نیوز سیتی!
11 اسفند 1400 - 16:07

ماجرای یک عیدی نیم میلیاردی!

ایسنا/کرمانشاه اینجا زندان "دیزل آباد" کرمانشاه است. زندانی مثل همه زندان‌های دیگر با دیوارهای بلند و برجک‌های نگهبانی و سربازانی با یونیفورم‌های سورمه‌ای و زرد یک دست که مراقب زندانیان هستند. آنطور که می‌گویند بیشتر آدم‌های اینجا 30 تا 35 ساله‌اند، یعنی همسن و سال من و خیلی از ما که ممکن بود حالا جای این افراد باشیم. دمپایی به پا با شلوار کردی آزاد و پیرهن اتو کشیده آبی کمرنگ و جلیقه‌ای سورمه‌ای به تن که نامشان "زندانی" است. وارد سالن‌های تو در تو می‌شویم، دیوارهایش با کاشی های سفید و آبی پوشانده و درهای فلزی سفید رنگی که یک دریچه توری شکل دارد و قفل بزرگی بر آن خودنمایی می‌کند. پشت این قفل مردانی زندگی می‌کنند که فرق بین زندگی آنها پشت و پس این قفل، فقط یک اشتباه بوده است. اگر مجرمین خطرناک را کنار بگذاریم خیلی از این آدم‌ها درست مثل بقیه زندگی می‌کردند. آبرومند، کارمند و کارگر، دارای خانه و ماشین بودند و دارای دختر و پسرهایی کوچک و زیبا که هر روز آنها را در آغوش می‌کشیدند، اما از بد روزگار فرق بین ما و آنها در همین دیوارهای بلند و قفل‌های سفید خلاصه می‌شود. مردانی که با امید نان درآوردن برای زن و بچه کاسبی راه انداختند و ورکشست شدند و حالا آن طرف دیوار و قفل هستند. مردانی که گول جمله "مهریه را کی  داده و کی گرفته" را خوردند و حالا از پس پرداخت سکه‌های زرین برنمی‌آیند. مردانی که ماشین خوب داشتند و یک لحظه برای جای پارک همین ماشین عصبانی شدند و کلمه قاتل به پشت اسمشان اضافه شد و حالا ندارند دیه بدهند. مردانی که فراموش کردند موعد بیمه ماشینشان تمام شده و از بد روزگار همان روز تصادف کردند و حالا نمی‌توانند دیه بدهند. بر خلاف تصور ما مردان و زنان زندانی هیچ فرقی با بقیه ما ندارند، اگر آنها را در کوچه می‌دیدید هرگز نمی‌گفتید این یک مجرم است، اما حالا به عنوان زندانی گرفتار بند هستند و چشم به راه خیری که به داد آنها برسد. زندگی آنها را تصور کنید، روز و شب را در راهروهای زندان قدم زدن، زندگی آنها به یک تخت و پتو و چند عکس و یک لیوان و قاشق شخصی خلاصه شده و دلتنگی و چشم انتظاری هر روز برای همسر، فرزندان، پدر و مادر. حالا به مناسبت عید مبعث و با یاد سردار شهید قاسم سلیمانی خیرین کرمانشاه دست به کار شدند تا به داد برخی از این زندانیان جرائم غیر عمد برسند. رویداد گلریزانی که به همت اتاق بازرگانی، اتاق اصناف، خانه صنعت ومعدن و جمعی از ورزشکاران و پهلوانان برگزار شده است. همه روی صندلی‌های خود قرار گرفتند، گوشه سالن میزی گذاشته شده و یک دستگاه کارتخوان روی آن قرار دارد و با هرتراکنش موفق پول برای باز شدن قفلی سفید جمع می‌شود. جمع خیرین جمع است، بازاریان، تاجران، صنعتگران و ... همه آمده اند و بعد از گوش فرا دادن به صحبت‌های متولین امر حالا نوبت به اصل ماجرا می‌رسد. گروه زورخانه‌ای وسط گود آمدند و میل‌ها را بالا می‌اندازند تا خوی پهلوانی حاضرین را تحریک کنند و آن طرف سالن رضا سلیم ساسانی رئیس اتاق اصناف کرمانشاه بین تمام ردیف صندلی‌ها می‌چرخد و تک به تک افرادی که می‌داند دستشان به دهنشان می‌رسد را پای دستگاه کارتخوان صدا می‌زند. میل‌های پهلوانان بالا می‌رود، یا علی گویان یکی و دو تا می‌گویند و با هر یا علی این طرف سالن یک تراکنش موفق ثبت می‌شود، باز رئیس اتاق اصناف بین جمعیت می‌رود و یک نفر دیگر را با خود می‌آورد، یک یا علی دیگر وسط گود و یک تراکنش موفق دیگر. و آنقدر افراد می‌آیند پای میز کنار سالن و آنقدر پهلوانان وسط گود میل بالا می‌برند که صدها تراکنش موفق به ثبت می‌رسد. و در نهایت رئیس اتاق اصناف کرمانشاه بین جمعیت می‌رود و از کمک 300 میلیون تومانی بازاریان، صنعتگران و تجار کرمانشاه در این آیین خبر می‌دهد. اما کار به همین رقم ختم نمی‌شود و ساسانی قول می‌دهد با کمک سه تشکل اصلی اقتصادی کرمانشاه یعنی اتاق بازرگانی، اتاق اصناف و خانه صنعت و معدن این رقم به 500 میلیون تومان برسد. حالا عیدی 500 میلیون تومانی به یاد سردار دل‌ها و برای عید مبعث جمع شده تا زندانیان جرائم غیرعمد گرفتار، به کمک آن آزاد شوند. افرادی که چه بسا برخی از آنها برای رقم های چند میلیون تومانی سال‌ها در زندان بوده اند. این عیدی خیرین کرمانشاه به دختر بچه‌ها و پسربچه‌هایی است که ماه‌ها و حتی سال‌ها چشم انتظار پدر بودند و حالا می‌توانند آنها را یک دل سیر بغل کنند. تا باد چنین بادا. انتهای پیام
منبع: ایسنا
شناسه خبر: 113707

مهمترین اخبار ایران و جهان: