تجربه نشان داده که هر وقت اوضاع داخلی ملتهب میشود، عبدالحمید نیز به سهم خود بنزینی بر آتش آن میشود. مواضع او در سال ۸۸ و ۹۸ گواه این مدعاست. امّا عبدالحمید در وقایع پاییز 1401 لقمهای برداشت که بزرگتر از دهان اوست. حقوق زنان شعاری نیست که این فرد بتواند داعیه دار آن باشد.
فارس پلاس؛ روایت روز - قرائن حاکی از آن است که طالبان برای عبدالحمید جایگاه خاصی دارد. اکنون افغانستان تحت حاکمیت این گروه قرار دارد و نوع حکمرانی آن مورد نقد اصحاب مدعی حقوق زن است.
ایران نیز نظیر پنج همسایه دیگر این کشور سعی میکند روابطی دور از حاشیه قومی-مذهبی با کابل داشته باشد. این اهتمام به معنای رد یا تایید حاکمیت طالبان از سوی تهران نیست. اساساً ارتباطی به ایران ندارد که کدام گروه داخلی افغانستان بر همسایه شرقیمان حاکم است. تصمیمگیر اصلی مردم افغانستان هستند.
امّا مقتضی است به دلیل شاذگویی عبدالحمید در وقایع اخیر که خود را اولترا فمنیست نشان میدهد، مواضع او درباره حاکمان افغانستان بازخوانی شود تا مشخص شود ادعاهای عبدالحمید بنیادی است یا صرفاً نظیر سال ۱۳۸۸ و ۱۳۹۸ فرصتی پیدا کرده که این بار از دریچه حقوق زن شاذگویی کند.
این بازخوانی از این جهت حائز اهمیت است که اسناد آشکاری وجود دارد، برخی از مقامات طالبان از محصّلان دارالعلوم عبدالحمید بودند. عبدالحمید روز ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ در مصاحبه با وبسایت اینترنتی وابسته به دارالعلوم مسجد مکّی گفت: «ما بسیار خوشحالیم که پاکستان با طالبان وارد مذاکره شده است.»
عبدالحمید روز ۲۵ آبان ۱۳۹۳ در نشست نخست مدیران مدارس علوم دینی اهلسنت سیستان و بلوچستان شرکت کرد. در بخشی از این نشست مقاله یکی از اساتید دانشگاه تهران تحت عنوان «تکفیر و خشونت؛ مولود جهل و عصبیت» ارائه شد. نویسنده مقاله گروههایی نظیر القاعده، النصره، داعش، بوکوحرام و… را در زمره گروههای تکفیری برشمرد. عبدالحمید در ادامه جلسه پشت تریبون رفت و نقدی بر مطالب ارائه شده ایراد کرد. این قسمت در وب سایت وابسته به عبدالحمید آمده است:
عبدالحمید روز ۱۲ بهمن ۱۳۹۷ در خطبههای نماز جمعه گفت: «طالبان که سختیهای زیادی را تحمل کردهاند در این مدت تجربههای سیاسی زیادی نیز کسب کردهاند، بهطوریکه اکنون خودشان میتوانند مذاکره کنند و تصمیم بگیرند. توصیه ما به طالبان آن است که روی پای خودشان بایستند و خودشان متولی مذاکرات و گفتوگوها باشند و بر اساس تجربههایی که کسب کردهاند با دوراندیشی تصمیم بگیرند.»
عبدالحمید روز ۲۹ دیماه ۱۳۹۹ در دارالعلوم زاهدان گفت: «ترورهای اخیری که در افغانستان بهویژه در کابل اتفاق افتاد و روزنامهنگاران، خبرنگاران و فعالان مدنی و اخیرا هم دو قاضی زن ترور شدند، بسیار خطرناک هستند. طالبان دستداشتن در این ترورها را رد کرده است و بعید به نظر میرسد که طالبان دست به چنین اقداماتی بزنند.»
عبدالحمید روز ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ در دارالعلوم زاهدان گفت: «الحمدلله مذاکرات بین طالبان و دولت افغانستان در جریان است که امیدواریم این مذاکرات به یک صلح عادلانه و پایدار که منجر به برقراری امنیت در این کشور بشود، بینجامند.»
عبدالحمید روز ۸ مرداد ۱۴۰۰ در نماز جمعه گفت: «توصیه بنده به رئیسجمهور و سایر مسئولین دولتی در افغانستان آن است که جلوی جنگ را بگیرید و مردم افغانستان را به کشتن ندهید. همچنین توصیه بنده به طالبان افغانستان نیز آن است که کنار بیایند و از متخصصان، دانشگاهیان و توانمندان افغانستان که آنها نیز مانند طالبان از سرمایههای این کشور بهشمار میروند، استفاده کنند.»
عبدالحمید روز ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ در نماز جمعه گفت: «پیشرویهای گسترده و سریع طالبان که بخشهای زیادی از افغانستان را به تصرف خودشان درآوردهاند بیانگر این است که این حرکت ریشۀ مردمی دارد و از نصرت خدا و حمایتهای مردمی برخوردار است.»
نکته فیلم: تحریک در زبان پاکستانی به معنای جنبش است
روز ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ روزی است که کابل پس از ۲۰ سال حضور آمریکا در افغانستان مجدداً به تصرف طالبان درآمد. عبدالحمید این موضوع را به طالبان تبریک گفت. در پیام عبدالحمید آمده است:
نکته اینجاست: چرا امام جمعه اهل سنت زاهدان بیش از اندازه معمول در سخنرانیهای خود به طالبان افغانستان میپرداخت؟ این موضوع تا جایی پیش میرود که عبدالحمید به جهانیان بابت حاکمیت طالبان بر افغانستان اطمینان خاطر داد! چرا عبدالحمید باید از مذاکرات پاکستان با طالبان خوشحال باشد؟! آیا بین مولویهای مسجد مکّی زاهدان با مولویهای طالبان قرابتی خاص برقرار است؟
داخل دارالعلوم زاهدان | منبع: ارگان رسانهای مسجد مکّی
نمای هوایی از مسجد مکّی و دارالعلوم زاهدان
از طرفی، شواهد علنی وجود دارد که مقامات ارشد طالبان در دارالعلوم مسجد مکّی زاهدان (تحت مدیریت عبدالحمید) تعالیم دینیشان را آموزش میدیدند. یک نمونه آن عنایت الله خوارزمی است که فیالحال سخنگوی وزارت دفاعِ حکومت طالبان است. سخنگوی وزارت دفاعِ طالبان صراحتاً میگوید که محصِّل دارلعلوم زاهدان (به مدیریت عبدالحمید) بوده است. فیلم زیر را ببینید:
شبکه عربستانی «ایران اینترنشنال» درحال حاضر اخبار مربوط به عبدالحمید را به صورت گسترده پوشش میدهد. امّا این شبکه سال گذشته و پیش از برجسته سازی او در وقایع اخیر، برنامهای علیه عبدالحمید پس از فتح کابل توسط طالبان تدارک دید. در این برنامه گفته شد:
کتاب «محمود الفتاوی» حاوی فتواهای دارالعلوم زاهدان (براساس فقه حنفی اهل سنت) است که تحت نظر عبدالحمید تدوین شده است. برای این گزارش، کتاب مذکور از سایت عقیده دانلود شده که چاپ آن متعلق به سال ۱۳۹۵ شمسی است. کیفیت حضور زن در اجتماع از نظر عبدالحمید سه درجه دارد: ۱؛ اعلی. ۲؛ متوسط. ۳؛ ادنی.
اول: تمام بدن خود را پوشیده و در خانه بماند و زینت بخش خانه باشد که افضل همین است.
دوم: زن می تواند با حفظ حجاب با آویختن برقع که فقط هر دو چشم یا یک چشم او مستور یا هر دو چشم او باز بوده و از خانه بیرون رود.
سوم: بخاطر بر آوردن و تامین نیاز و احتیاجات ضروری خود با حجاب میتواند بیرون برود و در صورت لزوم که ناگزیر از ظاهر کردن قسمتی از صورت و کف دست باشد میتواند به ظاهر کردن آنها اقدام کند بشرطی که از فتنه و انگیزه آن و عوارض جانبی دیگر خالی و بدور باشد و حتی الامکان سعی شود که غصّ بصر کرده و چشم خود را پائین بگیرند ... امّا فتوای متأخرین اَحناف بر این است که چهره [زن] عورت بوده و کشف آن حرام است.
بخش مربوط به حجاب زنان در «محمود الفتاوی»
حال این سوال وجود دارد: آیا میان دستورات اجتماعی طالبان (به عنوان حکومت) و مفاهیم تدریس شده در دارالعلوم زاهدان اختلاف فاحشی وجود دارد؟ عبدالحمید دقیقاً مدعی چیست؟ آیا احکام اجرایی طالبان درباره کیفیت حضور زنان در جامعه مغایر با آن چیزی است که درالعلوم عبدالحمید آموزش میدهد؟ آیا نوع رفتار مقلّدان عبدالحمید با زنان بلوچ منطبق بر ادعاهای اخیر او درباره حقوق زنان است؟
فرض کنیم یک امارت اسلامی تشکیل شد و عبدالحمید امیر آن شد. (مهرماه عدهای از او با نام امیرالمومنین یاد کردند!) عبدالحمید به فتوای خود عمل خواهد کرد یا نه؟ اگر عمل نمیکند، چرا فتوا داده است؟ اگر عمل میکند، پس دیگر شاذگوییهای اخیر او به چه معناست؟
پایان پیام/.