دشمن بنا دارد به بهانه همهپرسی، التهاب دائمی را به رگ و پی جامعه ایرانی وارد کند و امکان آرامش را از آن سلب نماید.
آیا میتوان با همهپرسی، انتخابات را دور زد؟! آیا میتواند با جمهوریت، اسلامیت را کنار زد؟! آیا میتوان با ایجاد شکاف بین مردم، جمهوریت مورد نظر را بر گرده نظام تحمیل کرد؟! آیا میتوان قانون را به جنگ قانون فرستاد و از این راه، اعتبار آن را زیر سؤال برد؟! آیا میتوان با تکیه بر عناصر جزئی، مبانی کلی و اصولی را باطل کرد؟!
جریان غربگرا به دنبال بازگشت رسمی به قدرت است. اما جمهوری اسلامی ایران را اینگونه که هست نمیپسندد. نظام باید تغییر کند و تبدیل به همان چیزی شود که سیاستبازان پشیمان از انقلاب و اسلام میخواهند. نظام باید از خویش عبور کند و مرجعیت جریانات متمایل به غرب را بپذیرد. نظام باید آرایش مردمی خویش را به نفع آنان تغییر دهد.
بازنده انتخابات خود را در یک بنبست بزرگ میبیند. سیاست ارعاب و تهدید نتوانسته نظام را وادار به عقبنشینی کند. فتنهانگیزیها و ایجاد هزینههای سنگین پیش پای اراده ملت به ثمر ننشسته و شکست خورده.
تفکر نفاق به دنبال راه حل بحرانی است که گریبانگیرش شده؛ بارها به امید پیروزی عریان وارد صحنه جنگ با مردم شده؛ ولی هر بار رسواتر از گذشته عقب نشسته تا طرح جدیدی را پیاده کند.
البته بهانه رفراندوم جدید نیست. آنها پیش از این امکان رسانه را برای ریشهکن کردند نظام آزمودند. توانستند در هماهنگی کامل با رسانههای دشمن، به نوعی بلوغ مبارزاتی دست یابند و از درون ضربههایی را به کشور وارد کنند. غوغای چندصدایی آنان به فتنه همصدایی با غرب منتهی شد.
تلاش کردند تا همین بلا را بر سر انتخابات بیاورند و فتنه 88 را آفریدند. آسیب بزرگی بود. آنها رأی مردم را تحقیر کردند و به امید سرکوب انتخابات وارد خیابان شدند. نتیجه برای آنان ناباورانه بود.
حالا که نظام هشیار شده و دانسته که جریان نفاق از نقاط قوت نظام علیه نظام نیرو میگیرد، مسیر انتخابات را به روی نفوذ محدود و مسدود کرده است. دوقطبی همهپرسی_انتخابات در واقع در سدد بیاعتبار کردن انتخابات است. به دنبال گشودن راهی برای عبور از مردمسالاری دینی به سوی مردمسالاری ضددینی؛ آنها میخواهند نظام را به شورش علیه خویشتن وادار کنند.
تودهسازی از موج انتظارات مردم و آلودن فضای سیاسی کشور با عفونی کردن زخمها برای شکستن بنبستی که پیش روی خود برای بازگشت به قدرت دارند، در دستور کار جریان غربگرا قرار دارد.
سوء استفاده از عنصر رسانه که به نظر میرسید میتواند باعث ارتقاء سطح دانش اجتماعی و بلوغ سیاسی در جامعه شود، به ما ثابت کرد که میتوان از ظرفیتهای بکر نظام علیه نظام نیز بهره برد. فرصتهایی که خود نظام آنها را فراهم کرده.
عنصر انتخاب نیز سالهاست که دستمایه آزمون و خطای دشمن قرار گرفته است. انتخاب عامل رشد جامعه است. بالا رفتن سطح تشخیص و تمییز در مسائل غنیمت بسیار ارزشمندی است که محصول انقلاب اسلامی مردم ایران است. اما میتوان مانند رسانه آن را تبدیل به عنصری متعفن و آسیبزا نمود. عنصری که به قانون وفادار نیست و دائما دروغ و پلیدی را به رگهای جامعه تزریق میکند تا بتواند با ایجاد بیماری و ضعف بر آن غلبه کند.
امیدوارم مردم بزرگ ایران اجازه ندهند دشمن با عناصر داخلی خود، عنصر انتخاب را آلوده کند و از ارزش و اعتبار آن بکاهد و در مسیر استبداد غرب از آن بهره ببرد.
دشمن بنا دارد به بهانه همهپرسی، التهاب دائمی را به رگ و پی جامعه ایرانی وارد کند و امکان آرامش را از آن سلب نماید. دوقطبیهای دائمی و صرف همه فرصتهای گفتگو برای کشمکشهای بیپایان در مسائل خرد و کلان، تمام استعداد کشور برای رفع مشکلات را صرف خود خواهد نمود.
کلیدواژه رفراندوم بیشک رمز فتنه ورشکستگان سیاسی و راندهشدگان از پیشگاه مردم است. تکرار پرشمار آن بیسبب نیست. دشمن طرح مفصلی علیه عنصر انتخاب در نظام جمهوری اسلامی ایران دارد. بنا بر این است که جمهوریت از درون بیمعنی و تهی از هویت تعیین کننده شود. بناست مردم به جان مردم بیافتند تا امکانهای زیربنایی جمهوریت از بین برود.
پایان پیام/.