نیوز سیتی!
23 دی 1401 - 02:01

مادر چراغ خانه و آشیانه است/ روایتی از مادران سرزمین

می‌خوام برای‌تان از مادر و مادرها بگویم، از زیباترین و مهربان‌ترین افراد زندگی‌ بگویم. از همان‌ها که همیشه با ما همراه بودند و همیشه برای ما بهترین‌ها را خواستند.

خبرگزاری فارس اردبیل| کبری عزیزی: می‌خوام برای‌تان از مادر و مادرها بگویم، از زیباترین و مهربان‌ترین افراد زندگی‌ بگویم. از همان‌ها که همیشه با ما همراه بودند و همیشه برای ما بهترین‌ها را خواستند. آری امروز روز مادر بهانه‌ای است که به یادآوریم که مادر واژه‌ای مقدس و پاک است و احترام به آن‌ها از واجبات محسوب می‌شود.

هر سال در آستانه روز مادر خیابان‌ها و بازار پر از ازدحام می‌شود؛ یکی برای قدردانی از مادرش گل می‌خرد و دیگری شیرینی و تعدادی برای مادر به فراخور حال و روز جیب خود کادویی تهیه می‌کنند اما همه یک هدف دارند و هدفشان نشاندن لبخند بر چهره‌ی زیبای مادر است.  می‌خوام چند روایت از چند مادر بگویم.

روایت اول: نگاه‌ مادران این‌جا، نگاه مادران منتظر است

در روایت اول می‌خواهم از مادرانی بگویم که دلتنگ فرزندان‌شان هستند؛ چین و چروک‌های صورتشان، خبر از غمی به عمق شیارهای این خط را دارد؛ مادرانی که شاید سن‌وسال خودشان را فراموش کرده باشند ولی هنوز هم اسم فرزندان‌شان را با آب و تاب به زبان می‌آورند. آری روی صحبتم از مادرانی است که در گوشه‌ای از آسایشگاه، روزها را به‌دور از خانه و کاشانه سپری می‌کند. مادرانی پر از مهر و محبت که با نگاه غمگین خود، چشم انتظارند.

 مادرانی بسیاری هستند که در انتظار به آغوش کشیدن فرزندانشان دست‌هایشان را گشوده و چشم به فردایی دوخته‌اند تا شاید غم سنگینِ تنهایی از دلشان برداشته شود و فرزندان‌شان دست آن‌ها گرفته و با خود ببرند.

روایت اول من در این گزارش مادارنی هستند که در خانه سالمندان می‌مانند؛ خانه سالمندان مرحمت اردبیل در واقع مادرانی را دور هم جمع کرده که تمام عمر و زندگی خود را برای فرزندان‌شان خرج کردند و حالا در دوران پیری محکوم به تنهایی شدند. راستش را بخواهید این روز یعنی در روز مادر دلم بیشتر برای این مادران تنها، گرفت.

وارد سالنی بزرگ می‌شوم، زندگی مادران این مجموعه در همین سالن خلاصه می‌شود. نگاه‌ تک تک مادران این‌جا، نگاه مادران منتظر است و من این نگاه منتظر را به خوبی می‌شناسم.  هر چند با لبخند و مهربانی میهمان را تحویل می‌گیرند ولی حال تک تک آن‌ها فقط با آمدن دلبندان‌شان خوب می‌شود.

به سراغی یکی از مادران می‌روم، با سلام ‌و احوال‌پرسی روز مادر را تبریک می‌گویم، او با لحن دوست داشتنی برایم دعای خیر کرده و متقابلا این روز را برای من هم تبریک می‌گوید. در لابه‌لای صحبت‌هایش از دلتنگی برای فرزندان و خانه‌اش صحبت می‌کند و می‌گوید: دلم برای خانه خود خیلی تنگ می‌شود و دوست دارم دوباره به خانه‌ام برگردم.

این مادر ۷۲ ساله، ادامه می‌دهد: بعد از مرگ شوهرم، زمانی‌‌که دیگر توان جسمی خود را از دست دادم و بچه‌هایم دیدند تنها در خانه می‌مانم، تصمیم گرفتند مرا به خانه سالمندان بیاورند؛ در ابتدا سعی کردم مقاومت کنم و نپذیرم ولی وقتی اصرار و نگرانی آن‌ها را دیدم، قبول کردم. 

مامان‌ فاطمه، چهار فرزند دارد، با وجود این‌که از این تصمیم فرزندانش گلایه‌مند است ولی از آن‌ها به ‌هیچ‌وجه ناراحت نیست و می‌گوید: اشکالی ندارد به هرحال آن‌ها برای این کارشان دلیل دارند.

به سراغ مادری دیگر می‌روم و به نظرم داستان مامان سکینه جالب‌تر است. او بعد از ازدواج زمانی که صاحب فرزند نمی‌شود کودکی را به فرزندی قبول می‌کند و همانند فرزند خونی خود بزرگش می‌کند ولی بعد از فوت همسرش خیلی زود تمام اموال خود را از دست می‌دهد و به یک‌باره خود را در خانه سالمندان می‌بیند.

می‌گوید: پسرم را هنوز هم دوست دارم هرچند بعد از بزرگ شدن مرا مادر خود ندانست ولی حسین را با جان و دل بزرگ کردم. از پسرم ناراحت نیستم حتی وقتی خانه را فروخت و در این شهر مرا بی‌خانه و بی‌پول رها کرد، دلخور نشدم ولی همیشه دلتنگش هستم.

راست می‌گفت چرا که با ذوق و شوق از دوران کودکی، پسری که به فرزندی قبول کرده بود تعریف می‌کرد و با وجود این‌که چندین سال است حتی صدایش را نشنیده برایش آرزوی سلامتی و خوشبختی داشت و می‌گوید: از این‌که حسین را به فرزندی قبول کردم هیچ‌وقت پشیمان نشدم چون من بدون حسین هیچ‌وقت نمی‌توانستم طعم شیرین مادر بودن را بچشم.

روایت دوم: شاغل بودن، مانعی برای وظایف مادرانه نمی‌شود

در این بین مادران زیادی شاغل هستند؛ مادرانی که برای اقتصاد و آرامش خانواده خود در کنار انجام امور خانه تلاش می‌کنند، مادرانی که در کنار داشتن شغل، به آرامش و آسایش خانواده می‌رسند و هیچ‌وقت هم گلایه‌مند نیستند. 

یکی از این مادران، خانم توشه‌اصل است که با آزمون خطا به سراغ رِزین‌ اپوکسی رفته و حال از طریق همین هنر برای خود کسب‌و‌کار خانگی راه انداخته که دست‌سازه‌های وی به علت طراحی خاص خلاقیت و ابتکار، مشتری‌های خود را دارد.

این بانوی اردبیلی که مادر نیز است، می‌گوید: با پشتکار و تلاش خودم ساخت دست سازه‌های رِزینی را در منزل شروع کردم و حال در کنار تولید در کارگاه خانگی، آموزش ده‌ها بانوی خانه‌دار دیگر را نیز انجام به عهده‌ دارم و کمک می‌کند تا این بانوان نیز وارد چرخه تولید شوند.

ادامه می‌دهد: در کنار کار و آموزش بانوان، تصمیم دارم تحصیلاتم را هم ادامه دهم. البته در این بین به هیچ‌وجه از وظایف و مسئولیتم در خانه و برابر همسر و فرزندانم کوتاهی نکردم.

می‌گوید: به‌نظر من مادران با یادگیری یک مهارت می‌توانند آن را به دختران خود انتقال دهند تا بعد از تحصیلات دانشگاهی حتی اگر شغل متناسب با رشته تحصیلی خود پیدا نکردند با مهارت خود وارد بازار کار شوند.

اضافه می‌کند: اکثر هنرجویان من خانه‌دار هستند و روزانه در کلاس آموزشی شرکت می‌کنند‌. از جلسه چهارم به بعد تعدادی از هنرجویان شروع به تولید کردند و به عبارتی کم کم تلاش می‌کنند تا وارد بازار کار شوند. 

روان‌شناس و بافنده‌ای که کارآفرین فرش شد

مینا خانم گزارش ما، برای پیدا کردن و رسیدن به آرزوی خود به رشته‌های مختلف ناخنک زد ولی علاقه‌اش او را به سمت بازی با رنگ‌ها بر روی تابلویی به نام فرش آورد. او بعد از سال‌ها فرش‌بافی و آموزش فرش، با پس‌انداز شخصی خود و وام، کارگاه فرشش را راه انداخته است. اینجا صدای دفه‌های بانوان سکوت کوچه را درهم می‌شکند و امیدِ اشتغال و کار می‌دهد.

در این خصوص گفت: در حال حاضر در دو زمینه قالی‌بافی و روان‌شناسی فعالیت دارم. در حوزه فرش، کارگاه قالی‌بافی خودم را ایجاد کردم و به واسطه همین کارگاه چندین بانوی علاقه‌مند با من همکاری دارند.

