ذیالقعده را با تولد بانویی آغاز میکنیم که منادی حیا و پاکی و شادی و سر زندگی دخترانه است و نمونه کامل یک دختر تحصیلکرده باوقار اجتماعی.
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، صدای بال ملائک در گوش جهان پیچید، صدای بال زدنهایی که با طبقهای پر از نبات کام گیتی را شیرین و مشام جانان را پر از عطر سیب کرد.
باد تاج دخترانهاش را صیقل داد و ابرها با ضرب آهنگ بال بال ملائک هزار تکه رقصان شدند، پهنه آسمان دلبازتر شد و چشمان خورشید درخشید.
گل از گل زمین شکفت و قرص ماه ذیالقعده در آستانه آغاز، رخ نمایاند و دل انگیزی اردیبهشت در پشتبام خانهها و طاق دلها بیتوته کرد و زمین دلبرانه پیشانیبند نیلوفریاش را بست و زمان هلهلهکنان خط ممتد لبخند را از مدینه تا قم و خط وفا و مهرورزی را از مدینه تا توس تکرار میکرد.
سپیده دمان طلوع از راه رسید و چونان نرگسی مست از شور عشق، همه را سرمست دیدن و شنیدن خبری تازه از اندرونی بیت هفتمین میراثدار عصمت(ع) کرد.
ناگهان، خاک خشکسالی را فراموش کرد و همه شعرها شکوفه دادند، باد رقصید و همه پنجره ها را به آغوش باغچهها برد، شبنم چکید و باغ گیتی نفس تازه کرد.
بهار بر شانه ابرها ایستاد و آسمان در حاشیه امن لبخندهای کشدار به باران نشست و خنکای حضور دوباره فاطمه (س) در فضای مدینه جاری شد و کوثر فاطمی، جوشیدن گرفت.
نجمه خاتون دوباره مادر شد و موسای آل الله پدر، تو آمدی و صدایت را همه رودخانه ها آواز کردند تا در گوش درختان بخوانند که رضا(ع) خواهر دار شد.
آمدی و همه ترانه ها عاشقانه شدند و شعرها از لبخند شروع شدند و تو که لبخند زدی همه آینهها شکوفه دادند و خاک درخت شد و شعلهها باران رحمت و زمین پهنه سفره کرامت.
دیگر آسمان ابری نبود، چکاوکها نغمه سر دادند و هیچ حوضی بدون ماهی موج نمی زد و نسیم با سلام به سرو، دلبرانه و با وقار دخترانه پاورچین پاورچین می گذشت.
دوباره درب خانه ها روبروی هم باز شد و عابران با لبخند و سلام به هم صبح بخیر میگفتند. اول صبح سایهها قد میکشیدند و اقاقیها سرود لبخند میخواندند، یاسها با نوازش خورشید با ناز از خواب بیدار شدند و اینها همه به پاس یاس بهشتی و آمدن دوباره خیر کثیر خداوند، فاطمه (سلام الله علیها) بود.
خانه موسای فرعون شکن مدینه، به نور فاطمهای دیگر نور باران شد. دختری که استواری قامت پدر بود و زینت طبع برادر. دختری که چراغدار کرامت بود و ستاره دل مادر، کریمهای که تعبیر بهار شد و مفسر غربت، دختری که خالق بنت ولی الله، اخت ولی الله و عمة ولی الله شد، آمد و تاج مهربانی را بر سر پدر گذاشت و کلید درهای رحمت را پیشکش موسای آل محمد(ص) کرد.
دختر شد تا رنجهای هارونی را از سیاهچالها و زنجیرها و دل پر درد پدر بزداید و آرام جان و قرار بیقراریهای نجمه خاتون و همراه همیشگی برادر رؤوفش باشد.
خواهر شد که پروانه شمع وجود برادر شود مصرع دوم شاه بیت وفا، آری، معصومه(س) و رضا(ع)؛ ملیکه و سخا؛ دردانه و وفا؛ گنجینه و صفا و هر دو راضی به حکم قضا، و چه ترکیب بینظیری خدا خلق کرد؛ ترکیبی که تکرار دوباره تاریخ عاشقی در مدینه بود و بازگو کننده عشق زینب(س) و حسین(ع).
دختر شد که لبخندش مهرآفرین باشد و نگاهش آرامبخش، دختر شد که شانه به شانه جود و سخا، حیا را در زمین رونق دهد، دختر شد که پاکی معصومانه را در کنار عالمه بودن بر بالای منبرها ببرد و با حیای فاطمی پاسخی باشد بر تمام سؤالات علمای درمانده جهان و چشم انتظاران جواب بر در بیت نورانی موسای کاظم(ع).
دختر شد تا جاری بودن رود و عطر عود و عفیفه و حبیبه بودن را با محدثه شدن تعبیر کند و نه فقط در کنج خانه که در اجتماع کوردلان هم سخنور باشد و قاصد روشنایی.
خواهر شد تا رنج غربت را با رویای قربت به جان بخرد و در مسیر نور مدینه تا توس و خط لبخند مکرر کشیده شده از مدینه تا قم راهی شود.
و آمد تا من و تو امروز را دخترانه به خود ببالیم، که معصومانه لبخند بزنیم و مهر بورزیم، معصومانه به رشد علمی و اجتماعیمان به روشنگری و جهاد عفیفانهمان، به تمرین وقار و حفظ غرورمان و با زینت حیا، زلف بر باد ندهیم و با افتخار به داشتهها و باور خودمان، بنیاد هستی دخترانهمان که میراث معصومه آل عبا(س) است را محکم و مستحکمتر از دیروز کنیم.
آمد تا دنباله عصمت فاطمی به من و تو برسد و با حیای زنانه چشمهای مریض و دستهای آلوده را مداوا و در صورت نیاز قطع کنیم و به جهانیان بگوییم که پاکی دخترانه بازیچه سیاستزدگی و دستمایه کوردلان دنیاپرست نمیشود.
آمد تا امتداد عطر سیب باشد و پیام رسان و الگوی دختران نجیب، آمد تا به حرمت تکرار یک نام، فاطمه باشیم و بریده از هر پلشتی و ناپاکی، آمد تا یادآور عصمت مریم باشد و شجاعت آسیه و درایت خدیجه، آمد تا به ما .بگوید دختر شدی که ترکیبی از نعمت و رحمت باشی.
پایان پیام/خ