نیوز سیتی!
01 شهریور 1401 - 13:26

قیمه یا قرص؟ مسئله این نیست

آنچه علی کریمی گفت نه رفیق حقیقت است و نه شریک کذب؛ اهانت شاید نباشد اما حتماً معرفت نیست. یک دو راهی میان خوبی و خوبی است. به گزارش خبرگزاری مهر، حکایت آن چالش را شنیده‌اید که می‌گویند اگر مادرت و همسرت در حال غرق شدن در دریا باشند و فقط بتوانی یکی از آنها را نجات دهی کدام را انتخاب می‌کنی؟ عقل و قلبت پاسخ می‌دهد: «هردو! من اگر بتوانم اولی را نجات دهم حتماً برای دومی هم تلاش می‌کنم!» اما چالشِ زرد و بی‌معنا، تو را بر سر دوراهی می‌گذارد که انتخاب هرکدام از دو پاسخ‌، نوعی عذاب وجدان درباره دیگری نصیبت می‌کند. خبرگزاری مهرخبرگزاری مهرساده‌تر بگویم؛ وقتی کودک خردسالی را گوشه مهمانی گیر می‌اندازی و اصرار داری بین پدر و مادرش یک کدام را انتخاب کند، کودک چشمانش جمع می‌شود، این پا و آن پا می‌کند، گیر افتاده است! هردو را دوست دارد! نیمی از ناخودآگاهش از عشق به پدر و نیم دیگر از عشق به مادر لبریز است ولی گیر آدمی افتاده که متوجه تبعات سوالش نیست. طفل معصوم روی لب و زیر چشمی می‌پرسد: چرا فقط یکی؟ وقتی می‌توانم هر دو را دوست داشته باشم؟ سوال پرسیدن می‌تواند بی قصد و غرض باشد، یا برعکس! کسی که از کودک سوال می‌پرسد شاید فقط دوست دارد با او همکلام شود، شاید هم عمه‌ای باشد که می‌خواهد هر جور که شده از زبان بردارزاده‌اش بشنود: «بابا رو!» حکایت جنجال اخیر علی کریمی همین بود! او، ایرانی‌جماعت که نیمی از هویتش را «ملیت» و نیم دیگرش را «مذهب» ساخته است، گیر می‌اندازد و از او می‌خواهد، میان «نذری دادن» و «کمک به نیازمندان» یکی را انتخاب کند و با جمله کوتاهی که آن را شب تاسوعا منتشر کرد، اینطور انتخاب اول یعنی «نذری» را زیر سوال می‌برد: «میلیاردها تومان خرج می‌کنیم نذری بدهیم و در پایان آرزوی شفای بیماری را داریم که برای نداشتن پول درمان می‌میرند» آنچه علی کریمی می‌گوید نه رفیق حقیقت است و نه شریک کذب؛ اهانت شاید نباشد اما حتماً معرفت نیست. یک دو راهی میان خوبی و خوبی است اما به گونه‌ای طراحی شده که انتخاب هرکدام از آنها به منزله دست رد زن به سینه دیگری است؛ چنانکه اگر به عنوان مخاطب توی ذهنت «نذری دادن» را انتخاب کنی، گمان می‌کنی به هموطنان نیازمندت بی‌توجه بوده‌ای و برعکس. این درحالی است که نذری دادن به عنوان یک سنّت مذهبی و ریشه‌دار، منافاتی با کمک به نیازمندان که یک تکلیف اجتماعی است، ندارد. نتیجه چیست؟ فراهم کردن میدان برای تقابلی بی‌حاصل در فضای بی‌حاصل‌ترِ مجازی! می‌گوید چرا پول نذری را خرج قرص و آمپول بیماران نیازمند نمی‌کنید؟ کسی که خود را در جایگاه دفاع می‌بیند، پاسخ می‌دهد چرا پول بلیط کنسرت و سفر استانبول و درآمدهای میلیاردی فوتبالی را به نیازمند نمی‌دهید؟! و این چرخه نافرجام تا ناکجا ادامه دارد که احتمالاً هیچکدام هم تحت‌تأثیر دیگری قرار نمی‌گیرند و هرکس همانطور که مایل است سرمایه و دارایی‌اش را هزینه می‌کند. اصلاً حدیث نبوی داریم! پیامبر (ص) می‌گوید: «الناس مسلطون علی اموالهم!» یعنی مسلمانان! مردم اختیار اموال خودشان را دارند. می‌خواهند بروند استانبول یا کربلا؛ می‌خواهند نذر چای ایستگاه صلواتی کنند یا دارو برای بچه‌های محک! علی‌کریمی‌ها چه می‌سازند؟ «دوقطبی مطلق» و این حاصل اظهارنظری سطحی در فضای نامناسب و در زمان نامناسب است! یک دوقطبی که هر کدام از طرفین، سنگ نیازمندی را به سینه می‌زنند که در وانفسای این خط و نشان کشیدن‌ها و حواشی بعد از آن به دست فراموشی سپرده می‌شود. جنجال بی‌مورد و بی‌نتیجه‌ای که با انتشار این جمله کریمی ایجاد شد، نه نقطه آغاز است و نه پایان. «شهرت و محبوبیت» از یک سو و «بازتاب‌های گسترده و میلیونی در فضای مجازی» از سوی دیگر، ناگریزی به نام «سلبریتی» برای جامعه ساخته است و سلبریتی، یک روز درباره مسئله حقوقی، یک روز درباره معضلی اجتماعی، هرگاه میلش کشید درباره رویدادهای سیاسی و هروقت یادش افتاد درباره اعتقادات مردم، نسخه جهان‌شمول می‌پیچد. روزهایی که کسی معطل اخذ دامنه «دات کام» و «دات آی‌آر» نمی‌ماند و داشتن دو سه حساب کاربری در فضای مجازی برای ایجاد یک موج رسانه‌ای کفایت می‌کند، در روزگاری که انتشار یک جمله با تلفن همراه، همان پر زدن پروانه‌ای در گوشه‌ای از جهان است که می‌تواند در جهان حقیقی، موجی از تبعات را به دنبال داشته باشد؛ سلبریتی‌جماعت اگر دلسوز خودش و مردم است، باید آنچه می‌خواهد به اشتراک بگذارد را چهار بار بیشتر از همیشه مزه‌مزه کند؛ آن هم در شرایطی که جامعه هدف و مخاطب، آماده سوار شدن بر امواج حاشیه و سونامی ساختن از آن است. البته و حتماً، مشهور بودن در حوزه ورزش یا هنر، مانعی بر سر راه اظهارنظر و عرض اندام در سایر مسائل نیست؛ مثلاً «گری کاسپاروف» که قهرمان شطرنج جهان بوده و در رنکینگ برترین شطرنج‌بازان تاریخ در رتبه دوم قرار می‌گیرد، کتاب «زمستان در راه» در حوزه سیاست نوشته و حتی در مصاحبه‌ای سازمان ملل متحد را «استیج نمایش برای دیکتاتورها» خوانده است! یعنی از مسئله‌ای منطقه‌ای و ملی عبور کرده و در سطح بین‌المللی حرف برای گفتن دارد. اما چرا کسی به کاسپاروف خرده نگرفته و نمی‌گیرد؟ چرا کسی او را ورزشکاری دوزاری نمی‌خواند که در روزهای افول شهرت پرآوازه‌اش، برای دیده شدن دوباره، دست به دامن مسائل سیاسی شده است؟ پاسخ این سوال در پشتوانه تجربی و تخصصی کاسپاروف است. او سال ۱۹۹۰ یکی از تشکیل‌دهندگان «حزب دمکراتیک» روسیه و معاون دبیرکل این حزب بود. سال۱۹۹۰یکی از تشکیل‌دهندگان «حزب دمکراتیک»روسیهروسیهو معاون دبیرکل این حزب بود.ورزشکار بودن، هنرمند بودن یا به هر طریقی شهرت داشتن، مدرک و مجوزی بر آن نیست که فرد در هر زمینه و بستری که مزاجش به سمت آن کشش پیدا کرد، تعیین تکلیف کند یا برای خلق‌الله نسخه بپیچید. اگر قرار است این اتفاق بیفتد، حرف باید سنجیده شده باشد و بر حکمتی نظری یا عملی استوار باشد. در غیر این صورت بنا بر کتاب «درباب حرف مفت» گوینده خود را در مظان اتهام «حرف مفت زدن» قرار داده است؛ در بخشی از این کتا ب آمده است: «حرف مفت گزاره‌اش نه مبتنی بر عقیده‌ای صادق است و نه همچون دروغ، مبتنی بر عقیده‌ای است که صادق نیست. دقیقاً همین عدم ارتباط با دغدغهٔ حقیقت و بی‌تفاوتی نسبت به چگونگی واقعیّت امور، ذات حرف‌مفت است». در غیر این صورت بنا بر کتاب «درباب حرف مفت» گوینده خود را در مظان اتهام «حرف مفت زدن» قرار داده است؛ در بخشی از این کتابآمده است: «حرف مفت گزاره‌اش نه مبتنی بر عقیده‌ای صادق است و نه همچون دروغ، مبتنی بر عقیده‌ای است که صادق نیست. دقیقاً همین عدم ارتباط با دغدغهٔ حقیقت و بی‌تفاوتی نسبت به چگونگی واقعیّت امور، ذات حرف‌مفت است».