می‌گوید: زمانی‌که در خانه، به فرش‌بافی مشغول بودم دوست نداشتم یک قالی‌باف بمانم بعد از حدود پنج‌ سال قالی‌بافی در خانه، بالاخره کارگاه فرش‌بافی را راه انداختم و الان هم نمی‌خواهم صرفا یک تولیدکننده باشم، بلکه با کسب دانش و مهارت لازم برای آینده برنامه‌ریزی خواهم کرد. قطعا در این مسیر تمرکزم بیش‌تر برای احیای فرش بومی استان‌مان خواهد بود.

ادامه می‌دهد: برای آینده برنامه‌های زیادی دارم که می‌خواهم به مرور همه آن‌ها را عملی کنم، اما بزرگ‌ترین آرزو و هدف من داشتن یک کارگاه تولیدی بزرگ با چند کاربری است، یعنی کارگاهی داشته باشم که بتوانم فرش‌ دست‌باف را از تولید به مصرف برسانم.

روایت سوم، مادرانی که جانی را بخشیدند 

همزمان با عزاداری سیدالشهدا(ع) خبری در رسانه‌های اردبیل مبنی «مادر اردبیلی به خاطر حرمت امام حسین(ع) از قصاص عروسش گذشت کرد»، حکایت این بخشش از آن‌جا شروع می‌شود که اعضای هیئت بخشایش اردبیل؛ تلاش خود را برای جلب رضایت مادر شوهر متهم آغاز می‌کنند و سر انجام در ایام دهه اول محرم، این مادر داغدیده به حرمت خون حسین(ع) و حضرت زینب(س) از قصاص عروس خود گذشت می‌کند.

چند سال قبل رسیدگی به درگیری منجر به قتل در اردبیل، در جریان ماموران پلیسی و قضایی این شهر قرار گرفت. در این پرونده مرد جوان با اصابت ضربه چاقو توسط همسر خود به قتل رسیده بود که در تحقیقات قضایی پرونده سرنخ هایی از عامل قتل به دست آمده و زن جوان بازداشت شد.

متهم بعد از مواجهه به بازجویی‌های تخصصی لب به اعتراف گشوده و از به قتل رساندن همسرش می‌گوید. حال مادر از قصاص عروسش می‌گذرد تا برای فرزندانش مادری کند.

البته تعداد مادرانی که از قصاص گذاشتند و زندگی بخشیدند، بی‌شمار است. بدون شک این مادران از جنس مهر و محبت و معرفت هستند.

روایت چهارم: کوچه به کوچه برای پیدا کردن نیازمندان

قدم در کوچه‌های مناطق محروم می‌گذارد تا دست افتاده‌ای را بگیرد و مهربانی را در کوچه‌ پس کوچه‌های شهر پخش کند. فرحناز حسین‌زاده بانویی از دل محرومیت است که حال مَرهم زخم بیش از هزار و ۴۰۰ خانوار حاشیه شهر اردبیل شده است.

با فرحناز حسین‌زاده، فردی از دل محلات محروم و محرومیت است، تماس می‌گیرم و گفت‌وگویی با وی می‌کنم.

می‌گوید: متولد سال ۵۷ و دارای یک پسر ۱۷ ساله است. در کنار وظیفه مادری، سعی کردم مادر بسیاری از کودکان نیازمند باشم و برای نشاندن لبخند بر روی چهره آن‌ها بی‌وقفه و بدون خستگی هر زودتر مشتاق‌تر از دیروز ادامه دادم.

ادامه می‌دهد: با ایجاد موسسه مذهبی، برای کمک‌رسانی بیشتر به نیازمندان، موسسه خیریه جهادی «سردار سلیمانی» را راه‌اندازی و بعد از آن نیز کارگاه قالی‌بافی ایجاد کردم تا در کنار کمک به نیازمندان، زمنینه‌های اشتغال را هم فراهم کنم. همه این‌ کارها را در محله‌ای که به‌دنیا آمده و بزرگ شده‌ام انجام می‌دهم تا کمک حال افراد نیازمند باشد.

به گزارش خبرگزاری فارس، مادر چراغ خانه و آشیانه است، روز مادر تنها بهانه‌ای است تا بین این همه مشغله و دغدغه‌ها، با یک شاخه گل و لبخندی سرشار از مهر و محبت از زحمات همیشگی و مداوم مادران قدردانی کنیم، مادرانی که مهربانی‌شأن پایان یافتنی نیست.

بیستم جمادی‌الثانی سالروز ولادت دخت رسول‌خدا(ص)، حضرت زهرا(س) است. برترین مادر دنیا، سال‌روز ولادتش، روز مادر نام گرفت تا به پاس بزرگی مقام مادر، در این روز قدردانی هرچند کوچکی از مادران سرزمین‌مان شود.

پایان پیام/3727/

منبع: فارس
شناسه خبر: 973765

مهمترین اخبار ایران و جهان: