مدیریت کسبوکار اعم از سازمانهای دولتی و غیردولتی و نهادها به شکل حیاتی وابسته به هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی میتواند در نوع ورود داده ها، ارزیابی پایایی و روایی دادهها، و قدرت ارائه تحلیل داده ها تغییر ایجاد کند. سید احمد قاسمی
دکتر سید احمد قاسمی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مؤسس مرکز رشد فناوری هوشمند
نظام تربیت در تمدن سایبری، درگیر پدیده های مختلفی شده، و بافتهای متفاوتی به خود می گیرد. یکی از زوایا و بافتهای مهم نظام تربیت در تمدن سایبری، هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی، بافت نظام تربیت و سایر نظامهای مرتبط با آن را دچار دگردیسی می کند. این موضوع فقط منحصر به حوزه مستقیم تربیت، برنامه درسی و امور آموزشی نیست. از مدیریت در نظام تربیت، تا کسب و کار، صنعت، بازاریابی و اقتصاد تربیت، تا مدیریت شهری و معماری، مطالعات اجتماعی و رفتار شناسی، امنیت در حوزه تربیت، و ابعاد دیگر. در سلسله مقالاتی که استاد بزرگوار، جناب آقای دکتر قاسمی به رشته تحریر در می آورند، به زوایای مختلف کاربردهای هوش مصنوعی در حوزه های مختلف پرداخته، و به صورت اجمالی به مسائل مهم آن در هر حوزه اشاره می کنند. از این رو، اغلب این مقالات، برای متخصصان طراحی نظام آموزشی و حکمرانی تعلیم و تربیت نیز مفید و آموزنده است. تحریریه پنجره تربیت.
مدیریت کسبوکار اعم از سازمانهای دولتی و غیردولتی و نهادها به شکل حیاتی وابسته به هوش مصنوعی است. سازمانها و محیط (اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، فناوری، سیاسی، ارتباطی) آن بهقدری گسترش یافتند که برای یک تصمیم ساده باید صدها هزار مگابایت داده را در لحظه تحلیل کنیم و بر اساس آن یک برنامه یا یک تصمیم مناسب را ارائه کنیم.
مدیریت کسبوکار اعم از سازمانهای دولتی و غیردولتی و نهادها به شکل حیاتی وابسته به هوش مصنوعی است.
ظرفیت انسان در تحلیل داده بینهایت محدود و در حد چند مگابایت است و نیاز به تحلیل در تصمیمگیریهای محیطی میلیونها برابر بیشتر این ظرفیت است. هر چه حجم دادهها بالاتر رود کیفیت و دقت و صحت در تصمیمات کاهش مییابد و این مشکل نخست مدیریتی در کشور ما است که دارای بهرهوری بهمراتب کمتر از 5 درصد در مقابل شرکتها و سازمانهای پیشرفته با بهرهوری بالای 90 درصد هستیم.
ظرفیت انسان در تحلیل داده بینهایت محدود و در حد چند مگابایت است و نیاز به تحلیل در تصمیمگیریهای محیطی میلیونها برابر بیشتر این ظرفیت است.
مفهوم این مدیریت سنتی در مقابل مدیریت پیشرفته عدم استفاده مطلق از ظرفیتهای یک سازمان یا یک کشور است.
هوش مصنوعی میتواند سه کار مهم در سازمانهای پیشرفته انجام دهد.
1. هوش مصنوعی میتواند در نوع ورودی داده تغییر ایجاد کند و زمان ورود داده و بهروزرسانی آن که در سازمانهای سنتی به یک تا چند سال میرسد را به یکصدم ثانیه از طریق خوانش دادههای جاری در محیط الکترونیکی تغییر دهد و البته از دادهها کاراکتری به انواع متنوع دادههای تصویری و متنی و فایل و صوتی و ...گسترش دهد.
هوش مصنوعی قدرت صحت و دقت و درستی داده را در کسری از ثانیه دارد.
2. هوش مصنوعی قدرت ارزیابی پایایی و روایی دادهها یعنی صحت و دقت و درستی داده را در کسری از ثانیه دارد. اگر دادهای غلط باشد یا تکراری باشد و یا ساختگی باشد مانند تمایز تصویر چهره افراد در دستگاه حضوروغیاب سازمان را دارد.
قدرت ارائه تحلیل یعنی تصمیم بر مبنای ارتباط با همه دادههای دیگر با خطای کمتر از 1 درصد ارائه میکند.
3. برخلاف مدیریتهای سنتی که بر اساس داده و آمار و اطلاعات تصمیماتی با احتمال خطای 99 درصدی را در زمینههای مختلف مدیریتی برای مدیران فراهم میسازد قدرت ارائه تحلیل یعنی تصمیم بر مبنای ارتباط با همه دادههای دیگر با خطای کمتر از 1 درصد ارائه میکند.
مدیریت مبتنی بر شاخص که بر اساس آن کشورها و سازمانها و کسب وکارهای پیشرفته از سال 1995 به بعد از آن بهره میبرند از حیاتیترین نیازهای کشور در مدیریت کسبوکار است.
مدیریت مبتنی بر شاخص از حیاتیترین نیازهای کشور در مدیریت کسبوکار است.
مدیران ما مدیریت نمیکنند فقط در یک محیط کوچک خود را مشغول میکنند
مدیران ما کمتر از یک درصد از قابلیتهای یک مدیریت پیشرفته را ارائه میدهند.
و با احساس تسلط بر سازمان و کسب وکارشان کمتر از یک درصد از قابلیتهای یک مدیریت پیشرفته را ارائه میدهند.
انتهای پیام/
از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل [email protected] مکاتبه فرمائید.