حالا توقع نداریم هرکس می‌خواهد اظهارنظری کند، دانشمند یا نویسنده و پژوهشگر باشد، اما دست کم باید ادبیات و ابتداییات موضوع را بشناسد. وقت حرف زدن را باید بداند؛ نوع بیانش را با توجه به هدف و مخاطب حرف، باید تلطیف یا تشدید کند؛ باید متوجه باشد آنچه می‌گوید یا می‌نویسد چه کسی را ناراحت و چه کسی را خوشحال می‌کند. حالا توقع نداریم هرکس می‌خواهد اظهارنظری کند، دانشمند یا نویسنده و پژوهشگر باشد، اما دست کم باید ادبیات و ابتداییات موضوع را بشناسد. وقت حرف زدن را باید بداند؛ نوع بیانش را با توجه به هدف و مخاطب حرف، باید تلطیف یا تشدید کند؛ باید متوجه باشد آنچه می‌گوید یا می‌نویسد چه کسی را ناراحت و چه کسی را خوشحال می‌کند.جادوگر مستطیل سبز اگر کمی تأمل می‌کرد، می‌فهمید که شب تاسوعا و روزهای پیک عزاداری، زمان مناسبی نبود. باید می‌دانست که قرار دادن اعتقاد مذهبی و حس هموطن‌دوستی بر دو صندلی یک الاکلنگ، حرکت مناسبی نیست. جادوگر مستطیل سبز اگر کمی تأمل می‌کرد، می‌فهمید که شب تاسوعا و روزهای پیک عزاداری، زمان مناسبی نبود. باید می‌دانست که قرار دادن اعتقاد مذهبی و حس هموطن‌دوستی بر دو صندلی یک الاکلنگ، حرکت مناسبی نیست.البته علی کریمی کسی نیست که زمان و مکان و بیان مناسب برای اثرگذاری و هدف را در دنیای فوتبال و پسافوتبال نشناسد. هیچ‌کس فراموش نمی‌کند روزگاری که بر خلاف میلش رفت از پرسپولیس به استیل‌آذین رفت، اولین بار که به عنوان بازیکن استیل‌اذین مقابل پرسپولیس بازی کرد، بعد از درگیری و اخراج از زمین، پیراهن استیل‌آذین را از تنش درآورد و زیر آن پیراهن پرسپولیس را پوشیده بود. کریمی اتفاقاً خوب می‌داند مخاطب و هوادار خود را کی، کجا و چطور با خود همراه کند و همراه نگاه دارد. البته علی کریمی کسی نیست که زمان و مکان و بیان مناسب برای اثرگذاری و هدف را در دنیای فوتبال و پسافوتبال نشناسد. هیچ‌کس فراموش نمی‌کند روزگاری که بر خلاف میلش رفت از پرسپولیس به استیل‌آذین رفت، اولین بار که به عنوان بازیکن استیل‌اذین مقابل پرسپولیس بازی کرد، بعد از درگیری و اخراج از زمین، پیراهن استیل‌آذین را از تنش درآورد و زیر آن پیراهن پرسپولیس را پوشیده بود. کریمی اتفاقاً خوب می‌داند مخاطب و هوادار خود را کی، کجا و چطور با خود همراه کند و همراه نگاه دارد.شماره ۸ تیم پرسپولیس، بعد از دلخوری‌های گسترده مردمی و عزاداران حسینی از او، ناچار به عذرخواهی شد و در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «نیازی به گفتن نیست که من هم مثل شما از کودکی شوق رسیدن به دهه محرم را داشتم و با گذشت زمان این ارادت را حفظ کردم. در چند روز اخیر برخی افراد، قصد ماهی گرفتن از آب گل‌آلود را داشتند. روی صحبت من عده‌ای هستند که ۳۵۵ روز سال به معیشت مردم بی‌توجه می‌مانند و با نذری داده در ۱۰ روز محرم، دنبال جلب نظر هستند و ریا! …» و در انتهای این متن می‌نویسد: «با اینکه مخاطب من عده‌ای خاص بودند اما از عزاداران واقعی امام حسین (ع) عذرخواهی می‌کنم و دستشان را می‌بوسم.» شماره ۸ تیم پرسپولیس، بعد از دلخوری‌های گسترده مردمی و عزاداران حسینی از او، ناچار به عذرخواهی شد و در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «نیازی به گفتن نیست که من هم مثل شما از کودکی شوق رسیدن به دهه محرم را داشتم و با گذشت زمان این ارادت را حفظ کردم. در چند روز اخیر برخی افراد، قصد ماهی گرفتن از آب گل‌آلود را داشتند. روی صحبت من عده‌ای هستند که ۳۵۵ روز سال به معیشت مردم بی‌توجه می‌مانند و با نذری داده در ۱۰ روز محرم، دنبال جلب نظر هستند و ریا! …» و در انتهای این متن می‌نویسد: «با اینکه مخاطب من عده‌ای خاص بودند اما از عزاداران واقعی امام حسین (ع) عذرخواهی می‌کنم و دستشان را می‌بوسم.»بگذریم از اینکه چه کسی آب را گل‌آلود کرد. بگذریم از اینکه حتی اگر یک نفر فقط ده روز از سال نذری پخش کند آیا تشخیص ریا کردنش با بازیکن سابق تیم ملی فوتبال است یا خیر. حتی بگذریم از اینکه علی کریمی در متن اولی که منتشر کرده بود هیچ حرفی از آن نزده بود که روی صحبتش با «عده‌ای خاص» است؛ اما دست‌بوسی عزادارن امام حسین (ع) حتماً نصیب او می‌شود، هرچه باشد و نباشد در سال‌های فوتبالش با ۳۸ گل ملی و دریبل‌های فراموش نشدنی‌اش، دل مردم را شاد کرد. بگذریم از اینکه چه کسی آب را گل‌آلود کرد. بگذریم از اینکه حتی اگر یک نفر فقط ده روز از سال نذری پخش کند آیا تشخیص ریا کردنش با بازیکن سابق تیم ملی فوتبال است یا خیر. حتی بگذریم از اینکه علی کریمی در متن اولی که منتشر کرده بود هیچ حرفی از آن نزده بود که روی صحبتش با «عده‌ای خاص» است؛ اما دست‌بوسی عزادارن امام حسین (ع) حتماً نصیب او می‌شود، هرچه باشد و نباشد در سال‌های فوتبالش با ۳۸ گل ملی و دریبل‌های فراموش نشدنی‌اش، دل مردم را شاد کرد.‌ حکایت علی کریمی امر به معروف کننده‌ای است که دانسته یا ندانسته به جای آنکه ابروی دیگران را درست کند، چشم خودش را کور کرده است. آنچنان که خودش در متن عذرخواهی‌اش نوشته است می‌خواسته انواع دیگری از نذری‌ها را میان مردم رواج دهد که دردی از جامعه هم درمان شود؛ اشکالش کجاست؟ خیلی هم خوب! اما اگر من جای جادوگر بودم و محرم سال ۱۴۰۱ بیشتر از محرم سال ۹۳ که عکس‌های غذای نذری آماده کردنم دست به دست شد، برای نیازمندان نگرانی داشتم، مثل خیلی‌ها که دنبال شر نیستند، برای دنبال کنندگانم می‌نوشتم: «امسال برای نذر ماه محرم، خرج درمان فلان تعداد بیمار نیازمند را دادم، شما هم بسم‌الله.» بالاخره ما مسلمانیم؛ مسلمان‌جماعت هم از زمان پیامبر (ص)، زبان تکه‌پرانی را خوب می‌شناسد آقای جادوگر! ‌ حکایت علی کریمی امر به معروف کننده‌ای است که دانسته یا ندانسته به جای آنکه ابروی دیگران را درست کند، چشم خودش را کور کرده است. آنچنان که خودش در متن عذرخواهی‌اش نوشته است می‌خواسته انواع دیگری از نذری‌ها را میان مردم رواج دهد که دردی از جامعه هم درمان شود؛ اشکالش کجاست؟ خیلی هم خوب! اما اگر من جای جادوگر بودم و محرم سال ۱۴۰۱ بیشتر از محرم سال ۹۳ که عکس‌های غذای نذری آماده کردنم دست به دست شد، برای نیازمندان نگرانی داشتم، مثل خیلی‌ها که دنبال شر نیستند، برای دنبال کنندگانم می‌نوشتم: «امسال برای نذر ماه محرم، خرج درمان فلان تعداد بیمار نیازمند را دادم، شما هم بسم‌الله.» بالاخره ما مسلمانیم؛ مسلمان‌جماعت هم از زمان پیامبر (ص)، زبان تکه‌پرانی را خوب می‌شناسد آقای جادوگر!
منبع: مهر
شناسه خبر: 642429

مهمترین اخبار ایران و جهان: