خادمان حرم مطهر رضوی همزمان با دهه کرامت با حضور در پایانه مسافربری مشهد به استقبال زائران امام مهربانیها رفتند.
به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد به نقل از آستان نیوز، مسافران بندرعباس به مشهد از اتوبوس پیاده میشوند؛ ۱۴۰۰ کیلومتر مسافت را پیمودهاند و خستگی در چشمانشان موج میزند، اما همین چشمان خسته، وقتی به خادمان حضرت و پرچم سبزی که در دست دارند، میافتد چنان شور و شعفی در آنها دیده میشود که پیامی جز عشق ندارد و حالا وقتش است که این پیام زیبای خادمان حرم را بشنوند: خوشآمدی زائر آقا...
در روزهای منتهی به میلاد امام رضا(ع)، مسافران بسیاری عازم مشهدالرضا میشوند تا برای ولادت امام رئوف، خودشان را به حرم و بارگاه ایشان برسانند. خادمان حرم مطهر رضوی نیز بهرسم هرساله، در فرودگاه، ایستگاه راهآهن و پایانه مسافربری مشهد حضور مییابند تا از این میهمانان استقبال کنند. و این حال و هوای مسافرانی است که از اصفهان و بندرعباس با اتوبوسراهی مشهد شدهاند و به رسیدن به مقصد، مورد استقبال خادمان قرارگرفتهاند.
هنوز عقربههای ساعت به نُه صبح نرسیدهاند که مسافران خسته از سفر، باروبنه به دست از اتوبوسها پیاده میشوند. نوای آشنای «ای حرمت ملجأ درماندگان...» نگاهها را به سمت درب ورودی پایانه مسافربری امام رضا(ع) میکشاند. جایی که خادمان حرم امام مهربانیها با پرچم سبزرنگ و بستههای متبرک با احترام به پیشواز زائران امام رئوف آمدهاند.
فریده بیریا مسافری است که از اتوبوس اصفهان پیاده میشود و مشتاقانه به سمت جایگاه پرچم متبرک حرم مطهر امام رضا(ع) میرود و با چشمی گریان پرچم را به دیدگانش میکشد. میگوید: خستگی راه از تنم درآمد، انتظار این مراسم را نداشتم. این لحظه را برای هر آرزومندی از خدا میخواهم و دعا میکنم که خدا گره از زندگی همه مخصوصاً تنها فرزندم که اسمش رضا است باز کند.
اتوبوس، اتوبوس مسافران اصفهانی است و لهجههای شیرینی که در بین نواهای در حال پخش در فضای ورودی شنیده میشود. زهره فرمانی مادر سن و سال داری است که وقتی پای پرچم میرسد بیشتر از همه بیقرار میشود. همکلامش که میشویم از چشمانتظاریهایش میگوید. از روزها و سالهایی که منتظر رسیدن چنین روزی بوده. بغضش را فرو میدهد و میگوید: با همه مشکلی که چشمانم دارد و دکترها گفتند باید عمل شود، به پابوس آقا آمدهام تا همچشمم را شفا دهد و همآرزوی دلم برآورده. بسیار دلتنگم و فقط به مشهد آمدهام که پیش امام رضا(ع) بروم و عصر دوباره به اصفهان برگردم.
سفری خاطرهانگیز
سفری خاطرهانگیزسفری خاطرهانگیزازدحام جمعیت با رسیدن اتوبوس بندرعباس بیشتر میشود و ورودی پایانه برای تبرک جستن از پرچم و گرفتن بستههای متبرک شلوغتر. مهسا برازنده دختر ریزنقشی است که بعد از گرفتن بسته متبرک و طواف پرچم، چمدانش را به دنبال خودش به سمت درب ورودی میکشد. لطافت صحبتهایش نشان میدهد که سن و سال زیادی ندارد.
با نشان دادن مسیری که پشت سر گذاشته، میگوید: هرجایی که آدم میرود حال و هوای خاص خودش را دارد. اولین بار است که به مشهد میآیم و این استقبال برایم خاطرهانگیز شد. در لحظه بوسیدن پرچم حرم امام رضا(ع) دعا کردم خدا همه مریضان را شفا بدهد و هرکسی هر گرفتاری که دارد برطرف شود. اسباب سفر من خیلی ناگهانی جور شد و با همه سختی حالا با این استقبال خادمان امام رضا(ع) احساس میکنم وارد حرم شدهام.
محسن تولایی مسافر کاشمری است که در این روزهای ولادت میخواهد هم مهمان و زائر امام رئوف باشد و هم به کارهای اداریاش برسد. میگوید: ما تقریباً به مشهد نزدیک هستیم و در طول سال توفیق زیارت چندین بار نصیبمان میشود. اما کسانی که از راه دور میآیند و بعد از ساعتهای طولانی سفر با این استقبال روبرو میشوند قطعاً خستگی از تنشان میرود و عشق به حضرت را میتوان در اشک چشمهای مسافران دید.
امیدوارم کسانی که آرزوی زیارت امام رضا(ع) رادارند هرچه سریعتر به مراد دلشان برسند و به پابوس امام هشتم(ع) بیایند، این زیارت را به یاد همه آنهایی که آرزو و حسرت زیارت دارند انجام میدهم و نایبالزیاره همهشان میشوم.
عیدی که زودتر رسید
عیدی که زودتر رسیدعیدی که زودتر رسیدالهام زارعی مهمان دیگر امام مهربانیهاست. مدت زیادی است که ایستاده و مراسم استقبال را تماشا میکند. بعد از مکث کوتاهی برای فرونشاندن بغض و اشکش میگوید: بعد از شش ماه دوباره قسمت شد تا به زیارت بیایم. هرچقدر درباره لطف امام رضا(ع) بگویم کم گفتهام. پای پنجره فولاد که برسم سجده شکر میکنم که امام رضا(ع) را در کشور خودمان داریم.
خیلی خوشحالم که ولادت حضرت را در مشهد هستم و آقا عیدی ما را زودتر از رسیدن میلادشان به ما دادند. از امام رئوف، از سلطان ایران، دوای دل دردمندان را میخواهم، همهکسانی که آرزوی سفر به مشهد رادارند و مخصوصاً آنهایی که در روستاها و مناطق محروم زندگی میکنند و دستشان خالی است و توان زیارت ندارند.
لحظههای ماندگار زیارت
لحظههای ماندگار زیارتلحظههای ماندگار زیارتآمنه دبیری نسب از مسافران دیگر بندرعباسی است. بعد از گذر از کاروان استقبال از زائران و دریافت تبرکی میگوید: خیلی لحظه خاصی را تجربه کردم. چند روز قبل هم در شهر خودمان مراسم پرچمگردانی بود که شرکت کردم. اما حال و هوای این لحظه جور دیگری برایم ماندگار شد و دوست دارم وقتی چشمم به گنبد آقا افتاد از امام رضا(ع) برای همه دلخوش، سلامتی و آرامشطلب کنم.
استقبال از مسافران غریب الغربا حس و حال عجیبی دارد و فارغ از مسافتهای گوناگون، هر دلی به امیدی پا در بهشت هشتم میگذارد. دلی که احساسات شادی، امید، سبکبالی و اشتیاق، همزمان در آن پیچوتاب میخورد و درنهایت از گوشه چشم با قطره اشکی جوانه میزند. دلهایی که امیدوار به لطف امام مهربانیها هستند و همه دقایق این دلدادگی در صحن و سرای حرم مطهر جا میماند تا سفری دیگر...
انتهای پیام/ ۷۰۰۴۲
شناسه خبر: 369230