورد هدف از اقتباس شاهنامه و این که چه پیامی را در شعرهای آن در جهت دیدگاه های معاصر دنبال می‌کند، می‌گوید: «طی ساخت فیلم‌هایم مدام این سؤال از من می‌شود. من همواره حس می‌کنم همه دنیا در نام رستم جمع شده، رستم گوهر شاهنامه است. او نماد شاهنامه است و برای مردم اسطوره و پاسدار ارزش‌ها محسوب می‌شود. رستم انسان گرا و روشنفکری است و در ظاهر یک دلاور افسانه‌ای. سیاوش، قهرمان آخرین فیلمم، در جهت به کارگیری عقاید رستم در زندگی واقعی تلاش می‌کند. او همواره طرف خوبی و عدالت را می گیرد و رویای ساختن شهر جوانی را در سر می پروراند؛ شهر خورشید، جایی که مردم در شادی و تفاهم زندگی می کنند و ذهن و روحشان را به بهترین وجه آشکار می‌کنند.»

*شاهنامه یک ضرورت است، آنطور که باید به آن نپرداخته‌ایم

ایوب آقاخانی بازیگر،‌ کارگردان و نویسنده سینما،‌ تئاتر و تلویزیون در رابطه با اهمیت استفاده از این متون برای فیلم و یا نمایش به خبرنگار فارس گفت: «من نه‌تنها به‌عنوان یک فرد تئاتری که سه دهه از عمر فعالیت‌ام در آن می‌گذرد؛ بلکه به‌عنوان شخصی که با همین دغدغه‌ها پایان نامه‌ام را بر اساس داستان رستم و سهراب، گرایش ادبیات نمایشی به نام «ماه و مه» نوشته‌ام، شاهنامه فردوسی را در ۴۷۰ قسمتِ نیم ساعته برای هموطنان خارج از ایران از طریق رادیو صدای آشنا که البته این روزها این شبکه را نداریم بازخوانی و روایت کرده‌ام؛ بدیهی است معتقدم باید بر روی چنین کارهایی تامل بیشتری صورت گیرد. یادمان نرود که شاهنامه فردوسی یکی از ۵ رکن اساسی ادبیات نمایشی در جهان است و این رتبه‌ای نیست که در ایران و داخل کشور به آن داده باشند بلکه کاملا رتبه‌ای جهانی است و در جهان به‌عنوان نگین ادبی از آن صحبت می‌شود. در نتیجه پرداختن به داستان‌های مانند شاهنامه فردوسی یک ضرورت است. متاسفانه ما آنطور که باید به آن نپرداخته‌ایم.»

*«فردوسی» از نظر ژانر اولین فیلم تاریخ سینمای ایران است

در میان این آثار سینمایی متاثر از گفتمان فرهنگی «فردوسی»، فیلمی است که در زمره آثار پرتره و  یا زندگینامه‌ای قرار داشته و محصول سال 1313 و ساخته عبدالحسین سپنتا،‌ این فیلم به تاز‌گی توسط فیلم‌خانه ملی ایران مرمت شده همزمان با روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در سالن فردوس موزه سینمای ایران نمایش داده شد.

علیرضا محمودی روزنامه نگار، نویسنده و منتقد سینما با بیان اینکه بخش مهمی از آنچه درباره فیلم «فردوسی» می‌دانیم مربوط به عوامل آن است، گفت: آنچه در تیتراژ فیلم تاکید شده این است که سپنتا نویسنده فیلمنامه و تنظیم کننده مذاکرات در این فیلم بوده است. در فیلم مشروطیت تا سپنتا نیز نصرت الله محتشم می‌گوید همه امور فنی فیلم با اردشیر ایرانی مدیر کپانی امپریال فیلم بمبئی بود و امور هنری فیلم را عبدالحسین سپنتا انجام داده است.

وی ادامه داد: از سوی دیگر اردشیر ایرانی سه فیلم مهم تاریخ سینمای ایران به نام‌های دختر لر، فردوسی و شیرین و فرهاد را تهیه کرده است بنابراین می‌توانیم بگوییم وی بیشتر یک تهیه کننده و بازیگر هندی بوده است.

محمودی با اشاره به اینکه از نظر فنی فیلم متعلق به سینمای ایران نیست، بیان داشت: نزدیکترین فیلم ایرانی به «فردوسی» حاجی آقا آکتور سینما است که کاملا در ایران تولید شده است. کمپانی هندی به دلیل فروش خوبی که فیلم «دختر لر» داشته و استقبال خوبی که از این فیلم شده است هدفش بیشتر افزایش تولیدات در ایران بوده که در تداوم آن، فیلم « شیرین و فرهاد» را می‌سازد اما بعد از شکست تجاری فیلم‌‌های «فردوسی» و «شیرین و فرهاد» عبدالحسین سپنتا دو فیلم دیگر خود یعنی «چشمان سیاه» و «لیلی و مجنون» را با یک تهیه کننده دیگر هندی می‌سازد.

وی ادامه داد: اگر بخواهیم از نظر تولید فیلم بررسی کنیم که «فردوسی» چه جایگاهی به عنوان تولید در تاریخ سینمای ایران دارد، اگر دوره قاجار یعنی از سال 1279 تا سال 1309 که فیلم آبی و رابی ساخته می‌شود را دوره اول تولید فیلم در ایران بدانیم باید بگویم در این دوره فیلم داستانی ساخته نشده است و فیلم‌ها بیشتر مستند و یا شخصی بودند مانند فیلم‌هایی که در کاخ گلستان پیدا شده و فیلم‌هایی که خان بابامعتضدی در دوران رضا شاه فیلمبرداری کرده است و دوره دوم که از 1309 تا 1316 شروع می‌شود دوره است که تولید فیلم داستانی آغاز می‌شود.

این نویسنده توضیح داد: فیلم کشف شده از «فردوسی» به ما توضیح می‌دهد که در این دوره فیلم ساخته شده در خارج از کشور بخشی از تولید سینمای آن دوره است و پنج فیلمی که سپنتا ساخته است همگی واجد این ویژگی هستند.

محمودی همچنین خاطرنشان کرد: در دوره‌ای که این فیلم در سینما اکران شده (در سال‌های1279 تا 1334 ) درواقع دوره اول سینماسازی بود که این فیلم در سینما به عنوان فیلم نوروزی در سینما سپه نمایش داده شد. از نظر ژانر به جرات می‌توان گفت« فردوسی» اولین فیلم تاریخ سینمای ایران است یعنی اولین فیلمی که فیلمنامه آن برای یک دوره تاریخی نوشته شده است و فیلمنامه نویس بر اساس مستندات، فیلمنامه‌ای تاریخی درباره زندگی فردوسی آماده کرده است.

وی ادامه داد: یکی از ویژگی‌های برجسته فیلم این است که مانند یک اثر زندگینامه‌ای به زندگی و زمانه فردوسی به عنوان مهمترین چهره فرهنگی آن دوره پرداخته است و از نظر روایت با اینکه سپنتا فیلمنامه را در هند نوشته است اما چیزی که بیشتر از صحنه برایش اهمیت داشته محتوا و ارائه یک شناخت نامه درباره ایران و اعراب است که این امر خود نوعی رویکرد به فیلمنامه نویسی دارد.

محمودی درباره شخصیت‌های فیلم نیز گفت: ترسیم شخصیت به عنوان نمادی از یک دوران مانند سلطان محمود و یا فردوسی به عنوان نماد روشنفکری، خیلی نمادگرایی است که بعدها در دوران مختلف در سینما استفاده شده و بسیار قابل توجه است.

وی در پایان بیان داشت: نسخه بیست دقیقه‌ای که از فیلم فردوسی دیدیم با توجه به فقر منابع تصویری که از آن دوره داریم بسیار اهمیت دارد و امیدوارم باز هم از این نوع کشفیات تاریخی اتفاق بیافتد.

*جمع بندی

شاهرخ مسکوب یکی از پژوهش‌گرانی است که مطالعاتی جدی درباره فردوسی داشته است، او در آثارش می‌کوشد بر پایه تجربه‌های فردی و اجتماعی‌اش، تصویری معاصر از فردوسی و تصویری کهن‌الگویی از دردهای کنونی به دست دهد و شناخت گذشته را با امروز، و شناخت امروز را با گذشته قوام بخشد. از این رو کتاب‌های «مقدمه‌ای بر رستم و اسنفدیار» و «سوگ سیاوش» مسکوب شاید جزو محدود آثاری هستند که رویکردی نو به شاهنامه دارند. حاضر کردن گذشته برای شناخت زمان حال و حرکت به سمت آینده ویژگی خوانش مسکوب از فردوسی است.

تاکید بر یافتن «معنای درونی» و «ناخودآگاه تاریخی» در تمامی آثار مسکوب پیرامون اندیشه اسطوره‌ای به چشم می‌خورد. اما در این میان واکاوی و تاملات او درباب مفهوم زمان و توضیح چندلایگی آن در ناخودآگاه تاریخ و نظام فکری ایرانیان، از منظری فلسفی اهمیت ویژه‌ای دارد.»

در آخر اینکه هنر امروز چه در بخش سینما و تئاتر و چه در هنرهای تجسمی و حتی هنر معاصر می‌تواند با بهره جستن از گفتمان ادبی فردوسی و مفاهیمی که در آن مطرح شده است، منبع الهام بی پایانی را در اختیار داشته باشد.

بی‌شک زبان فردوسی و مفاهیمی که در آن مطرح شده است اگر هم افق با روزگار ما شود، می‌تواند جهان‌های تازه‌ای از تداعی‌ها و معانی را برای علاقه‌مندان به هنر و زبان فارسی بیافریند.

پایان پیام/

منبع: فارس
شناسه خبر: 1213508

مهمترین اخبار ایران و جهان: