کارشناس قرقیز معتقد است رویارویی غرب به رهبری آمریکا با روسیه و چین در آسیای مرکزی، شرایط جدیدی را برای موقعیت ژئوپلیتیک منطقه ایجاد کرده که نخبگان حاکم در مرکز آسیا چندان برای آن آماده نیستند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در بیشکک، «قادر ملک اف» (مدیر مرکز تحلیلی مستقل دین، حقوق و سیاست) معتقد است رویدادهایی که در اوایل ژانویه 2022 در قزاقستان رخ داد، به وضوح نشان میدهد همه کشورهای منطقه آسیای مرکزی نیز میتوانند منتظر شوک و بیثباتی در چند سال آینده یا حتی در سال جاری باشند.
قادر ملک افاحتمال وقوع شورشهای مکرر وجود دارد و حتی میتواند در آینده نزدیک در قزاقستان بار دیگر شعلهور شود که بدون شک ماهیت طولانی مدت خواهد داشت و به طور مستقیم بر ثبات کشورهای همسایه تأثیر میگذارد.
کارشناسان هنوز بحثها و ارزیابیهای متفاوتی از رویدادهای قزاقستان ارائه میدهند، از جمله به پیشبینیهایی درباره احتمال گسترش بیثباتی در آسیای مرکزی با مشارکت مراکز خارجی، مخالفتهای خارجی، گروههای طایفهای و جنایتکار، جنبشهای مخرب و گروهها تروریستها اشاره میشود.
این مسئله نقش "جدید" سازمان پیمان امنیت جمعی را در مواجهه با بی ثباتی قریب الوقوع در کشورهای آسیای مرکزی منطقه مطرح میکند. در حال حاضر سابقهای در قزاقستان وجود دارد که «قاسم ژامرت تاکایف» رئیس جمهور فعلی و قانونی جمهوری قزاقستان، از سازمان پیمان امنیت جمعی برای مبارزه با تروریسم درخواست کمک کرد.
در عین حال، باید در نظر داشت که رشد روحیات اعتراضی در خود کشورهای سازمان پیمان امنیت جمعی میتواند ضد حاکمیت خانواده و قبیله، بیعدالتی اجتماعی و با استفاده احتمالی از روشهای قهرآمیز تغییر قدرت، هدایت شود. به عنوان مثال، همانطور که در قرقیزستان به ویژه در سال 2010 رخ داد.
ممکن است یک دوراهی ایجاد شود؛ سرکوب یک انقلاب مردمی یا سرکوب یک اقدام تجاوزکارانه توسط گروههای تروریستی. این موضوع به علاقه بازیکنان بزرگ خارجی بستگی دارد.
میتوان گفت رویارویی غرب به رهبری آمریکا با روسیه و چین در آسیای مرکزی، شرایط جدیدی را برای موقعیت ژئوپلیتیک منطقه ایجاد کرده که برای نخبگان حاکم در مرکز آسیا چندان برای آن آماده نیستند.
البته علاوه بر عوامل داخلی صرفاً مؤثر بر رشد نارضایتی در هر یک از کشورها، یک عامل خارجی، یعنی نفوذ مراکز بزرگ قدرت، شروع به ایفای نقش مهمی میکنند.
افزایش تهدیدهای بی ثباتی، دولتهای کشورهای منطقه آسیای مرکزی را وادار میکند تا مشکل تامین امنیت را در وهله اول قرار دهند.
در اینجا مهم است که معضلات در حال ظهور را در نظر بگیریم که حل آنها در شرایط جدید به دلیل وجود عوامل داخلی و خارجی بسیار دشوار است. بدون حل این مسائل مشکل ساز، صحبت در مورد اثربخشی اقدامات برای تضمین امنیت و حفظ ثبات در کشورهای آسیای مرکزی دشوار است.
معضل اول مربوط به این واقعیت است که دلایل داخلی برای رشد پتانسیل اعتراضی، نارضایتی، تنش در جوامع خود رشد خواهد کرد.
تقریباً در تمام کشورهای آسیای مرکزی، فساد به طور سیستماتیک به روشی برای مدیریت عمومی تبدیل شده است. زمانی که دولت توسط نخبگان حاکم به عنوان ابزاری برای غنی سازی یا به عنوان دارایی در نظر گرفته میشود که منجر به ظهور بیعدالتی اجتماعی و سیاسی میشود.
وضعیت دشوار اجتماعی و اقتصادی، افزایش نابرابری اجتماعی، اعمال گزینشی قوانین، حاکمیت خانواده و طایفه، افزایش بیکاری، کاهش سطح زندگی، افزایش قیمتها، کاهش تحصیلات در بین جوانان، مبارزه طایفهها برای منابع کشور، تقویت و مشارکت جنایت، گروههای افراطی، یعنی همه این عوامل در کنار هم تعیین کننده رشد پتانسیل اعتراضی، رادیکالیزه شدن گروههای خاص در داخل کشور است.
معمولاً زمانی که چالشهای داخلی پیش میآید، دولتهای کشورهای آسیای مرکزی اقدامات طبیعی را انجام میدهند، یعنی با سرکوب کانونهای نارضایتی تهدیدها را متوقف میکنند اما با این مشکلات حل نمیشود.
معضل دوم، افزایش نفوذ خارجی بر کشورهای آسیای مرکزی و کل منطقه است.
با توجه به تشدید روابط غرب به رهبری ایالات متحده با روسیه و چین، آسیای مرکزی به طور پیوسته به بستری برای انتقال تقابل تبدیل و امنیت منطقهای آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار میدهد. در عین حال منافع روسیه، چین، ترکیه، هند، پاکستان، عربستان سعودی و سایر کشورها را در بر میگیرد.
در عین حال، این نگرانی وجود دارد که درگیری بین ایالات متحده و روسیه با استفاده از همه ابزارها از صورت «قدرت نرم» به صورت درگیری و اقدامات خشونت آمیز تبدیل شود که ممکن است بر ثبات در آسیای مرکزی نیز تأثیر بگذارد. در اصل، پیشبینی افزایش فعال شدن گروههای رادیکال منفعل و زیرزمینی با گسترش بیشتر مناطق بیثباتی امکانپذیر است.
همچنین این مسئله مهم است که ایالات متحده مستقیماً اعلام کرده اجازه نخواهد داد روسیه و چین به هژمونهای منطقهای در اوراسیا تبدیل شوند.
در سند تکمیلی کنگره آمریکا که در 27 ژانویه 2021 منتشر شد، آمده است: «یک عنصر کلیدی استراتژی کلان ملی ایالات متحده، پیگیری هدف جلوگیری از ظهور هژمونیهای منطقهای در اوراسیا است».
بنابراین، با اعلام استراتژی جدید آمریکا برای آسیای مرکزی، عوامل و تغییرات جدیدی در امنیت و توسعه اقتصادی-اجتماعی آسیای مرکزی پدیدار خواهد شد که مستلزم بازنگری یا الحاق جدی دولتهای کشورهای آسیای مرکزی در استراتژیهای توسعه ملی کشورهای خود، از جمله در زمینه امنیت است.
عامل مهم دیگر نفوذ ترکیه است. نگرانی ویژه روسیه و چین در سالهای اخیر، تقویت موقعیت ترکیه در آسیای مرکزی تحت عنوان «6 کشور، یک ملت» به ابتکار «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه است. روسیه این پروژه را یک پروژه «نئو عثمانی» به عنوان یک چالش بلندمدت و جدی برای حوزه نفوذ خود در منطقه از جمله ادغام اوراسیا میداند.
معضل سوم به چالشهای ایدئولوژیک در میان مدت و بلندمدت مربوط میشود.
همه کشورهای آسیای مرکزی بر اساس قانون اساسی و با اکثریت مطلق جمعیت مسلمان، سکولار و دموکراتیک هستند.
مهم ترین مسئله برای جوانان مسئله عدالت اجتماعی است، اما فقدان بالابرهای اجتماعی، فقدان چشم انداز برای خودسازی، منجر به موضع اعتراضی علیه دولت موجود و کل نظام میشود.
در محافل کارشناسی، موضوع ظهور عامل رادیکالیسم میتواند به این واقعیت منجر شود که نظام قدرت میتواند ناعادلانه یا ضد اسلامی تلقی شود.
در مقابل این زمینه، بحران ارزشهای دموکراتیک، سکولار، فقدان اصلاحات عمیق دموکراتیک در آسیای مرکزی یا ناامیدی مردم از اصلاحات جاری وجود دارد.
معضلات ذکر شده، یک دور باطل را تشکیل میدهند که بدون راه حل آن، تضمین ثبات کامل و بلندمدت هم در یک کشور واحد و هم در منطقه آسیای مرکزی دشوار است.
اولاً به دلیل بیاعتمادی موجود بین کشورهای آسیای مرکزی، مسائل حل نشده تاکنون در مورد تعیین حدود مرزها، مسائل آب و نفوذ مراکز مختلف قدرت خارجی وجود دارد.
رویدادهای قزاقستان در ژانویه 2022 و همچنین خصومتها در مرز قرقیزستان و تاجیکستان در تابستان 2021، دولتهای کشورهای آسیای مرکزی را وادار میکند تا تنها به نیروهای مسلح خود تکیه کنند و پتانسیل نظامی و اجرای قانون خود را تقویت کنند.
میتوان گفت عامل افغانستان و تهدیدات خروجی از آنجا، کشورهای منطقه آسیای مرکزی را برای مدتی طولانی به همکاری نظامی و سیاسی با فدراسیون روسیه، چین و ایالات متحده آمریکا و کشورهای ناتو در حوزه امنیت و مبارزه با تروریسم ملزم خواهد کرد. این چشم انداز منجر به افزایش رقابت بین بازیگران منطقهای و جهانی در منطقه آسیای مرکزی میشود.
با این حال، اگر گزینههایی را برای بیثباتی احتمالی در یکی از کشورهای آسیای مرکزی در آینده نزدیک در نظر بگیریم، وجود یک رژیم «قدرت گرا» و دستگاه سرکوبگر تنها میتواند به طور موقت ثبات در داخل دولت را برای مدت معینی تضمین کند.
اگر قبلاً قزاقستان را معمولاً پس از ازبکستان باثباتترین آسیای مرکزی مینامیدند، پس وقایع نشان داد که حتی انتقال به ظاهر موفقیتآمیز قدرت در این کشور و وجود یک دستگاه سرکوبگر نسبتاً قدرتمند و ضعف یا عدم وجود اپوزیسیون سیاسی، باز هم ثبات سیاسی موجود را تضمین نمیکند.
در مورد ترکمنستان و تاجیکستان نیز میتوان گفت «دوشنبه» در مقایسه با خطرات بی ثباتی احتمالی در آینده نزدیک مورد توجه است. به طور کلی بیثباتی سیاسی در یکی از کشورهای آسیای مرکزی به دلایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قومیتی میتواند با رویدادهای تصادفی، هرگونه درگیری آغاز شود که پیشبینی آن تقریباً غیرممکن است. البته، مگر اینکه اطلاعات خاصی در مورد وجود یک پروژه خارجی، الگوریتم اقدامات از طرف بازیکنان بزرگ داشته باشیم.
انتهای پیام/
شناسه خبر: 160064