شهادت امام سجاد(ع)، یادآور غمهای کربلا و غصههای بی پایان عقیله بنیهاشم(س) و غربت اسیران کربلا و مرور هزاران درس نهفته در صحیفه سجادیه و رساله حقوق ایشان است.
خبرگزاری فارس ، بیرجند، مریم ستوده؛ روز به نیمه است، تلخ و سنگین و دیرگذر، در کوچههای بی قراری سر بر دیواری خاموش میگذارم و تلخی رنجی که تاریخ بر یک امام روا داشته را مرور میکنم.
خبرگزاری فارس ، بیرجند، مریم ستودهخبرگزاریفارسبیرجندمریمستودهبه مدینه میرسم روی که پدر عزم سفر کرد و اهل و خاندان را با خود همراه نمود.
در میان جمع، جوانی که آن روزها کمتر از او نام برده میشد، بود، جوانی که بنابر مشیت الهی باید کمتر در تیررس دشمنان قرار میگرفت.
کاروان راهی مکه شد و به دستور امام اهل کاروان حج را نیمه کاره رها کردند و راهی دیار طف شدند.
و باز بنابر مشیت الهی جوان بیمار شد، هر چه ما در روضهها شنیده و ضجه زدهایم را به چشم دید و دردش را در دل پنهان کرد.
باید استقامت میکرد و نتیجه این بردباری ایستادگی در مقابل ظلم و افشاگری علیوارش در کوفه و شام بود.
وجودش چنان حیرتبخش بود که یزید تا شنید فرزند حسین است، فی المجلس اظهار ندامت کردو شکست واقعی را پذیرفته بود و شاید برای اولین بار در تاریخ اسلام پیروزی عقیده بر شمشیر رقم خورد.
عقیدهسالهای مدیدی را با غم جانسوز کربلا گذراند، کابوس آن روز و حوادثی که در کاروان اسرا دیده بود را هرشب با خود به بالین میبرد و بارها از این حزن ابدی سخن راند.
هر جا کسی احوال او را میپرسید، میفرمود: من در عجبم چطور حال کسی که هم پدرش را جلویش سر بریدند و هم برادران و عمو و عموزادههایش را با نیزه و شمشیر تکه تکه کردند و زنان خانوادهاش را به اسارت بردند، برایتان نامعلوم است.
عابد بود و شبزندهدار، دامنه عبادتش آنقدر گسترده که زمین نایردل کندن از پیشانیاش را نداشت و سجاد لقب گرفت.
ناخودآگاه زمزمه کردم: ای امام عابدان شب زنده دار، غم فراق علقمه و عاشورا، چگونه بر پیکر تب دارت نهیب می زد، آن زمان که در ابتدای اسارتت، زخم های گلگون قدم هایت را به شمارش نشستی؟
به فرموده خودت، یعقوب یک عزیز از دست داد و حالش آنگونه بود و تو عمری را در غم روز واقعه گذراندی.
اینکه از پا ننشستید و با نگاهی تمدنی، تمام جنبههای زندگی بشر را در دل نوشتههایتان بررسی کردید برای ما که شیعهایم و محب، جای شگفتی دارد.
میدانید که، امام(ع) علاوه بر صحیفه سجادیه که معروف به زبور آل محمد(ص) است، مناجات خمس عشر، دعای ابوحمزه ثمالی و رساله حقوق را نیز به عنوان یک میراث اجتماعی و گنیجنه معرفتی به یادگار گذاشتند.
دعای ابوحمزه ثمالیو امروز تقوی و پرهیزگاری، خویشتن داری، غلبه بر تمنیات نفسانی، خشیت الهی، خضوع در پیشگاه خداوندی و دیگر صفات پسندیده عزادار از دست دادنِ دارنده و نمونه عینی این صفات، حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام اند بزرگ مردی که واژگان از توصیف وجود آن بزرگوار ناتوانند.
شاید خواندن این چند خط از رهبر عزیز مسلمین جهان(مدظله العالی) برای شناخت امام سجاد(ع) را، تا کنون ندیده باشید که فرمود: این تعبیر شبههناک را زیاد میبینیم؛ «امام زینالعابدین بیمار» در حالى که ایشان هم - مثل هر انسان دیگرى - چند روزى در مدت عمرش مریض شد و این بیمارى در محرم سال 61 هجرى واقع شد تا آن جناب در واقعه عاشورا وظیفه دفاع و جهاد نداشته باشد.
این چندبا این تدبیر الهى، 34 یا 35 سال پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) زنده ماند و سالم و پرنشاط مسؤولیت امامت امت را برعهده گرفت و شیعه را در دشوارترین دوران هدایت کرد.
و اینجاست که ما نیز با زبان قاصرمان میگوییم:
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
سجّاد که سجّاده به او دل میبست
تدبیر خدا بود که در تب باشد
آری! امام ماند تا در کنار هزاران پند و اندرز و روایتی که از ایشان باقی مانده، این نکته را آویزه گوش کنیم که فرمود: «بسیار عجیب است از کسانى که براى این دنیاى زودگذر و فانى کار مىکنند و خون دل مىخورند ولى آخرت را که باقى و ابدى است رها و فراموش کردهاند».
و این صبر و بردباری که همراه امامت ۳۰ و چند ساله او بود امام(ع) را به یعقوب کربلا معروف کرد و سرانجام با جام زهری که در دستان ناپاک ولید مروانی بود به قافله شهیدان پیوست.
و در پایان:
ای شام، کربلای تو یا زین العابدین
دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین
یک عمر در فراق جوانان هاشمی
شد خونِ دل، غذایِ تو یا زین العابدین
انتهای پیام/۴۹۰۵
شناسه خبر: 642442