آیت الله کشمیری مشغول ذکر خاص خود بودند ناگهان با نگرانی مرتب ذکر لاحول و لاقوه الا بالله را تکرار کرد از جویا شدم عرض کرد مشغول ذکر بودم مکاشفه برایم اتفاق افتاد دیدم ملایکه۶ تابوت را حمل میکنند و همه ۶ تابوت کنار من گذاشتند پارچه سبزی روی آنها کشیده بودند.
خبرگزاری فارس، اصفهان: بیست و سوم مهرماه ۴۱ سال از شهادت آیت الله عطاالله اشرفی اصفهانی میگذرد به این بهانه به مسجد حضرت ولیعصر(عج) محله خوزان در خمینیشهر رفتم. این مسجد مکانی است که شهید آیت الله اشرفی اصفهانی و اجداد ایشان در آن به عنوان امام جماعت اقامه نماز میکردند.
هم اکنون حجت اسلام سید حسین میردامادی خواهر زاده آیت الله اشرفی اصفهانی در مسجد حضرت ولیعصر(عج) محله خوزان اقامه نماز میکند. به سراغ حاج آقا میردامادی میروم و از او درباره از ویژگیهای شهید بزرگوار آیت الله اشرفی اصفهانی میپرسم، او میگوید: اگر بخواهیم در مورد ایشان و بقیه بزرگان صحبت کنیم اولین نکته باید دید آنان چگونه به این مقام رسیدهاند همانند حضرت ابوالفضل العباس(ع) که عبد صالح بودند و کسی که این ویژگی را دارد خصوصیاتی مثل شجاعت وفاداری و ....را بروز میدهد ازجمله ویژگی هایی شهید آیت الله اشرفی اصفهانی ایمان به خدا در تمام ابعاد، ایمان به هدف، سوم ایمان به استقامت بود که وقتی اینها در انسانی محقق شود انسان را از حب دنیا خارج میکند.
آقای اشرفی با وجود اینها مصادیقی چون سادهزیستی، اخلاص، جدیت در کسب علم، ولایتپذیری داشتند او دنیا را محل عبور میدید. اگر بخواهم آیت اله اشرفی را خلاصه کنم میگویم او یک مجاهد فی سبیل الله به تمام معنا بود خداوند متعال اجر این مرد را با شهادت داد.
حجت الاسلام سید حسین میردامادی در خردسالی مکبر مسجد ولیعصر(عج) بوده است او خاطره پهن شدن سفره بعد از نماز را چنین نقل میکند: حدود یازده ساله بودم و مثل همیشه نماز اقامه شد و سفرهای محدود در مسجد با انواع غذاهای آماده شده، پهن شد. ناگهان کسی گفت: حضرت آقا به نان و انگور خیلی علاقه دارند و ایشان آن را خوردند؛ من با خودم میگفتم چطور کسی میتواند از این غذاها بگذرد و نان و انگور بخورد بعدها دریافتم این از ویژگیهای ساده زیستی ایشان بوده است.
مکاشفه آیت الله کشمیری
حاج آقا میردامادی در آخر این گفتوگو داستانی از آیت الله کشمیری از اولیای بزرگ کشور(به استناد کتاب مینا گرد دل) بیان کرد: آیت الله کشمیری در حیات مشغول ذکر خاص خود بودند ناگهان با نگرانی مرتب ذکر لاحول و لاقوه الا بالله را تکرار کرد وقتی از احوال ایشان جویا شدم عرض کرد مشغول ذکر بودم مکاشفه برایم اتفاق افتاد به آسمان نگاه کردم و دیدم ملایکه الهی ۶ تابوت را حمل میکنند و طواف میدهند از خودم پرسیدم اینها کیانند یک لحظه دیدم همه ۶ تابوت کنار من گذاشتند پارچه سبزی برروی آنها کشیده بودند در تابوت برای من باز شد دیدم ۶ عالم بزرگوار سالخورده که محاسنشان به خون آغشته است تعجبم زیادتر شد این عالمان کیانند و به زبان آمدند آیت الله طباطبایی تبریزی، مدنی تبریزی، دستغیب شیرازی، صدوقی و اشرفی اصفهانی آن ششمی در ذهنم عبور کرده یادم نیست او کیست و این را زمانی به من گفت که فقط آیت اله طباطبایی و مدنی به شهادت رسیده بودند ۳ نفر دیگر در قید حیات بودند.
قول آیت الله اشرفی اصفهانی
حاجیه خانم طلعت باقری خطبه عقدش را آیت الله عطاالله اشرفی اصفهانی جاری کرده است. به گفته خودش این برکتی بود تا فرزندانش را در راه ولایت پرورش دهد.
شهید حسن باقری و حسین مجیری فرزند و داماد او جز اولین شهدای محله خوزان بودند.
خانم باقری شهید آیت الله اشرفی اصفهانی را حاج آقا عطا مینامد او از تقوا و استجابت دعای حاج آقا عطا میگوید: برای بچهدار شدن دخترم از آقای اشرفی اصفهانی طلب دعا کردم او به من امیدواری داد و گفت: برایش دعا میخوانم سال دیگه هم خودم میآیم اسم بچه را انتخاب میکنم، همین اتفاق افتاد یک سال نشد دخترم باردار شد و حاج آقا عطا به قول خودش عمل کرد و فردای همون روز حاج آقا آمد و اسمش را محبوبه انتخاب کرد.
در زمانی هم که دامادم( شهید مجیری) به شهادت رسید حاج آقا عطا به منزل ما آمد و کودکان شهید را نوازش کرد و گفت: هیچ اشکالی ندارد رسول الله هم یتیم بوده و مقداری پول به بچهها دادند.
حاج غلام رضا نوروزی از مریدان و همسایگان حاج آقا اشرفی اصفهانی و یکی از افرادی است که تا قبل از شهادت با آیت الله اشرفی اصفهانی بوده است.
او از خاطراتش میگوید: یک پیرمرد بود همسایه حاج آقا که میخواست حاج آقا را به خونهاش برای ناهار دعوت کند. اما چون همسرش پیر بود ونمیتوانست غذا درست کند یک کیلو گوشت و ماست و نان تازه خرید که کباب درست کنند حاج آقا وقتی صحنه را دید گفت: اگر ما کباب بخوریم و همسایهها بوی آن را بفهمند جواب خدا را چی بدهیم بعد گفت: وقتی کباب درست کردید یک سیخ ما میخوریم و بقیه آن را به همسایهها بدهید.
پایان پیام/۳۸۱۳