چندی پیش یکی از دوستان نکتهسنج و خوشفکر، تحلیلی یک خطی ارائه داد که مناسب دیدم اکنون به آن پرداخته و بیان کنم چرا شعار خشونتپرهیزی جماعت اصلاحطلب، بدون مخالفت با بیحجابی ممکن نیست.
خبرگزاری فارس؛ یادداشت- جعفر علیاننژادی: چندی پیش یکی از دوستان نکتهسنج و خوشفکر، تحلیلی یک خطی ارائه داد که مناسب دیدم اکنون به آن پرداخته و بیان کنم چرا شعار خشونتپرهیزی جماعت اصلاحطلب، بدون مخالفت با بیحجابی ممکن نیست.
خبرگزاری فارس؛ یادداشت- جعفر علیاننژادی:در واقع با این تحلیلی که ارائه میکنم، معلوم میشود، اگر اصلاحطلبی مخالف بیحجابی نباشد، اتفاقا خشونتطلب بوده و به الزامات شعاری که میدهد پایبند نیست.
طبیعتاً آنچه به ظاهر از لابلای حرفهای عناصر مهم اصلاحطلب در میآید، نفی خشونتهای میدانی و تخریبگری اغتشاشگران است، در مقابل کشفحجاب نزد همین عده رفتاری مدنی تلقی میشود.
بر اساس آنچه اصلاحطلبان میگویند اگر برداشتن حجاب به عنوان نوعی اعتراض مسالمتآمیز علیه حکومت باشد، ناخواسته به خشونت دامن میزند و به ضد خود تبدیل میشود. چرا؟ به چهار دلیل.
اول آنکه ناخواسته علیه قانونی شوریده است که در صورت جسارت به حجاب وی، از او حمایت و حفاظت می کرده و حق پیگیری قانونی را برای او محفوظ می دانسته است. اکنون که بی حجاب شده اگر خشونتی به این دلیل علیه او متوجه شود، عملا حق چنین حمایت قانونی را از خود سلب کرده است. هر چند باز هم دستگاه قضایی به حمایت از او خواهد آمد، اما ناخواسته این تصور را در ذهن اغتشاشگران علیه خود ایجاد کرده است.
دوم آنکه، با این اقدام خود، قشر مذهبی و حزب اللهی که همیشه حامی و حافظ امنیت زنان بوده اند را دلسرد و ناراحت کرده و میزان حمایت از خود از سوی این قشر را در صورت وارد آمدن خشونت، پایین آورده است. هر چند قشر حزب اللهی و مذهبی در هر صورتی از زنان حفاظت و حمایت می کنند اما شاید دستشان به صف اغتشاشگران نرسد تا از بانوان و دختران حاضر در این جمعیت ها حفاظت کنند. عملیات کشته سازی دقیقا در چنین جوی صورت می گیرد.
سوم آنکه، چنین اقدامی، ناخواسته میزان خشونت در میان اغتشاشگران جنس مذکر را بالا می برد، به زعم آن دوست خوبم که اول یادداشت از او یاد کردم، پیامی از ناخودآگاه این دختر یا زن بی حجاب به خودآگاه آن آشوبگر مرد منتقل می شود که میل به خشونت و آزار بدنی را در او بالا می برد. بسیاری از تصاویر و فیلم ها میزان بالایی از این آزار و اذیت های بدنی را حکایت می کنند.
چهارم آنکه، چنین اقدامی، زمینه ایجاد خشونت کلامی را هم در میان چنین دختران و زنانی بالا می برد. هم خشونت های کلامی و ناسزاهای غیراخلاقی که به جان خود می خرند و هم احتمال کاربرد چنین خشونت هایی در زبان و کلام آنها که بدلیل متابعت از جو روانی قرار گرفته در آن مجبور به ارتکاب آن می شوند. چنین فضایی در جمع های آشوب طلب بسیار عرف بوده و شاهد مثال های بسیار زیادی در مورد آن وجود دارد.
جمع بندی: با این تفاسیر شعار خشونت پرهیزی جماعت اصلاح طلب، وقتی معنادار است و صرفا در حد یک شعار توخالی نخواهد بود که علنا مخالفت خود را با بی حجابی اعلام کنند. اگر عناصر اصلی اصلاح طلب عمل بی حجابی را نوعی رفتار مدنی یا نافرمانی مدنی تلقی کنند، در واقع آگاهانه یا ناآگاهانه بر ضد شعار خشونت پرهیزی خود شوریده اند. این موارد نشان می دهد، اصرار اصلاح طلبان بر شعار توخالی خشونت پرهیزی بدون اینکه به لوازم آن پاینبد باشند، بیشتر از آنکه شبیه مطالبه حقی برای زنان و دختران باشد، شبیه یک سوءاستفاده جناحی و سیاسی از موضوع زنان است که می خواهد محصول آن را در صندوق رای و انتخابات آینده درو کند.
اصلاح طلبانآن راتکمله: روز گذشته تصویری از خانم میانسال بیحجابی که در راهپیمایی ۱۳ آبان حضور داشت، سوژه خبری برخی رسانهها شده بود و از زوایای مختلف مورد تحلیل قرار گرفته بود، رفتار مسالمت آمیز و گفتگو محور بانوان محجبه با وی نشان داد، بهترین فضایی که بانوان می توانند در آن مطالبات خود را مطرح کنند، نه در صف اغتشاشگران بلکه در میان جمعیت های مذهبی است که بجای اعمال خشونت، به رواداری و گفتگو و اقناع روی می آورند.
پایان پیام/
شناسه خبر: 832033