نیوز سیتی!
25 فروردین 1402 - 09:45

امشب سرنوشت را می‌توان از سر نوشت/ جوانانی که شهدا را شفیع قرار دادند

«فرصت‌ها چون ابرها می‌گذرد»، همان حکمتی است که باید در شب قدر، قدر آن را دانست و به هر دری بزنی تا از میان مشغله‌های دنیوی وقتی برای خلوت خود و رنگ خدایی گرفتن داشته باشی.

خبرگزاری فارس-شهرقدس؛ سیده طیبه عزتی: مشغله‌های کاری طوری دوروبرش را گرفته و درگیر امورات روزمره بود که حتی وقت نداشت چند دقیقه دست از کار بکشد و در برنامه‌های ویژه شب‌های قدر و ماه مبارک رمضان شرکت کند. 

امشب، شب آخری بود که هرکس فرصت داشت از این مهمانی کوله‌باری بتکاند و به فکر بهترین‌های زندگی‌اش باشد طوری که هم امروز به کارش آید و هم فردا. آخرین شب قدر امسال. نباید فرصت را از دست می داد.

در همین دقایقی که در مسیر برگشت از محل کار بود پیچ رادیو ماشینش را باز کرد، گوینده از قدردانستنِ فرصت‌ها می‌گفت، فرصت‌هایی که زودگذر است اما بعضی از فرصت‌ها باعث می‌شود که ره صدساله را یک شبه طی کنی و به آنچه می خواهی برسی. 

همینطور که داشت به این صدا گوش می‌کرد، یاد حکمت ۲۱ نهج‌البلاغه افتاد، کمی به فکر فرو رفت، با خودش گفت من را چه شده؟ چقدر خودم را درگیر کار کردم. کجای زندگی قرار گرفتم. هدف از این همه کار و کار و کار چیه. این همه کار چقدر رنگ خدایی دارد؟ چقدرش برای دل خودم بوده و نیت خالص داشته و توشه آخرت کردم؟ و همینطور داشت با خودش فکر می‌کرد. 

 

 یادش افتاد که پنجشنبه است و شب بیست‌وسوم ماه رمضان، آخرین شب قدر و شب رحمت الهی و آمرزش گناهان. هم خوشحال بود از اینکه فرصت دیگری دارد و هم گریان از فرصت‌هایی که از دست داده. با خودش گفت امشب می‌خواهم با خدا و خودم خلوت کنم و هر کار و باری هست تعطیل. 

آماده رفتن به مراسم احیای شب قدر شد، وضو گرفت و قرآن و مفاتیح برداشت و تصمیم گرفت از بهترین ساعات باقی مانده بهترین مکان را انتخاب کند. دلتنگ شهدا شده بود و به سمت مزار شهدای گمنام حرکت کرد. 

وقتی رسید جمعیت زیادی آمده بودند یک طرف خانواده ها دورهم جمع بودند و کمی آن‌طرف‌تر زوج جوانی کنار هم نشسته و درحال خواندن دعا بودند و هرکس به طریقی مشغول مناجات بود.

اینجا فضای ملکوتی با صدای دعا و مناجات عجین شده بود و حتی صدای افتادن نوبت به نوبت دانه‌های تسبیح از دست مادری که مشغول ذکر خدا بود را می‌توانستی بشنوی.

 

همینطور که راه می‌رفت تا جایی برای نشستن پیدا کند، افراد مختلفی را دید و از خودش پرسید مگر می‌شود این پسر جوان با این مدل لباس و مو کنار شهدا و شب قدر اینجا باشد یا آن دختر که روسری‌اش انگار به‌زحمت روی سرش مانده بود جایی میان شب زنده داران داشته باشد.

بالاخره گوشه‌ای پیدا کرد و در کنج خلوت نشست، شب جمعه بود و نجوای خواندن دعای کمیل شنیده می‌شد؛ «یَا سَیِّدِى یَا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلِى، یَا مَنْ إِلَیْهِ شَکَوْتُ أَحْوالِى، یَا رَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِّ، قَوِّ عَلىٰ خِدْمَتِکَ جَوارِحِى، وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزِیمَةِ جَوانِحِى...، ای آن‌که بر او تکیه دارم، ای آن‌که شکایت حالم را تنها به‌سوی او برم، ای پروردگارم، اعضایم را در راه خدمتت نیرو بخش و دلم را بر عزم و همّتت محکم کن...».  

وقت خواندن دعای افتتاح شد، «اللّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِکَ...» خدایا به حمدت کنم افتتاح، ثنائی به هر قول و هر اصطلاح/ خدایا به مهرت به کار درست، مرا رهنمایی، ز روز نخست.آری! یکی از روشن‌ترین، نورانی‌ترین و راهگشاترین دعاهایی که می‌توان از سرچشمه زلال آن سیراب شد، این فرازهای دلنشین چقدر حال آدم را خوب می‌کند.

«سُبْحَانَکَ یَا فَتَّاحُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْتَاحُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ» بخشی از فراز دعای رفیع‌الشان مجیر، دعایی که جهت آمرزش گناهان در شب‌های با فضیلت قدر خوانده می‌شود و به جا آوردن اعمال شب قدر و مناجات‌خوانی فضای ملکوتی این محفل شهدایی را بیشتر کرده بود.

 

نوبت به بندهای جوشن کبیر رسید و حال وصف ناشدنی احیاداران در این شب عزیز و توسل به امام حسین علیه السلام و شهدا قابل وصف نبود. همه دلدادگان با هر فراز از جوشن روح خود را جلا می دادند. 

وقت قرآن به سر گرفتن شد، کودکان هم کنار بزرگترها نشسته بودند و با دست‌های کوچک خود قرآن به سر گرفتند. امشب خدا همه را دعوت کرده بود چه کم حجاب چه با حجاب، یاد جمله شهید حاج قاسم افتادم که می‌گفت:« همان دختر کم‌حجاب دختر من است»، راستی جای سردار دل‌ها در این شب‌ها خالی است.

سبک شده بود و انگار تازه متولد شده و حال دیگری داشت. به اطراف که نگاه می‌کرد، حیرت زده شد، چند دقیقه پیش، حجاب آن دختر جوان چنین بود و شال آن نوجوان دیگر چنان و حالا انگار تحول در وجود آنها ایجاد شده بود. با خودش گفت اینها قدر شب قدر را می‌دانند و شهید را شفیع خودشان قرار دادند تا راه درست را نشان دهد. 

«الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ؛ و فرصت‌ها چون ابرها مى‌گذرند، پس فرصت‌هاى نیک را غنیمت شمارید» این همان حکمتی است که باید قدر آن را دانست به‌خصوص در شب قدر.

پایان پیام/۶۷۰۷۵

منبع: فارس
شناسه خبر: 1146934

مهمترین اخبار ایران و جهان: